حیرت از مرگ روحالله داداشی، اما از این سنخ نبود. او تنها به واسطه زور و قطر بازو و بدن عضلانی خود به شهرت نرسیده بود؛ همه کسانی که او را میشناسند میدانند که قویترین مرد ایران را نه نسبتی با حاشیه بود و نه میانهای با دعوا.
دستاندرکاران برگزاری و ضبط و پخش مسابقات «مردان آهنین» همه گواهی میدهند که روحالله داداشی با وجود قدرت خیرهکننده و مهارتش، برخلاف خیلی از شرکتکنندگان دیگر کاری به کار هیچکس نداشت و از او نشانی در هیچیک از حواشی نهچندان کم این سری مسابقه نبود و نقطه مبهم ماجرای مرگ همین است؛ ابهامی که هنوز هم از ذهن ورزشدوستان و دوستداران داداشی زدوده نشده است.
روحالله داداشی سال 1360 و در خانوادهای پرجمعیت بهدنیا آمده بود. برادر بزرگترش، علی از شرکتکنندگان باسابقه مسابقات قویترین مردان ایران بود و همین باعث رشد سریع و جلب توجهها به او در بدو ورود به این مسابقات شد.
مسابقات قویترین مردان ایران و بعدها «مردان آهنین» البته نقطه آغاز ورزش قهرمانی برای روحالله نبود. او در آغاز راه دو سالی را به فعالیت در ورزش کشتی گذراند و پس از آن جذب جذابیتهای پرورش اندام شد.
در این رشته بود که موفقیتهای ورزشی او آغاز شد و قهرمانیهایی به ترتیب در کرج، تهران و کشور به کف آورد. بعدها در مسابقه قویترین مردان ایران شرکت کرد و در همان سال اول با کسب رتبه سوم پدیده این مسابقات لقب گرفت.
قهرمانیهای بعدی او در این مسابقات نشان داد که اطلاق لقب پدیده برای او بیراه نبوده است. ماجرای قتل او، اما به دلیل روایتهای مختلف از انگیزه قاتل و جزئیات قتل، قدری مبهم است و تشریح کامل آن در حوصله این نوشتار نمیگنجد، هر چه باشد، اما قویترین مرد ایران و قهرمان مسابقه قویترین مرد جهان در قشم، در یک نزاع خیابانی در کرج از سوی پسری هفده ساله و به ضرب چاقو کشته شد و جامعه ورزش ایران را به سوگ نشاند.
قاتل داداشی چندی بعد در ملأعام به دار مجازات آویخته شد.
باورم نمیشد کسی روحالله را کشته باشد
آشنایی من و زندهیاد روحالله داداشی به سال 1382 برمیگردد. او در مسابقات قویترین مردان ایران شرکت کرده بود. لوکیشن این برنامه در جاده مخصوص کرج بود. در آن مسابقه بود که متوجه روحیه بااخلاق داداشی شدم.
او بسیار مودب و آرام بود. سرش به کار خودش بود و به کسی کاری نداشت، حتی اگر کسی نسبت به او رفتار اشتباهی میکرد، هرگز اعتراضی نمیکرد و کارش را انجام میداد.
به یاد ندارم او با کسی شوخی بدی کرده باشد یا عصبانی شود. گرچه زندهیاد داداشی در آن مسابقات سوم شد، اما به عنوان پدیده این مسابقه معرفی شد.
او هر سال در این مسابقه شرکت میکرد و روی سکو میایستاد تا اینکه به حقش رسید و مدال قهرمانی را به گردن آویخت.
او پیش از فوتش با کسب مقام قهرمانی شرکت در این مسابقات را کنار گذاشته بود، ولی به دلیل اخلاق خوبی که داشت هرگز کارهای ارزندهاش از یادها نرفت.
یکی از دلایلی که باعث شد در ذهن مردم باقی بماند، اخلاق بسیار خوب و ورزشکاریاش بود. هرگز به کسی توهین و بیاحترامی نمیکرد.
همیشه به مساله اخلاق تاکید داشت و علاقهمند بود جوانان همیشه احترام پیشکسوتان را نگه دارند و خدای ناکرده به آنها توهین نکند. او جوان باآیندهای بود، اما متاسفانه خیلی زود او را از دست دادیم.
روزی که متوجه آن حادثه تلخ شدم، باور نمیکردم. این مساله برایم باورپذیر نبود که کسی او را کشته باشد، چراکه آزارش به کسی نمیرسید. نباید اینگونه تــلخ او را از دست میدادیم.
از دست دادن چنین ورزشکاران با اخلاقی ضربه بزرگی به جامعه ورزش ایران زد. حضور این افراد در کنار جوانانی که بتازگی وارد این عرصه شدند، میتوانست الگوی بسیار مناسبی باشد. ای کاش هنوز روحالله داداشی در کنار ما بود.
رضا جاودانی - مجری «مردان آهنین»
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد