در روزگاری که زیست شهری، مسافتهای طولانی، تنگنای آپارتماننشینی و فشارهای اقتصادی، پیوندهای خویشاوندی را کمرنگ کرده است، این رسانه همچون دریچهای رو به فرهنگ اصیل دورهمی عمل میکند. از آنجا که نسل جدید کمتر طعم زندگی در کنار بزرگترها یا صفای محافل شلوغ فامیلی را چشیده است، تلویزیون میتواند در بازنمایی، یادآوری و حتی احیای این سنتهای رو به فراموشی، نقشی کلیدی ایفا کند. از این رو قاب کوچک در آستانه شب یلدا با سه چهره محبوب تلویزیون _ رضا فیاضی، فریده سپاهمنصور و حدیث نیکرو - که سالها در نقش پدر، مادربزرگ و مادر خانوادههای گرم ایرانی درخشیدهاند و خاطرهساز نسلهای مختلف بودهاند، گفتوگو کرده است. هدف این بوده تا از زبان این عزیزان بشنویم که آثار نمایشی چگونه میتوانند تعاملات خانوادگی را عمق ببخشند، سنت احترام به بزرگترها و مهماننوازی ایرانی را زنده نگه دارند و به ما یادآوری کنند که حتی در محدودیت آپارتمانهای امروزی نیز میتوان سفرههایی به وسعت دلها پهن کرد و گرمای خانوادهای منسجم را زنده نگاه داشت.
همبستگی ایرانی از سفرهداری میآید
رضا فیاضی، بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر که در اغلب آثار تلویزیونی در قامت پدری اهل خانواده، مهربان و حامی سنتهای ایرانی معرفی شده، در گفتوگو با قاب کوچک درباره اهمیت حفظ فرهنگ احترام به خویشاوندان، خانوادهدوستی و مهماننوازی در آثار نمایشی گفت: خانواده برای من همیشه مقدس بوده و هست. در دورانی که متأسفانه بسیاری از سریالها در دیگر بسترهای نمایشی، شخصیتها را تنها، سرگردان و بیارتباط با خویشاوندان نشان میدهند، من افتخار داشتم در کارهایی بازی کنم که پدر، مادر، عمو، عمه، خاله و حتی همسایه بخشی از بافت اصلی داستان بودند. این حضور گرم خویشاوندان باعث میشد مخاطب احساس کند خانواده یک پناهگاه واقعی است و هیچکس در سختی تنها نمیماند.فیاضی با اشاره به مجموعه ماندگار «قصههای تابهتا» ادامه داد: بازی در مجموعه تابهتا برای من فقط بازی یک نقش نبود؛ یک سبک زندگی به شمار میرفت. من آنجا پدری بودم که هم رفیق پسرش بود، هم ملاحظات خانواده را داشت و هم با همسرش با احترام و شوخیهای شیرین رفتار میکرد. هنوز آن صحنهها را بهخاطر دارم؛ سکانسهایی که در آن فامیل زیر یک سقف جمع میشدند، با هم آش میخوردند، بگووبخند داشتند و مشکلاتشان را با گفتوگو حل میکردند. همین حضور ساده خویشاوندان، به بچههای دهههای ۶۰ و ۷۰ یاد داد که خانواده، گستردهتر از پدر و مادر و فرزند است و عمو و عمه و خاله هم جزء جداییناپذیر زندگی هستند.این بازیگر تلویزیون پیرامون مجموعه «دنیای شیرین» نیز عنوان کرد: در دنیای شیرین هم همین نگاه وجود داشت. من پدری بودم با دو پسر و یک دختر و رابطهام با همسرم الگوی زیبایی از احترام و محبت بود؛ هر روز برایش گل میآوردم و با یک شوخی ظریف، خستگی کار روزانهاش را میگرفتم. جالب اینجاست که در گروه ما یک مشاور خانواده واقعی حضور داشت و دیالوگها و رفتارها را از نظر روانشناختی بررسی میکرد. امروز وقتی بعضی سریالها را میبینم که بدون هیچگونه کارشناسیای، روابط پیچیده و گاهی غیرواقعی را نشان میدهند، دلم برای آن دقت و ظرافت تنگ میشود.
فیاضی درباره سریال «هتل» که سال ۱۳۷۷ از شبکه تهران با کارگردانی مرضیه برومند پخش شده بود، اضافه کرد: در هتل من و دوست قدیمیام (با بازی محمود پاکنیت) یک مسافرخانه خانوادگی اداره میکردیم. مهمانهایی از سراسر ایران میآمدند؛ بعضی غریبه، بعضی فامیل دور. ما با تمام وجود پذیرایی میکردیم، سفره میانداختیم، با آنها درددل و گاهی مشکلاتشان را هم حل میکردیم. یادم میآید در یکی از قسمتها یک خانواده روستایی با چند بچه به هتل میآیند و ما نهتنها اتاق به آنها میدهیم، بلکه بچهها را به حیاط میبریم، برایشان هندوانه برش میزنیم و با آنها بازی میکنیم. این همان مهماننوازی ایرانی است که متاسفانه امروز کمتر در آثار تصویری دیده میشود.
این بازیگر پیشکسوت در ادامه تاکید کرد: من همیشه معتقد بودهام با توجه به گستره وسیع مخاطبان تلویزیون، این رسانه میتواند در فرهنگسازی عناصر خانوادهمحور موثر بوده و بر اساس رسالتی که دارد، در گامی فراتر از فرهنگسازی باید مربی خانواده باشد. وقتی بچهای میبیند که پدر سریال، با احترام به مادرش حرف میزند، وقتی میبیند درخانه بهروی فامیل و حتی غریبه باز است، وقتی میبیند که بزرگتر را احترام میکنند و کوچکتر را نوازش، این رفتارها در ذهنش ثبت میشود و سالها بعد در زندگی واقعی خودش هم آنها را تکرار میکند. متاسفانه امروز در بسیاری از آثار، خانواده کوچک، بسته و گاهی پر از تنش نشان داده میشود. ما باید دوباره به همان ریشههای گرم ایرانی برگردیم؛ همان سفرههایی که دورش عمو و خاله و دایی مینشستند، همان شبنشینیهایی که تا صبح با چای و تخمه و خاطرهگویی طول میکشید.
رضا فیاضی در پایان گفتوگو با نگاهی پرمهر تاکید کرد: فرهنگ ایرانی همیشه آغوشی گرم و مهربان بهروی خانواده و خویشاوندان داشته؛ همان سفرههای بزرگی که دورش عمو و عمه و خاله و دایی مینشستند و همان درهایی که هیچگاه به روی فامیل بسته نمیشد. همین دلبستگیهای عمیق خانوادگی است که در روزهای سخت باعث همبستگی و یکدلی ما ایرانیها شده و این همبستگی، بخش جداییناپذیر هویت ملی ماست. خوشحالم که مردم هنوز من را در نقش همان پدرهای گرم و خانوادهدوست بهیاد میآورند؛ این برای من بزرگترین جایزه است. امیدوارم روزی دوباره آثاری بسازیم که خانواده نجیب ایرانی با همه رنگوبو و صمیمیتش به خانههایمان برگردد و بچههای امروز هم بدانند که تنهایی هرگز سرنوشت محتوم هیچ ایرانیای نیست و نخواهد بود؛ چون ما در آغوش بزرگ خانوادهمان همیشه جایی امن داریم.
در تلویزیون هنوز بزرگترها ستون خانوادهاند
فریده سپاهمنصور، بازیگر پیشکسوت سینما، تلویزیون و تئاتر که در سالهای اخیر با نقش «مهلقا خانم» مادربزرگ سریال پرمخاطب «نونخ» در خاطر مردم مانده، درگفتوگویی دیگر دراین باره وبا اشاره به نقش مادربزرگ در«نونخ» اظهار کرد: وقتی نقش مهلقا را بازی میکردم، مادربزرگی بودم که بعد از فوت دخترش، آمده بود کنار نوههایش زندگی کند و در واقع تلاش داشت در مواجهه با مشکلاتشان همراهیشان کند. هرچند که با توجه به شرایط مسکن در شهرهای بزرگی مثل تهران، بهدلیل کوچکبودن آپارتمانها دیگر فضای لازم برای در کنار هم بودن خانوادهها وجود ندارد اما این حضور مادربزرگ و پدربزرگ در خانه، همان چیزی است که قدیمها خیلی رایج بود و هنوز هم در بسیاری از شهرهای کوچک و روستاها دیده میشود؛ همه دور هم، از مادربزرگ و پدربزرگ گرفته تا نوه و نتیجه در یک خانه یا حداقل در کنار هم هستند. از آنجا که تلویزیون یک رسانه عمومی برای مخاطبان سراسر ایران است و با توجه به وجود چنین فرهنگی در شهرها و نقاط دیگر ایران همچنان در آثار بومی شاهد حضور عناصری مثل مادربزرگ و پدربزرگ در خانواده و ارتباط و تعامل با دیگر اقوام هستیم؛ و این برای منی که عمری گذراندهام، جای شکر دارد چراکه قدیمها را برایم تداعی میکند.
این بازیگر پیشکسوت افزود: قدیمها پدربزرگ و مادربزرگ را ستون زندگی و برکت خانه میدانستند. بچههایی که در چنین خانوادههایی بزرگ میشدند، از کودکی میدیدند خانواده یعنی یک جمع بزرگ و منسجم. تلویزیون هنوز تاکید دارد این عناصر را در ساختار خانواده حفظ کند. چون همانطور که گفته شد مخاطبش همه ایران است و مردم هنوز دلشان برای آن حس گرم و دستهجمعی تنگ میشود. حتی اگر شرایط زندگی تغییر کرده، خانهها کوچک شده و جوانها مشغول کارند، تلویزیون میتواند همان حس خوب انسجام خانوادگی را دوباره به ما یادآوری کند.
سپاهمنصور با حسرت از تغییر سبک زندگی گفت: قدیم خانهها حیاط بزرگ و اندرونی و بیرونی داشت. چند خانواده پسری با پدر و مادرشان زیر یک سقف یا کنار هم زندگی میکردند. از وقتی شهرنشینی زیاد شد، این خصوصیت کمکم از بین رفت. امروز خیلیها وقتی پدر و مادرشان پیر میشوند، آنها را به خانه سالمندان میسپارند و گاهی بهزور سر میزنند. فرصتها کم شده و خیلی چیزها در بستر این تغییر شرایط گم شده است.
وی فیلم سینمایی مهمان مامان اثر زندهیاد داریوش مهرجویی را یکی از نمونههای ماندگار در نمایش مقام خانواده و تاثیر تعامل خانوادگی دانست و ادامه داد: در این اثر همه فامیل و همسایهها دور هم جمع میشوند و با هم به مادر کمک میکنند تا آبرویش حفظ شود؛ امری که ممکن است در مواجهه بچههای امروزی با این اثر چندان باورپذیر نمود پیدا نکند. بهطور مثال یکی از خواهرزادههایم وقتی فیلم را دید به خواهرم گفت مامان! تو میگی این فیلم واقعیه!
برای نسل جدید اینقدر دور از ذهن شده که فکر میکنند شرایط حاکم در مهمان مامان تخیلی است، در حالی که قدیم واقعا اینطور بود و مشکلات را در خانواده و با کمک همسایهها حل میکردند؛ چیزی که نمود دیگرش را در مساجد میدیدم اما این روزها کمتر دیده میشود.
این بازیگر درباره خاطرات شخصیاش نیز گفت:من دارم به ۸۰سالگی نزدیک میشوم. یادم میآید عروسیها و مهمانیها همه فامیل نزدیک دور هم بودند. سر سفره مادربزرگم گاهی ۲۰، ۳۰نفر مینشستیم. چون این خاطرههای خوش را دارم، هر وقت در سریالی نقش مادر یا مادربزرگ یک خانواده بزرگ را بازی میکنم، حس خیلی خوبی به من دست میدهد اما بچههای امروز چون این چیزها را ندیدهاند، برایشان عادی نیست وشاید حس خاصی به این امورنداشته باشند. سپاهمنصور در پایان گفت: امیدوارم شرایطی پیش بیاید که دوباره خانوادهها به هم نزدیک شوند. البته خودبهخود درست نمیشود. باید تلاش کنیم فرهنگ گرم و صمیمی خانواده گسترده دوباره زنده شود. یک راهش تولید آثار نمایشی است اما همه این نیست و لازم است شرایط معیشتی لازم هم فراهم شود.
با صداقت و رفاه، تعاملات خانوادگی دوباره زنده میشود
حدیث نیکرو بازیگر شناختهشده سینما، تلویزیون و تئاتر که با نقشآفرینی در مجموعههایی چون «خانواده دکتر ماهان»، «کامیون» و بهویژه سریال «سوجان» در نقش «حوا» در خاطر مخاطبان ماندگار شده، در ادامه این گفتوگوها و در پاسخ به اینکه موافق است فضای کوچک آپارتمانها امکان دورهمی خویشاوندی را از بین برده، عنوان کرد: باور ندارم آپارتماننشینی بهخودی خود باعث از بین رفتن مهمانیها و دورهمیها شده باشد. تا همین یکی دو سال پیش خودم میدیدم خانوادهها با وجود زندگی در آپارتمان همچنان مهمانی میدادند، به خانه یکدیگر میرفتند و روابط خویشاوندی گرم و پابرجا بود.وی عامل اصلی این تغییر را شرایط اقتصادی دانست و ادامه داد: وقتی کسی توان مالی میزبانی یا رفتن به مهمانی دیگران را ندارد و حتی پدربزرگ و مادربزرگها هم دیگر نمیتوانند تمام هزینههای مهماننوازی را بهتنهایی بهدوش بکشند، فاصلهها بیشتر شده، سفرهها کوچکتر میشود و خانوادهها هستهایتر و منزویتر میگردند.
بازیگر نقش مادر حوا تأکید کرد: همین فضای آپارتمانی هم میتواند گرم و پر از صلهرحم باشد. اگر پرداخت درستی انجام بگیرد، کاملا امکانپذیر است که با ساخت سریالها و برنامههای مناسب، حضور گرم خانوادهها را دوباره به تصویر بکشیم. میتوان خاله، دایی، عمه و عمو را با نقشهای پررنگ نشان داد، پدربزرگ و مادربزرگ را در همان آپارتمان یا واحدهای مجاور با فرزندان و نوههایشان ساکن کرد و زندگی مشترک چندنسلهای را به زیبایی نمایش داد. حتی مهمانیهای شلوغ و پرخنده را میشود در فضای سبز یا پارک واقعی و دلنشین به تصویر کشید که مخاطب باور کند این روابط هنوز زنده و شدنی است.
وی عنوان کرد: تلویزیون میتواند همانطور که همیشه در ایجاد فرهنگ رواداری و تعامل با خانواده، خویشاوندان و حتی جامعه پیشقدم بوده، بهجای نشاندادن خانوادههای تکافتاده و دورهمیهای سرد، آپارتمان را به فضایی تبدیل کند که هنوز صدای خنده عمو، شوخیهای خاله و بوی غذای مادربزرگ در راهرو میپیچد. با داستانگویی خلاقانه و دکورهای هوشمند میتوان گرمی خانواده گسترده ایرانی را در دل آپارتمانهای امروزی زنده کرد و به مردم نشان داد که این شکل از زندگی نهتنها ممکن، بلکه بسیار شیرین است.
نیکرو درباره نقش ماندگارش در «سوجان» اضافه کرد: خوشبختانه بیشتر نقشهایم محوریت مادری داشتهاند؛ مادرانی که تمام تلاش خود را برای حفظ کانون خانواده به کار میگیرند.همه این کاراکترها رادوست داشتم،اما مادرحوا برای مخاطبان خاصتر بود چون از آن مادرانی بود که بیچشمداشت از خود میگذرند و عشق و محبت را به خانواده تزریق میکنند.
وی با بیان اینکه حفظ آیینها، سنتها و احترام به خویشاوندان از درون خانواده شکل میگیرد، افزود: خانواده و جامعه ساختاری درهمتنیده دارند و از همین رو میتوان گفت مبنای رواداری و تعامل از خانواده آغاز میشود. اگر امکانات رفاهی مناسب فراهم کنیم و به مخاطبان تلویزیون محتوای سالم، بدون شعار توخالی و با صداقت واقعی ارائه دهیم، تأثیرش عینی خواهد بود.
این بازیگر سینما و تلویزیون نسل جدید را بسیار آگاه معرفی و تاکید کرد: این نسل را نمیتوان فریب داد، چراکه همه چیز را خوب میشناسند. اگر روراست باشیم، خانواده، فرهنگ و سنتها برایشان جذاب و ارزشمند میشود. صفا، پاکی و روراستی با این نسل میتواند جامعه و فرهنگ را نجات دهد.وی بااشاره به مسئولیت اجتماعی همگانی عنوانکرد:همه ما، ازکوچک وبزرگ، دربرابر احیای این سنتهامسئولیت داریم. فرهنگی که قرنها در این سرزمین شکل گرفته،حالا بهدلیل مشکلات بهویژه فشارهای اقتصادی درحال کمرنگشدن است.با نزدیکشدن شب یلدا، نیکرو گفت: در شرایط معیشتی حاضر، متأسفانه شاید تنها ۱۰درصد خانوادهها بتوانند همه فامیل را دور یک سفره داشته باشند و شبچله را آنگونه که شایسته است برگزار کنند. برای بسیاری، این کار بهدلیل تنگناهای مالی و فشار زندگی عملا غیرممکن شده است.همانطور که تاکید کردم،همه چیزدرنهایت به مشکلات اقتصادی برمیگردد. مسائل اقتصادی مانند ریشهای عمیق در همه شئون جامعه نفوذ کرده و ارزشها، سنتها و زیباییهای زندگی جمعی را از ما میگیرد.
حدیث نیکرو ابراز امیدواری کرد که با اصلاح ریشهای مشکلات، بهویژه مسائل اقتصادی، و با همراهی رسانه در نمایش درست روابط خانوادگی، بار دیگر گرمی خانوادههای گسترده ایرانی حتی در دل آپارتمانهای کوچک احیا شود.