
اصرار بر تقلیل این مسأله به «سلیقه فردی»، «حق انتخاب»، یا «پرهیز از تنش اجتماعی» ــ آنهم از سوی برخی مسئولان ــ عملا همراستا با همان راهبردی است که دشمنان جمهوری اسلامی سالهاست آن را با دقت طراحی و اجرا میکنند.
امام خمینی (ره) بهصراحت هشدار داده بودند: «اگر فرهنگ فاسد شود، استقلال یک ملت از بین میرود؛ حتی اگر اقتصاد و ارتش قوی باشد.»
این جمله، نه یک توصیه اخلاقی، بلکه یک قاعده حکمرانی است.
دشمنان جمهوری اسلامی، پس از ناکامی در جنگ سخت، تحریم فلجکننده و فشار حداکثری، به این جمعبندی رسیدند که مقاومت فرهنگی نقطه اصلی اقتدار ایران است. از همینرو، تمرکز خود را بر فرسایش تدریجی این لایه بنیادین گذاشتند. رهبر معظم انقلاب سالها پیش این راهبرد را چنین توصیف کردند: «دشمن میخواهد کاری کند که ارزشها درنظر مردم عادی و بیاهمیت جلوه کند؛ این یعنی شکست بدون جنگ.»
در این چارچوب، ولنگاری فرهنگی صرفا یک آسیب اجتماعی نیست، بلکه ابزار جنگ ترکیبی است. ابزار آن، رسانه، شبکههای اجتماعی، صنعت سرگرمی، نفوذ در تولیدات هنری و حتی تغییر چارچوب تصمیمگیری برخی مدیران فرهنگی است؛ مدیرانی که بهجای صیانت از ارزشها، به تنظیم رابطه خود با موجهای رسانهای مشغولند.
یکی از انحرافات گفتمانی جدی در سالهای اخیر، طرح دوگانهای جعلی میان «آرامش و آزادی مردم» در برابر «سختگیری نسبت به ولنگاری، فساد اخلاقی، بیحجابی و حذف مظاهر دینی» است. این دوگانهسازی، نه علمی است، نه دینی و نه حتی تجربهشده در هیچ نظام سیاسی.
رهبر معظم انقلاب با صراحت فرمودهاند: «رها کردن مسائل فرهنگی به نام آزادی، خیانت است؛ خیانت به کشور، خیانت به جوانان و خیانت به آینده.»
در کدام نظام حکمرانی، آزادی بهمعنای بیقاعدگی فرهنگی تعریف میشود؟ چگونه است که در کشورهای مدعی لیبرالیسم، برای پوشش، گفتار، رسانه و حتی شوخیهای عمومی، خطوط قرمز مشخص، ضمانت اجرا و برخورد قضایی وجود دارد، اما در جمهوری اسلامی، عدهای از مسئولان، صیانت از هنجارهای حداقلی دینی را «تنشزا» مینامند؟
برگزاری برخی شوها و نمایشگاهها با محتوای آشکارا مغایر با ارزشهای اسلامی، تولید و توزیع برنامههای تصویری مجازی با تبلیغ سبک زندگی اباحهگرایانه، توسعه کافههایی که در عمل کارکردی نزدیک به کابارههای مدرن دارند و حتی برخی برنامههای نمایشی در قالب ورزش و نشاط اجتماعی ــ ازجمله نمونههایی، چون رویدادهای نمایشی در کیش ــ همگی اجزای یک روند هستند نه استثنا.
نادیدهگرفتن این پدیدهها با این استدلال که «مزاحمتی برای مردم ایجاد نکردهاند» یا «اقلیتی خاص درگیر آن هستند»، به معنای نفهمیدن ماهیت تهدید فرهنگی است. تهدید فرهنگی الزاما با سروصدا و درگیری خیابانی آغاز نمیشود؛ با عادیسازی شروع میشود.
در اندیشه سیاسی اسلام، دولت صرفا مدیر خدمات نیست، ولی امر در صیانت از مصالح عمومی و اخلاق اجتماعی است. امام علی (ع) در نهجالبلاغه، سستی حاکمان در برابر انحرافات اجتماعی را مقدمه سقوط حکومتها میداند. این منطق، امروز نیز جاری است.
دولت، مجلس، قوه قضاییه و همه ساختارهای حاکمیتی اگر خود را در مدار حکمرانی اسلامی میدانند، حق ندارند سیاستهای متناقض، پیامهای دوپهلو و رفتارهای متضاد در حوزه فرهنگ داشته باشند. اتحاد قوا فقط در بیانیه نیست؛ در وحدت رفتار فرهنگی معنا دارد.
این تصور که میتوان بدون هزینه، بدون اعتراض و بدون مخالفت، قانون و ارزش را اجرا کرد، تصوری کودکانه و خطرناک است. در همه نظامهای حکمرانی، اجرای نظم عمومی با مقاومت بخشی از جامعه مواجه میشود. رهبر انقلاب تأکید کردهاند: «اگر مسئول از ترس جنجال، از کار درست منصرف شود، این بیتدبیری است نه عقلانیت.»
قاطعیت مدبرانه، الزام حکمرانی است. مماشات، پیام ضعف میفرستد و ضعف، دشمن را جسورتر میکند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
اصغر شرفی در گفتوگو با جام جم آنلاین:
تینا چهارسوقی امین در گفتوگو با جام جم آنلاین: