از خاک‌ریز تا گیشه؛ اخراجی‌ها و طلوع فرانچایز بومی در سینمای ملی

چندگانه‌سازی (Franchising) و اسپین‌آف (Spin-off) در سینما نشان‌دهنده روندی صنعتی و روایی است که به گسترش یک اثر درقالب مجموعه‌ای از فیلم‌ها، سریال‌ها یا محصولات جانبی منجر می‌شود. این فرآیند با هدف افزایش سرمایه‌گذاری، تثبیت برند و تعمیق ارتباط مخاطب با جهان داستانی شکل می‌گیرد. 
چندگانه‌سازی (Franchising) و اسپین‌آف (Spin-off) در سینما نشان‌دهنده روندی صنعتی و روایی است که به گسترش یک اثر درقالب مجموعه‌ای از فیلم‌ها، سریال‌ها یا محصولات جانبی منجر می‌شود. این فرآیند با هدف افزایش سرمایه‌گذاری، تثبیت برند و تعمیق ارتباط مخاطب با جهان داستانی شکل می‌گیرد. 
کد خبر: ۱۵۲۵۳۹۴
نویسنده محمدامین احمدی - فارغ‌التحصیل مدرسه نقد جام‌جم

این دو سازوکار روایی تولیدی به ساختن «جهان‌های داستانی» منسجم، تثبیت برند‌های فرهنگی و افزایش وفاداری مخاطبان کمک می‌کنند. از «Star Wars» و «Harry Potter» تا «Better Call Saul»، این مدل‌ها نشان داده‌اند که مخاطب امروز خواهان بیش از یک داستان و تجربه‌ای ادامه‌دار در دنیای روایی است؛ می‌خواهد آن را بشناسد، ادامه دهد و روایت‌های تازه‌ای از دل آن بیرون بکشد. 

در ایران، مجموعه فیلم‌های «اخراجی‌ها» نخستین نمونه بومی از فرانچایز سینمایی است که توانست با ترکیب ژانر‌های کمدی، درام و دفاع مقدس، راهی تازه برای تولید زنجیره‌ای فیلم‌ها باز کند. از ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۰، سه‌گانه «اخراجی‌ها» نه فقط فروش چشم‌گیری در گیشه داشت، بلکه موفق شد بر شکل تولید و مصرف فرهنگی تاثیر بگذارد. دلیل استقبال از قسمت اول «اخراجی‌ها» را باید در انتخاب‌های هوشمندانه‌اش جست‌و‌جو کرد: روایت کلاسیک سه‌پرده‌ای و تحول شخصیت، تیپ‌سازی و کاراکتر‌های آشنا، شوخی‌های قابل لمس، و نگاهی انسانی به جنگی که پیشتر بیشتر با نگاه‌های ایدئولوژیک و حماسی روایت می‌شد. در روزگاری که جامعه ایران در حال تعریف و بازتعریف ارزش‌های پساجنگ بود، زبان کمدی و لحن صمیمی «اخراجی‌ها» توانست پلی میان اقشار مختلف بزند و روایت جنگ را به مخاطبان نزدیک‌تر کند.

ساخت دنباله‌های دوم و سوم، ادامه مسیری بود که در قسمت اول به‌خوبی آغاز شده بود. ورود به فضاهایی، چون اسارت و چالش‌های سیاسی، دامنه جهان داستانی را گسترش داد و «اخراجی‌ها» را به نخستین فرانچایز منسجم سینمای ایران بدل کرد؛ مدلی که بعد‌ها فیلم‌های «گشت ارشاد»، «نهنگ عنبر» و «تگزاس» نیز از آن مسیر بهره بردند. 

اثرگذاری این مجموعه را می‌توان در سه سطح بررسی کرد:

اقتصادی: مجموعه «اخراجی‌ها» ثابت کرد که شخصیت‌های خاطره‌انگیز و روایت‌های پیوسته، چیزی فراتر از ابزار سرگرمی هستند؛ آنها سرمایه‌هایی بلندمدت‌اند که می‌توانند سود اقتصادی چشم‌گیری برای سینما رقم بزنند. استقبال گسترده از هر سه قسمت این مجموعه، نگاه تولیدکنندگان و پخش‌کنندگان ایرانی را به‌سوی مدل تجاری فرانچایز معطوف ساخت، مدلی که بر تداوم روایت، انسجام برند و بازگشت تضمینی سرمایه استوار است. این تجربه موفق نشان داد سینمای ایران نیز قادر است از قالب تولیدات تک‌قسمتی خارج شده و وارد فاز خلق برند‌های هنری با قابلیت گسترش شود. الگوی «اخراجی‌ها» به‌وضوح نشان داد که ساختار‌های تکرارشونده و شخصیت‌پردازی منسجم نه‌تنها در خدمت حفظ مخاطب‌اند، بلکه می‌توانند به ستون فقرات اقتصادی جریان اصلی سینما تبدیل شوند. 

در ساختار روایی: فیلم، با تکرار عناصر کلیدی، شخصیت‌سازی مستمر و خلق پیوستار معنایی بین قسمت‌ها، جهان روایی پایداری ساخت؛ استفاده از شکل کلاسیک فیلمنامه، قهرمان منفرد و سیر تحول شخصیت در داستان از عوامل مؤثری بود که توانست گستره مخاطبان این فیلم را افزایش دهد. 

از منظر جامعه‌شناختی: «اخراجی‌ها» روایت جنگ را از مسیر مرسوم حماسی و ایدئولوژیک خارج کرد و در فرآیند بازنمایی جنگ هشت‌ساله ایران و عراق، با عبور از فرم و قواعد پیشین فیلم‌های دفاع مقدس، مسیری تازه در بازنمایی جنگ و دفاع‌مقدس ترسیم کرد و با اتخاذ زبانی نو، از کلیشه‌های تثبیت‌شده فیلم‌های جنگی فاصله گرفت، در‌حالی‌که آثار سینمایی پیش از آن عمدتا با محوریت گفتمان‌های حماسی، ایدئولوژیک یا تراژیک، درعین حال تصویری اقتدار‌محور از جنگ ارائه می‌دادند، «اخراجی‌ها» با بهره‌گیری از سبک ژانر تلفیقی (کمدی-درام)، استفاده از اقشار و فرهنگ‌های مختلف در جامعه و اتخاذ رویکردی انسان‌محور و همدلانه، تجربه جنگ را به عرصه‌ای زیسته و بین‌نسلی تبدیل کرد. 

در نهایت، «اخراجی‌ها» را نمی‌توان صرفا یک تجربه موفق در گیشه یا یک فیلم طنز با پس‌زمینه جنگی تلقی کرد. این مجموعه، درهم‌تنیدگی هنرمندانه‌ای از نگاه ارزشی، منطق بازار و حافظه فرهنگی ایرانیان بود؛ نقطه‌اتصالی که نشان داد سینمای ایران قادر است روایت‌های ملی را در قالب‌های مردمی و برندمحور بازآفرینی کند. «اخراجی‌ها» نه فقط در بازتعریف روایت دفاع‌مقدس نقشی اساسی ایفا کرد، بلکه در توسعه مدل تولید زنجیره‌ای، تعامل با مخاطب گسترده، و خلق ساختار‌هایی قابل تداوم در سینمای جریان اصلی، راهی تازه گشود. تجربه‌ای که ثابت کرد تلفیق محتوا با استراتژی‌های صنعتی، اگر با شناخت درست از سلیقه مخاطب همراه شود، می‌تواند به خلق پدیده‌ای فرهنگی اجتماعی منجر گردد. با گذشت سال‌ها از آخرین قسمت این مجموعه، می‌توان گفت که اکنون سینمای ایران در آستانه بازاندیشی به الگوی بومی چندگانه‌سازی قرار گرفته است؛ الگویی مبتنی بر جهان‌های روایی قابل توسعه که ضمن حفظ پیوستگی مخاطب، خلق مرجعیت روایی در ساختار فرهنگی و نوسازی کلان‌روایت در حافظه اجتماعی، ظرفیت بازآفرینی اقتصادی در صنعت سینما را فراهم می‌سازد و درپایان مسعود ده‌نمکی با این سه‌گانه نام خود را در سینمای ایران ماندگار کرد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها