حبابی که می‌ترکد

شاید تا پیش از این هر قدر بانک مرکزی یا کارشناسان نظر می‌دادند که قیمت‌های موجود غیرواقعی و حبابی است و مردم عادی برای ذخیره‌سازی ارز نخرند، چرا که ممکن است متضرر شوند، کسی باور نداشت.

حتی امکان داشت برخی افراد با رفتار معکوس بیشتر به خرید روی آورده و یک‌ چنین اظهاراتی را «بلوف» و برای آرام‌سازی کاذب فضا بدانند.

اما روندی که از دو روز پیش در بهای ارز و سکه اتفاق افتاد، بخوبی نشان داده است که این گونه اظهارات بلوف نیست، بلکه برخاسته از واقعیت‌هایی اقتصادی و غیراقتصادی است که تغییر در آن براحتی می‌تواند باعث کاهش قیمت ارز و سکه یا نوسان آن شود.

به عبارت دیگر، شاید افکار عمومی از خلال کاهش قیمت‌های اخیر این علامت را گرفته باشد که قیمت‌های کنونی ارز و سکه قیمت ذاتی آنها نیست که ناشی از عرضه و تقاضا بوده و تا حد زیادی بلاتغییر باشد، بلکه این قیمت‌ها آنقدر سست است که با تحولی، سخنی، اشاره‌ای یا موجی می‌شکند.

البته هیچ کس نمی‌تواند منکر تاثیر وضع اقتصادی موجود و از جمله تحریم‌ها بر رشد قیمت ارز باشد یا نداند که به دلیل رشد تورم و کاهش ارزش ریال، بسیاری افراد در رفتاری کاملا طبیعی و اقتصادی به تبدیل پول خود به ارز متمایل شده‌اند، اما سخن اینجاست که شاید در این روزهای بازار ارز و سکه، بادآورده را باد ببرد.

شاید بسیاری از شهروندان روز پذیرش قطعنامه 598 در بیست و هفتم تیر 67 را به یاد بیاورند که کمی پس از اعلام از رادیو، قیمت ارز چه سقوط بزرگی کرد و چه آمبولانس‌هایی آژیرکشان، کسانی را به بیمارستان می‌بردند که از سقوط قیمت دلار تا بهای سکته کردن متضرر شده بودند.

بیندیشیم که بازار و اقتصاد ایران مانند سایر بخش‌های کشور، منحصربه فرد و دارای ویژگی‌هایی تمام ایرانی است.

این بازار مانند جغرافیای کشور، همزمان چهار فصل است، نکند تابستان داغ قیمت دلار به یکباره به زمستانی سخت تبدیل شود و همه را حیران کند.

سید علی دوستی موسوی - گروه اقتصاد