به گزارش خبرنگار ما، از هفته پایانی تعطیلات نوروز به این سو هم بازار اعلام نامزدی برای انتخابات ریاست جمهوری گرم شده و هم شمار اظهارنظرهای پرهیجان و حرارت افراد درباره اوضاع کشور افزایش یافته است. وعده دادن هم البته جای خود را دارد.
با این حال آفتی که کمابیش در سایر دورههای انتخابات ریاست جمهوری وجود داشته در این دوره هم به چشم میخورد: نبود یا فقر اعلام برنامه مشخص و اجرایی برای اداره کشور.
این مهم در دوره پیش رو از آنجا ناشی میشود که هماکنون مسائل اقتصادی و معیشتی در راس مشکلات کشور قرار دارد و مردم از سیاستهای اقتصادی یا غیراقتصادی که این وضع را ایجاد کرده گلهمندند.
افزایش نرخ تورم، بیکاری، کاهش تولید ناخالص داخلی، رشد سطح عمومی قیمتها، بیثباتی و افزایش نرخ ارز، مشکلات تولیدکنندگان، افزایش قیمت مسکن، بد اجرا کردن قانون هدفمندی یارانهها، افزایش نرخ عمومی مالیاتها با وجود کاهش درآمدها و سرانجام وعدههای بیپشتوانه و بیسرانجام درباره حل مشکلات اقتصادی برخی از این گلایهها را تشکیل میدهد.
با این اوصاف، افکار عمومی از نامزدهای ریاست جمهوری انتظار دارند با اولویت قرار دادن سرفصل اقتصاد و مشکلات معیشتی مردم در راس برنامههای خود و به دور از دادن وعدههای رنگارنگ و بعضا غیرقابل اجرا، برای حل مشکلات یادشده در کوتاهمدت و بلندمدت راهحل ارائه کنند.
راهحلی که هم از نظر نخبگان اقتصاد، منطقی و اجرایی باشد و هم به معیشت مردم بیش از این فشار وارد نکند. حال سوال اینجاست که با وجود اعلام نظر تقریبا بیشتر نامزدهای فعلی ریاست جمهوری درباره مسائل کشور و از جمله اقتصاد، اظهارات آنان تا چهحد برنامه داشتن آنان برای حل مشکلات اقتصادی را تداعی میکند؟
مرور سخنرانیهای مختلف نامزدهای ریاست جمهوری نشان میدهد آنان اشارههای پررنگی به موضوع اقتصاد داشتهاند و تقریبا سخنرانیای نیست که خالی از اشاره به این موضوع باشد.
با این حال بجز چند مورد استثنایی، تقریبا هیچ نشانی از ارائه یک برنامه مشخص، جزئی و عملی از سوی نامزدها برای حل مشکلات اقتصادی کشور به چشم نمیخورد به طوری که باید گفت باز هم نامزدها دچار کلیگویی و گاها وعدههای بیپشتوانه شدهاند.
به عنوان مثال، نامزدی میگوید تنها 30 درصد چالشهای کنونی اقتصاد کشور مربوط به تحریمها و 70 درصد دیگر آن مربوط به مدیریت و ساختار نادرست اقتصادی است یا مردم باید اقتصاد را اداره کنند و از نفت درست استفاده شود.
نامزد دیگری وعده داده است با همین تحریمها و سختیها، نابسامانیهای اقتصادی کشور در کمتر از دو سال قابل ساماندهی است، اما نگفته این ساماندهی چگونه باید انجام شود.
وی پا را فراتر گذاشته و وعده ایجاد سالانه پنج میلیون شغل داده است. نامزد سوم، به کنترل نقدینگی وعده داده و اظهار کرده که رشد اقتصادی را افزایش میدهد، نامزد دیگری میگوید احیای اقتصاد برنامه اوست و دیگری میگوید حمایت از تولید دادن یک برگ مجوز نیست، بلکه باید یک فرآیند برای حمایت از تولید گران تعریف شود.
نامزد دیگر به کارآمد شدن قوه مجریه برای حل مشکلات اقتصادی اشاره دارد و دیگری بر بد اجرا شدن قانون هدفمندی یارانهها اذعان میکند. نگاهی به تمام این اظهارنظرها نشان میدهد هیچ یک از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری یا برنامهای منسجم برای حل مشکلات اقتصادی ندارند یا در خوشبینانهترین حالت هنوز آن را ارائه نکرده یا در حال تهیه آن هستند.
جنس اظهارنظرها نیز یا حاوی انتقاد بدون راهحل از سیاستهای دولت فعلی است یا بیان بدیهیات اقتصاد، به شمار میرود.
این چنین است که کارشناسان اقتصادی به رسانهها و مردم پیشنهاد میکنند در شرایط حساس اقتصاد کشور از نامزدهای ریاستجمهوری برنامه مشخص و اجرایی برای حل اقتصاد کشور مطالبه کنند و اگر این مطالبه محقق نشد، در انتخاب خود دقت کنند.
نامزدها تیم اجرایی اقتصاد معرفی کنند
دکتر مهدی تقوی، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی در این باره به خبرنگار ما گفت: با توجه به مشکلات متعدد اقتصادی و معیشتی، مردم باید دقت کنند که به وعدهها و کلیگوییها درباره اقتصاد رای ندهند.
وی افزود: اکنون رسانهها و کارشناسان اقتصادی وظیفه خطیری به عهده دارند؛ چرا که باید مطالبات اقتصادی مردم را به گوش نامزدها رسانیده تا آنان بدانند مردم رئیسجمهوری کاری و بابرنامه میخواهند تا برایشان رفاه به ارمغان بیاورد.
تقوی اظهار کرد: در کنار این باید از نامزدها خواست تیم اقتصادی خود را معرفی کنند تا برنامههای اصلاح اقتصادی از زبان آنها بیان و عیارسنجی شود. این در سایر کشورهای دنیا هم مرسوم است.
مثلا در آمریکا علاوه بر معرفی رسمی معاون اول، مردم تا حد زیادی با تیم اجرایی رئیسجمهور آشنا هستند و میدانند در صورت رسیدن به قدرت چه خواهد کرد.
این استاد اقتصاد گفت: مشکلات اقتصاد کشور ابتدا نیاز به فهم و سپس درکی واقعی از منابع، محدودیتها و شرایط دارد لذا من به مردم میگویم هر که وعده یک سال و دو سال برای حل این مشکلات بدهد یا در اشتباه است یا اشتباه میگوید.
صداقت، گمشده اقتصاد
دکتر مجتبی کیانی، استاد اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی نیز به خبرنگار ما گفت: با توجه به اینکه اکنون صداقت گمشده اقتصاد ماست و بخش بزرگی از جامعه اقتصادی اعتماد خود را به مدیران از دست داده است، بزرگترین وظیفه رئیسجمهور آینده بازگرداندن این اعتماد از طریق صادق بودن است.وی افزود: اما این صداقت شاید با نفس رقابتها و تبلیغات انتخاباتی در تعارض باشد زیرا کسی که میخواهد صادق باشد مثلا باید بگوید که اقتصاد کشور بسختی تا چهار سال دیگر سامان مییابد و فرآیند این سامان یافتن سخت و حتی دردناک است. طبیعی است که ممکن است رایدهندگان به این نامزد کمتر توجه کنند در حالی که شاید وی فرد اصلح باشد.
وی اظهار کرد: آنچه اکنون دیده میشود این است که بیشتر نامزدها، برنامه روشنی برای اقتصاد ملی ندارند و شاید در برخی مواقع حق با آنها باشد؛ چون راهحلهای عملی طوری است که به درد اعلام در سخنرانیها نمیخورد و جذاب نیست.
اما اتفاقا پیشرفت سیاسی ـ اقتصادی این انتخابات برای کشور آن است که صداقت را دستکم در اقتصاد با مردم ایجاد کند؛ صداقتی که اعتماد و به دنبال آن منابع کمیاب را به اقتصاد ملی بازخواهد گرداند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد