این حجم از یارانه نهتنها بودجه را تخلیه میکند بلکه موجب ناترازی در تولید و مصرف هم میشود. البته برخی افراد میگویند اصلاح قیمت باید یکباره انجام شود که ما با این موضوع مخالف هستیم و آن را خطرناک میدانیم اما باید توجه داشته باشیم که ادامه وضع موجود بسیار پرهزینهتر است. باید یارانه را «هوشمند» کرد، نه حذف. یعنی یارانه را به دهکهای هدف داد، نه به بنزین یا گازوئیل. امروز کسی که خودروی چند میلیاردی دارد، از همان یارانهای بهرهمند میشود که یک کارگر روستایی. این عادلانه نیست.
چند گام فوری در این مسیر اتفاق لازم است :
اصلاح تدریجی قیمت بنزین و گازوئیل با سقف افزایش سالانه مشخص.
بازتوزیع یارانه نقدی یا کالایی به دهکهای پایین.
توسعه کارت انرژی برای مدیریت مصرف.
سرمایهگذاری در حملونقل عمومی و خودروهای برقی.
یارانه انرژی اگر درست مدیریت شود، میتواند موتور توسعه باشد، نه عامل سقوط اما اگرهمچنان انرژی را بهجای مصرف در بخش تولید، بسوزانیم در حقیقت سرمایه ملی را دود میکنیم. دادههای رسمی کدال برای نخستینبار تصویری شفاف از ابعاد واقعی یارانه پنهان سوخت ارائه میدهد. بیش از۱۲۶۰همت یارانه در سال۱۴۰۳تنها برای بنزین وگازوئیل پرداخت شده که معادل ۲۵میلیارد دلار منابع از دسترفته است. درواقع شکاف بزرگی میان قیمت واقعی و قیمت مصرفی وجود دارد که هرروزعمیقترمیشود.اصلاح این وضعیت، نه فقط یک تصمیم اقتصادی بلکه ضرورتی ملی برای حفظ آینده انرژی کشور است.