اتحاد ملی و انتقاد عقلی

در تجربه جنگ 12روزه، اتحاد ملی همچون یک هدیه ازعالم قلب اتفاق افتاد‌. خدا قلوب را مثل آزادی خرمشهر به‌دست گرفت و خلیفه الهی امام زمان(عج) به اراده پروردگار همه اقشار ملت را به دفاع از استقلال و یکپارچگی سرزمین انتظار عدل جهانی سوق داد و ظرف چندساعت ملت به ولی فقیه و نایب امام عصر(عج) لبیک گفت و همه نقشه کفر نقش بر آب شد‌.

پس از منظر وسیله اجرای منویات و اراده الهی این مردم، بدون هیچ وابستگی حزبی بودند که معجزه اتحاد ملی را محقق ساختند و تنها آموزگار آنان درس 30ساله ولی فقیه دال بر استقامت بود‌.

تربیت مردن در این اتحاد ملی محصول تزکیه و تعلیم رهبر معزز الهی و مؤید به تأییدات خدا بود ولاغیر. ملت هیچبدهکاری به هیچ حزب راست و‌ چپی ندارد و خصوصا غربگرایانی که 30سال منادی تفرقه و ناممکنیاستقامت و بند و بست با شیطان بزرگ بوده‌اند و حتیتا آخرین روزها در تخریب مقاومت و سیاست تسلیمقلم می‌زدند و قدرت عظیم اتحاد ملی مردم آنان را به گرویدن به دریای به خروش آمده و امواج وحدت کشاند.

بارها تأکید کردم این اتحاد ملی برای دفاع از ایران، ریشه در غیب و متافیزیک ایران دارد‌. خداوند ایران را سرزمین دفاع از حق انتخاب کرد‌. فرهنگ اهورایی و یکتاپرستی، جست‌وجوی علم حق‌شناسی ولو در دورترین ستاره‌ها باشد، چیزی که رسول اکرم(ص)به ‌آن اشاره کردند‌. سرزمین سوشیانت و انتظار منجیو عادل موعود که نشان ‌قطعی موجودیتش با اسلام ناببه ایرانیان معرفی شد، قبول سرپرست و حاکم دارایفره ایزدی و تأییدات عالم غیب در برابر حاکم اهریمنی، اهمیت دو عنصر دادگری و آبادانی در فرهنگ این ملت و سلطه‌ستیزی و طرد ربوبیتفرعونی و عدم پذیرش حکمرانی شیطانی و... اینهابنیان‌های قوی ایران الهی هستند و خیزش مردم برایدفاع از ایران اتفاقی نبود محصول و در سرشت برگزیده آنان بود برای آن تمدن آخرالزمانی توحیدی و علیه تمدن شرک‌ مدرن غرب متجاوز و شیطانی. ‌

دو رهبر عزیز انقلاب اسلامی، مرزهای اتحاد ملی را بارها تعریف کرده‌اند‌. در فضای پیروزی انقلاباسلامی، امام هیچ اتحاد ملی با لیبرال‌ها و نهضت آزادی و مخالفان ولایت فقیه و حتی طرفداران مذاکره با آمریکا را معنادار نمی‌دانست. از نظر امام، انقلاب اسلامی منادی تمدن اسلامی و نفی سرپرستی کفر جهانی و سیطره ظلم بوده و جمهوری اسلامی ماهوی با کسانی که از شیطان بزرگ‌ و تمدن غرب این درک را ندارند و آنان را به دوستی می‌گیرند، نمی‌توانست متحد باشد.

مگر آن‌که آمریکا توبه کند و روابط معقول و برابر و ضدسلطه‌گری را گردن بنهد و حقوق مردم و ملت و نظام مستقل مردمی و انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی را به رسمیت بشناسد. بدیهی است این شرط برای اتحاد با نیروهایی بود که غربگرا بودند و نفی سرپرستی غرب و نقش استکباری و دفاع از نظام اسلامی شرط وحدت با نیروهای سیاسی شمرده می‌شد‌. همان‌طور که رهبر معزز هم در سخنرانی اخیرشان، دفاع از نظام و موجودیت آن‌ دست‌کم در بیان و زبان را شرط اتحاد ملی دانسته‌اند‌. البته امروز به سبب اوضاع موجود، اتحاد همه اقشار مردم لازم است و حتی اتحاد سازمان‌های سیاسی که نیروی محدودی دارند برای حفظ ایران ضروری است .

از سوی دیگر رهبر حکیم انقلاب با اشاره به ضرورتحفظ اتحاد و دست کشیدن از بهانه‌جویی جناحی و احترام به نیروهای متحد و مراعات در زبان، هرگز بی‌پاسخ نهادن مغالطات و سفسطه‌ها و سخنان غلط و غیرمنطقی را نه‌تنها پیشنهاد نکردند بلکه پاسخ معقول و منطقی را واجب دانسته‌اند‌؛ و در نتیجه در درون جبهه اتحاد ملی سیاسیون که فرع بر اتحاد خودانگیختهمردم است_ ولو از نظر خیر‌خواهی برای یک متحد_پاسخ به تفکر اشتباه و راه گمگشته و کج، لازم و تکلیفاست. البته مهم‌تر از آن امر حیاتی و واجب اجتماعی، امر به معروف و نهی از منکر اعتقادی و فکری و اجتماعی و سیاسی است و آگاهی‌بخشی اجتماعی و ملی است تا بر اثر جهل و عدم شناخت ماهیت و ارزش و حقیقت و معنای انقلاب اسلامی و بر اثر جهل یکودیعه الهی بر باد نرود‌. حال ابعاد دقیق‌تر این اتحاد را بررسی کنیم و طرفین را بشناسیم‌.
بسته به شناخت و مراتب آگاهی به‌ وجود و باطن و حقیقت جمهوری اسلامی که داریم درکی عمیق یاسطحی از آن به‌دست می‌آوریم و در اندازه این درک‌ اتحاد ملی را عمیق یا سطحی می‌فهمیم‌.

‌پس اول بپرسیم ایران و نظام جمهوری اسلامیگسست‌ناپذیر از ایران و دفاع از ایران برابر دشمنان در نگاه ما چیست.
ادراک پوزیتیویستی ایران را امری فیزیکال و مادی تعریف می‌کند و نگاه و معرفت متافیزیکیفرامتن موجودیت عینی ایران را مورد توجه قرارمی‌دهد و تنها نگرش وجودی به فرآیند شناخت هستی‌شناسانه پدیده ایران از عالم غیب تا شهادت و ظرفیت وجودی آن در هستی تاریخی و حتیتبارشناسی هستی‌بخشی و حیات آن را مدنظر دارد. مثلا آنچه پیغمبر خاتم‌(ص) در مورد ایران فرمودند و جایگاه ایران را روشن کردند که به آن اشاره شد .

ایران بهترین سرزمین در طرح الهی برای پایگاه دفاع از عدل جهانی و عادل الهی و‌ منجی شمرده شد و ۱۴قرن علی‌رغم غلبه اموی و عباسی و سلسله‌های جائر اینآتش در دل ایرانیان خاموش نشد .

وجه دوم اتحاد بر گرد دفاع از ایران اهورایی و یکتاپرست و منجی آخرالزمانی، کانون مردم و قوم حق‌شناس و وجه سوم رهبری دارای فره ایزدی و نور عدالت و آبادگری و مرتبط با عالم غیب است.

یعنی رهبری متقی و دادگر و و مومن و عبد صادق خدا و دارای خواست آبادانی و در همه دارای اتکال و امید به امداد الهی که بدیهتا از نصرت الهی بهره‌مند می‌شود.

در عصر مدرن، اومانیسم و فریبکاری تمدن مدرن و تفکر گسسته از قرآن و طرح الهی تاریخ، مدام استقلال ملی ایران را به خطر انداخت و اشکال سیاسیسلطنت کودتایی غربگرا و ضدملی و نیز احزاب لیبرال و سوسیالیست، هر یک به طریقی در کار استقامت برای حفظ ایران مرتکب اشتباه و گاه خیانت شدند تا آن‌که انقلاب اسلامی نیرویی معجزه‌آسا برایتقابل با سلطه‌گری غرب و شرق متولد کرد و مردم را متحد نمود و به استقامت و تربیت مقاومتی توحیدیفراخواند.
این مقاومت از الطاف خفیه الهی است و ابزار آن مردم رها از احزاب بوده‌اند و تشکر از مردم، جز دادگری و نفی فساد و آبادگری راهی ندارد .