یکی از ویژگیهای نمایشگاه کتاب تهران این است که این نمایشگاه بندرت شباهتی به دیگر رویدادهای مشابه خودش در جهان دارد، در واقع یک جهان است و یکنمایشگاه تهران.
شاید برای شما هم جالب باشد بدانید در نمایشگاههای بزرگ کتاب در نقاط مختلف جهان چه اتفاقاتی رخ میدهد و در گوشه ذهنتان آن را با نمایشگاه خودمان مقایسه کنید.
در این گزارش سعی کردهایم از نگاه ناشران ایرانی که در نمایشگاههای بینالمللی و معتبر خارجی حضور یافتهاند این موضوع را بیان کنیم؛ مقایسهای که وجه تفاوتهایش زیاد است و تشابهش بسیار اندک.
شباهتها و تفاوتهای تایپه و تهران
فریده خلعتبری، مدیر انتشارات شباویز ـ که تصویرگری کتابهای انتشاراتش و شیوه او برای جذب تصویرگران شهرت دارد و بارها در مسابقات بینالمللی جوایزی را از آن نشرش کرده است و نمایشگاههای بسیار زیادی را دیده ـ نمایشگاه تایپه را از چند جهت شبیه نمایشگاه کتاب تهران میداند: مدت برگزاری هر دو، 10 روز است و هر دو مخاطبان زیادی دارند و فروش در هر دو اهمیت دارد.
خلعتبری بهصورت کلی مهمترین تفاوت نمایشگاه کتاب تهران و تایپه را در مساله رفاه بازدیدکنندگان و شرکتکنندگان میداند و میگوید: محل نمایشگاه تایپه بسیار زیبا، نورانی و تمیز است. سرگرمیهای مناسب برای کودکان دارد مانند آموزش اوریگامی، نقاشی، کتابخوانی و... هر غرفه یک تلفن رایگان برای تماس دارد. سرویسهای بهداشتی تمیز است. رستورانهایش غذای سالم با قیمت مناسب دارند.
او پس از این توصیف، نمایشگاه کتاب تهران را با تایپه مقایسه میکند و میگوید: غرفهبندیهای نمایشگاه ما کثیف و فرسوده است. در سالنهای کودک زمین ترکیبی از سنگ و خاک و آسفالت است. دستگاههای کارتخوان معمولا کار نمیکنند. گرما و حرارت در این چادرهایی که جایی برای تهویه درست ندارند، خصوصا هنگام ظهر اذیتکننده و گاه غیرقابل تحمل میشود. ما غذا را با کیفیت واقعا بد و قیمت بالا تهیه میکنیم. بارها پیش آمده که از بیرون غذا سفارش دادهایم و مسئول سالن اجازه نداده پیک رستوران غذا را داخل سالن بیاورد.
ناشران کودک و نوجوان سالهاست غرفههایشان را در چادرهای نمایشگاه برپا میکنند و سالهاست که شکایت میکنند و البته اعتراضهایشان بیفایده بوده است.
خلعتبری میگوید: آنقدر میلههای غرفهها کثیف و زنگ زده است که رغبت نمیکنیم از مقابل آنها رد شویم. ما هنوز نگران بارش باران هستیم. درست است که میگویند به شکلی چادرها را دارند برپا میکنند که آب به داخل نفوذ نکند ولی برای مثال سال گذشته یک بار اندکی باران آمد. چادر بالای غرفه ما کمی گود شده بود که آب باران در آن مانده بود. هم منظره زشتی را ایجاد کرده بود و هم این آب گندیده هر روز با تابش آفتاب بوی بدی را ایجاد میکرد.
شاید این فکر به ذهن برسد ناشرانی که در نمایشگاههای دیگر کشورها شرکت کردهاند نباید انتظار بیهوده از نمایشگاه کتاب تهران آن هم در حالی که هم محل برگزاری مخصوصی ندارد و هم مخاطبانش زیاد هستند، داشته باشند ولی خلعتبری نگاهش را محدود به نمایشگاههای خارج از کشور نکرده است.
او بارها به نخستین دورههای نمایشگاه بینالمللی کتاب در محل دائمی نمایشگاهها اشاره میکند و میگوید: من با بعضی از مسئولان نخستین دورههای برگزاری نمایشگاه به لحاظ کار انتشارات مشکلاتی داشتم، ولی اینها دلیل نمیشود که از خوبیهای آن دوره نگویم. آن زمان زمین بخش کودک با موکت پوشانده شده بود. درانتخاب محل غرفههای ناشران واقعا عدالت رعایت میشد. اگر غرفه ناشری یک سال در جای بد بود خودشان حتما سال بعد او را در جای خوب قرار میدادند.
واقعا محیط سالنها تمیز بود و ما سرپناه مناسبی داشتیم. امکانات اولیه برای مخاطب و ناشر فراهم بود. ما ناشران کارت پارکینگ داشتیم و دیگر دغدغه پارک اتومبیلها نبود. وزارت ارشاد از هر غرفهای فهرست میگرفت و سر ظهر غذایی با قیمت مناسب و کیفیت مناسب ارائه میکرد. تمام این شرایط را میتوان دوباره زنده و احیا کرد.
اما تنها وجه تشابه نمایشگاه تایپه و نمایشگاه کتاب تهران از نظر خلعتبری در این است که در هر دو رویداد ناشر میتواند کتابش را بفروشد و استقبال هم بسیار خوب است.
بازدید 250 هزار نفری در فرانکفورت
حالا به نظر شما چه عاملی باعث میشود ناشران با وجود تمام مشکلات و انتقادهایی که به شیوه برگزاری دارند بازهم در نمایشگاه کتاب تهران حاضر شوند؟ این سوالی است که پیش از هر نکتهای نیما سلیمی، مدیر انتشارات مثلث، میپرسد و در پاسخش میگوید: در چرخه فروش صنعت نشر، نقدینگی دیر حاصل میشود و این 10 روز فرصت مناسبی است که با فروش خوب، نقدینگی مناسبی در اختیار ناشر قرار گیرد.
سلیمی که دو سال پیاپی مهمان نمایشگاه کتاب فرانکفورت بوده است با مقایسه تعداد مخاطبان این دو نمایشگاه میگوید: ما اصولا کمیتگرا هستیم. چه ارزشی دارد که هر سال تیتر خبرهایمان را با اعلام تعداد بازدیدکنندگان مثلا پنج میلیون نفر از نمایشگاه کتاب تهران پراهمیت جلوه دهیم؟ نمایشگاه کتاب فرانکفورت در مجموع حدود 250هزار بازدیدکننده دارد، گرچه آنجا سطح کار حرفهای است و فضا برای خرید و فروش کپی رایت صورت میگیرد ولی ما در نمایشگاهمان به تعداد انبوه بازدیدکنندگانی افتخار میکنیم که حتی از شهرستان با وجود شرایط دشوار خود را به تهران میرسانند. از نظر سلیمی اگر شهرستانها ویترین کافی برای ارائه کتاب داشته باشند و براحتی کتاب در اختیارشان قرار بگیرد، نیازی ندارند که با هزینههای زیاد برای خرید کتاب خود را به تهران برسانند.
در نمایشگاه کتاب تهران فقط باید کتاب فروخته شود و حتی آن سالنی که سالها قبل محصولات فرهنگی مثل انواع کتابهای دیجیتال را به فروش میرساند، از نمایشگاه حذف شده است.
سلیمی ضمن مقایسه این ویژگی در دو نمایشگاه کتاب تهران و فرانکفورت میگوید: در بعضی از قسمتهای نمایشگاه کتاب فرانکفورت کتابهای دست دوم، انواع تقویم، دفتر و کارت پستال محصولات کاغذی هم به فروش میرسد. اگر من ناشر نیز چنین محصولات فرهنگی تولید کنم و از این طریق به گردش مالی انتشاراتم برای تولید کتاب بهتر کمک کنم، چرا اجازه ارائه آنها را در نمایشگاه نباید داشته باشم؟ این جور سختگیریها موجب شده است که بدون رسیدن به کیفیت مطلوب، تنها رشد کمی داشته باشیم.
او هم مثل دیگر ناشران تاکید میکند که غرض از این مقایسهها مجذوب شدن در برابر نمایشگاههای خارجی نیست بلکه در آنها امکاناتی به مخاطب و بازدیدکننده ارائه میشود که ما هم میتوانیم همانها را داشته باشیم. سلیمی تنها مزیت برگزاری نمایشگاه در مصلی را داشتن دو ایستگاه مترو میداند. این در حالی است که با وجود پارکینگهای مختلف حتی ناشران هم مشکل پارکینگ دارند و گاهی اوقات باید ساعتها دنبال پارکینگ باشند و حجم زیادی کتاب را در دست بگیرند و به غرفه برسانند. یک کارت پارکینگ مخصوص ناشران میتواند تمام این مشکلات را حل کند. به همین سادگی!
سلیمی تاکید میکند: در این که نمایشگاه بازدیدکننده دارد، اشکالی نیست. ولی مطلوب من این است که کاش ما هم عضو کپیرایت میشدیم و نشرمان حرفهایتر میشد. کاش چند ساختمان نیمهکاره و داربست به سالن کودک تبدیل نمیشد. کاش در کسب و کار یک صنف اینقدر تداخل ایجاد نمیشد. کاش این همه اعتبار در نمایشگاه به کتابفروشهایمان داده میشد. این کتابفروشها هستند که در تمام سال ویترین ما ناشرانند.
از ابوظبی تا زاگرب
هنگامی که صحبت از نمایشگاه کتاب در سطح بینالمللی میشود، پیش از هر چیز باید به ویژگی نمایشگاهها و هدف آنها اشاره کرد. معمولا نمایشگاههای کتاب برای مخاطب حرفهای صنعت نشر مانند ناشر ، نویسنده و تصویرگر برگزار میشود، و در مقایسهها باید این نکته را لحاظ کرد. تنها چند نمایشگاه مانند زاگرب، دوحه، اکرا، تایپه، ابوظبی و مصر هستند که جنبه فروشگاه بودن در آنها وجود دارد ولی هیچ کدام مانند نمایشگاه کتاب تهران صرفا یک فروشگاه کتاب نیستند.
یکی از افتخارات نمایشگاه کتاب تهران حضور تعداد ناشران فعال زیادش است که در بخشهای مختلف آموزشی، دانشگاهی، کودک، ناشران داخلی و خارجی جمع میشوند. این تنوع زیاد یکی از عوامل استقبال کتابخوانها از نمایشگاه است، زیرا به نظر میرسد هر کسی میتواند بالاخره کتاب مورد نظرش را بیابد.
امیرشهریار امینیان، مدیر انتشارات اندیشهورزان، نمایشگاه کتاب ابوظبی را که آن هم جنبه فروشگاهی دارد، مثال میزند و درباره برتری نمایشگاه کتاب تهران به لحاظ تعداد ناشر میگوید: امسال در نمایشگاه کتاب ابوظبی حدود 750 ناشر شرکت کردند. ولی جالب است که این 750 ناشر ترکیبی از ناشران جهان عرب که خود شامل کشورهای زیادی است، میشود به همراه ناشران اروپایی و آمریکایی. ولی در نمایشگاه کتاب ما بخش ناشران خارجی جداگانه است. علاوه بر این بسیاری از ناشران ما در یک غرفه نماینده چند ناشر هستند یا حتی نمایندگانی از سوی ناشران خارجیشان هستند یا خود در خارج از کشور انتشارات دارند. به جرات میتوان گفت هیچ کدام از نمایشگاههای پاریس، لندن و فرانفکورت از لحاظ مخاطب و تعداد ناشر شرکتکننده در حد نمایشگاه کتاب تهران نیستند.
امینیان که 11 دوره از نمایشگاههای بینالمللی فرانفکورت را دیده است، پیشنهادی برای حل کردن مشکلات نمایشگاه کتاب تهران دارد؛ پیشنهادی عجیب که در این سالها تاکنون عملی نشده است.
او میگوید: بیش از 120 ناشر و همچنین بسیاری از مدیران فرهنگی ما تجربه حضور در نمایشگاههای بینالمللی دنیا دارند و امسال هم بیست و ششمین دوره نمایشگاه کتاب تهران برگزار میشود. چرا ما یک همایش علمی مبتکرانه مبنی بر آسیبشناسی نمایشگاه کتاب تهران با حضور ناشران برگزار نمیکنیم؟ این همه تجربههای مختلف میتواند حرکت دورههای بعدی نمایشگاه را بهتر شکل دهد. به نظرم باید بعد از دور شدن از فضای نمایشگاه یک همایش ملی با فراخوان اجرا کنیم و از تمام ناشران بخواهیم نظراتشان را در سطوح مختلف ارائه دهند تا از این رویداد مهم فرهنگی همه جوره به نفع مردم، اهالی قلم و نشر و در کل انقلاب اسلامی ما باشد.
حورا نژادصداقت - جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در پانزدهمین سالگرد تأسیس شبکه مستند سیما با حسین زارعزاده گفتوگو کردیم
«جامجم» در گفتوگو با عضو هیات علمی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی به بررسی اثرات منفی حفر چاههای عمیق میپردازد