به گزارش جام جم آنلاین، افزایش فشارهای دریایی ایالات متحده علیه ونزوئلا در ماههای اخیر، بهویژه توقیف نفتکشها در دریای کارائیب، بار دیگر بحث استفاده واشنگتن از ابزار محاصره دریایی برای اعمال فشار اقتصادی بر کشورهای تحت تحریم را به صدر تحلیلهای سیاسی بازگردانده است. همزمانی این تحولات با انتشار سند جدید راهبرد امنیت ملی آمریکا، این پرسش را تقویت میکند که آیا دولت آمریکا به دنبال تعمیم این الگو به پروندههای پرچالشتر است یا خیر؟
این گمانهزنیها در شرایطی مطرح میشود که در سند ۳۳ صفحهای راهبرد امنیت ملی آمریکا که اواسط آذرماه منتشر شد، امنیت آبراهههای خاورمیانه بهعنوان یکی از خطوط قرمز واشنگتن تعریف شده است. با این حال، بررسی دقیقتر مضامین این سند و تحولات میدانی منطقه نشان میدهد که ایالات متحده در قبال ایران با مجموعهای از محدودیتهای ژئوپلیتیکی، اقتصادی و امنیتی روبهروست که امکان پیادهسازی سناریوهای پرهزینهای نظیر محاصره دریایی در کارائیب را بهشدت در آبهای اطراف ایران کاهش میدهد.
در همین چارچوب، مقایسه ایران با ونزوئلا بیش از آنکه مبتنی بر واقعیتهای راهبردی باشد، نوعی قیاس سادهانگارانه است. ایران نهتنها از جایگاه ژئوپلیتیکی متفاوتی در شبکه انتقال انرژی جهانی برخوردار است، بلکه به گفته کارشناسان، در حوزه جنگ دریایی از توانمندیهایی برخوردار است که در درگیریهای اخیر بهطور کامل به نمایش گذاشته نشده است و همین مسئله، هرگونه تلاش برای اعمال فشار دریایی علیه تهران را به گزینهای پرریسک و غیرقابل پیشبینی برای واشنگتن تبدیل میکند.
مضامین و سیاستهای مطرح شده در این سند در کنار رخدادهای اخیر در دریای کارائیب و منطقه خاورمیانه بهانهای شد تا استادیار مطالعات منطقهای دانشگاه جامع امام حسین (ع) و رئیس مؤسسه مطالعات راهبردی اندیشهسازان نور نشستی تخصصی برگزار کند و به سوال رسانهها پاسخ دهد.
دکتر احمد زارعان در این زمینه به ایرنا گفت: با توجه به ظرفیتهای نظامی و اجتماعی ایران و پیامدهای بینالمللی، آمریکا نمیتواند برای اعمال فشار بر کشورمان، سیاست محاصره دریایی و فشار اقتصادی علیه ونزوئلا را علیه تهران تکرار کند.
وی در پاسخ به پرسش خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی پیرامون احتمال تکرار الگوی آمریکا در ونزوئلا، علیه کشورمان و بهرهبرداری واشنگتن از سیاست محاصره دریایی و فشارهای اقتصادی از طریق ممانعت از صادرات نفتی ایران، اظهار داشت: ژئوپلیتیک، ژئواکونومیک، ژئواستراتژیک، ساختار قدرت و تواناییهای دفاعی ونزوئلا کاملاً با ایران متفاوت بوده و محاصره دریایی در مورد ایران معنادار نیست.
وی با یادآوری آنکه جنگ دریای از حوزههای قدرت ایران به شمار میرود، افزود: ما در جنگ ۱۲ روزه از قابلیتهای بسیار بالای نظامی خود در عرصه دریایی رونمایی نکردیم.
این کارشناس مسائل منطقه خاورمیانه با اشاره به آنکه در سند جدید راهبرد امنیت ملی آمریکا، امنیت آبراههها در منطقه خاورمیانه به عنوان خط قرمز این کشور تعریف و تأکید شده است، ادامه داد: بعید است که بخواهند آن مدل (ونزوئلا) را در برابر ایران تکرار کنند. امنیت کشتیرانی و امنیت مسیرهای اصلی ترانزیت انرژی نیز برای چین و روسیه از اهمیت برخوردار است.
زارعان در پاسخ به سؤال دیگر ایرنا در مورد اینکه آیا آمریکا در سند راهبردی اخیر خود، نحوه برخورد با ایران را به قدرتهای منطقهای و به خصوص رژیم اسرائیل سپرده است، گفت: به نظر میرسد که از ابتدای دولت دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا مدیریت تحولات منطقه از سوی آمریکا به رژیم اسرائیل سپرده شد و اکنون نیز این رژیم صهیونیستی است که برای آمریکاییها تصمیمسازی میکند.
این تحلیلگر مسائل بینالملل اضافه کرد: سفر امروز بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی به آمریکا نیز ناظر بر این است که وی تصمیماتی گرفته و میخواهد آمریکاییها را نیز با خود در این تصمیمات همراه کند.
رئیس مؤسسه مطالعات راهبردی اندیشهسازان نور ضمن تأیید بر آنکه آمریکاییها مدیریت روندهای منطقه را به تلآویو سپردهاند، خاطرنشان کرد: البته واشنگتن شرایط و قیود خاصی دارد و اگر قرار است رژیم صهیونیستی وارد درگیریهای منطقه شود نباید هزینههای امنیتی آمریکا را افزایش دهد و باید در محدوده خاصی کنشگری کرده و آمریکاییها به جنگی طولانی و پرهزینه نکشاند.
زارعان افزود: آمریکاییها برای خود نقش حامی و پشتیبان تعریف کردهاند و از رژیم اسرائیل خواستهاند تا وارد جنگهایی شود که در زمان کوتاه دستاوردهای قابلتوجهی برای تلآویو دارد.
رئیس مؤسسه مطالعات راهبردی اندیشهسازان نور در ادامه گفت: رویکرد چین و روسیه مدیریت ریسک و تنش و سعی سه قدرت بزرگ جهانی حلوفصل مسائل خود بدون ورود به تقابل نظامی مستقیم است.
وی اضافه کرد: در ونزوئلا نیز احتمال مداخله زمینی آمریکا در جهت سرنگونی دولت نیکلاس مادورو اندک است و واشنگتن بیشتر به دنبال اعمال فشار بر کاراکاس به خصوص فشار اقتصادی از طریق توقیف نفتکشها است.
به زعم این استادیار مطالعات منطقهای دانشگاه جامع امام حسین (ع)، واشنگتن در پی آن است تا با سقوط دولتهای چپگرا در نیمکره غربی، این منطقه را به حوزه نفوذ خود تبدیل کند.
این پژوهشگر همچنین در پاسخ به سوالی در مورد نقش کمرنگ کره شمالی در سیاست خارجی ترامپ، گفت: رویکرد واشنگتن با لحاظ ساختن هزینه و آورده تعریف میشود و در این مورد به دلیل هزینه بالا، آورده کم و فاصله زیاد جغرافیایی، ایالات متحده تصمیم گرفته است تا با واقعیت کره شمالی کنار بیاید.
وی در ابتدای این برنامه نیز در سخنانی به بررسی سند راهبرد امنیت ملی آمریکا پرداخت و با تأکید بر اینکه این سند به دنبال دستاوردسازی برای ترامپ است، به تحقیر اروپا، بیمیلی نسبت به برخورد با دیکتاتورهای منطقه و تعامل با کشورهای پادشاهی به خصوص شیخنشینهای خلیجفارس به عنوان دیگر نکات بارز این سند اشاره کرد.
به باور این استادیار دانشگاه امام حسین (ع)، در این سند تلاش شده تا «مسئله ایران» پس از جنگ ۱۲ روزه و حمله آمریکا به تأسیسات هستهای کشورمان حل شده، فرض شود؛ هر چند که به اعتقاد زارعان، این چالش کماکان حل نشده باقیمانده است و آمریکاییها به این زودی خاورمیانه را ترک نخواهند کرد.
وی گفت: این سند نشان میدهد که آمریکا دیگر حاضر به ایفای تعهدات دولتهای پیشین نیست و با رویکردی انتقادی نسبت به گذشته، اهداف و آرمانهای آمریکا را مطرح و شیوههای دستیابی به آنها را با توجه به واقعیات جدید دنیای امروزی مطرح میکند.
با توجه به موارد مطرح شده در این نشست، به نظر میرسد که دولت ترامپ عامدانه تمامی اهداف راهبردی آمریکا را در این سند قید نکرده و این کشور با سپردن مدیریت منطقه خاورمیانه به رژیم صهیونیستی (البته با لحاظ منویات خود) به دنبال تمرکز بر عاریسازی نیمکره غربی از دولتهای چپگرا و تثبیت نفوذ خود در این منطقه باشد.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد