با عبدالمجید ارفعی، پدر علم کتیبه‌خوانی ایلامی

رازهای ایران باستان در ‌کتیبه‌های گلی

عبدالمجید ارفعی، اولین ایرانی و تنها متخصصی است که می‌تواند کتیبه‌های ایلامی را بخواند. او را از آخرین بازماندگان مترجم خط میخی ایلامی در جهان و از مهم‌ترین کتیبه خوانان ایرانی می‌دانند که بخش قابل توجهی از عمر خود را صرف خواندن و ترجمه متون الواح گِلی تخت جمشید کرده است که بخش قابل توجهی از آنها به صورت امانی در موسسه شرق شناسی شیکاگو نگهداری می‌شود. ارفعی هم اینک ۷۴ سال دارد و باید تلاش او را به دلیل کار روی الواح گلی با زبان‌های باستانی ارج نهیم؛ چرا که او تنها کسی است که این کار را به انجام رساند و هم‌اکنون نیز جزو معدود کسانی است که به این زبان باستانی تسلط و احاطه دارد. از استادان وی می‌توان به مرحوم هلک، از ‏مشهورترین استادان زبان و خط ایلامی در دانشگاه شیکاگو اشاره داشت. همکاری با فرهنگستان زبان و ادب فارسی‏، همکاری با بنیاد پژوهشی پارسه و پاسارگاد و پایگاه پژوهشی شوش از جمله سوابق کاری وی است. همچنین او کسی است که نخستین ترجمه‌ فارسی فرمان کورش بزرگ (منشور کورش) را از روی مولاژی از اصل منشور، همراه با نسخه‌برداری جدید انجام داد.
کد خبر: ۵۶۹۲۰۷

شما را پدر علم کتیبه خوانی ایلامی در ایران لقب دادند، این درست است که پس از مرگ استادتان آقای هلک شما از آخرین بازماندگان مترجم خط ایلامی در جهان هستید؟

تا حدی، به هر حال در دنیا دو سه نفری شاید بتوانند جسته گریخته این الواح را بخوانند، ولی هیچ کدام از تخصصی که هلک به من داده بهره نبرده‌اند و تخصص من خط ایلامی است.

با توجه به این‌که هفت دهه از عمر شما گذشته و تجربیات ارزشمندی در این زمینه دارید آیا شاگردانی را در این رشته و تخصص پرورش دادید؟

وقتی به ایران آمدم گفتند این رشته جزو رشته‌های ایرانی نیست و در دانشگاه چنین رشته‌ای هیچ وقت تعریف نکرده‌اند، نه این زبان و نه زبان آکدی و آشوری که بابلی است. خواه ناخواه نتوانستم آن‌طور که لازم بود شاگرد دانشگاهی تربیت کنم؛ اما با تدریس خصوصی در موزه ایران باستان به چند نفری که استعداد و اشتیاق داشتند آموزش دادم و تلاش کردیم بروند آلمان و مدرک دکتری بگیرند.

در همین رشته؟

در رشته زبان‌های سومری و بابلی. شنیدم، یکی از آنها دفاعش را انجام داده و پذیرفته شده، دو نفر دیگرماندند که امیدوارم موفق شوند. دکتر بادامچی نیز که تخصص وی حقوق اسلامی و بین‌النهرین است در آمریکا دکتری زبان آکدی گرفت و در زمینه مسائل حقوقی الان در دانشگاه تهران تاریخ تدریس می‌کنند.

آیا تمام مهارت‌ها و تجربیات شما به شاگردانتان منتقل شده یا تنها بخشی از آن؟

یکی از شاگردانم خیلی خوب بود و تاجایی که توانستم به او درس دادم، اما بقیه به آن صورت پیش نرفتند.

با توجه به پیشینه تمدنی ایران و بسیاری از محوطه‌های تاریخی که هنوز نیازمند کاوش است، چرا به راه‌اندازی چنین رشته‌هایی توجه نشده است؟

به هر حال جای این رشته‌ها خالی است، اما این‌که چرا به آنها بها داده نشده را باید از شورای انقلاب فرهنگی، برنامه‌ریزان و تصمیم‌گیران پرسید. من نمی‌توانم بگویم چرا چنین رشته‌ای را در دانشگاه باز نکردند، من می‌گویم افسوس که باز نکردند.

بعد از انقلاب 57 تا چند سال کارتان متوقف شد؟

تقریبا 20 سال کارم متوقف شد.

دلیلش چه بود؟

من مازاد بر احتیاج شدم تا این‌که سازمان میراث فرهنگی از من دعوت کرد کتیبه‌ها را سامان دهم. درآن زمان برگشتم به کار اصلی خودم.

تا به حال چه تعداد کتیبه را توانستید ترجمه کنید؟

روی کتیبه‌هایی که استاد من (هلک) آنها را خواندند اما ترجمه نکردند دارم کار می‌کنم. در این گروه 647 متن هست که به یاری مهندس علویان صدر، معاون سابق میراث فرهنگی توانستیم این 647 متن را که به زبان فارسی و انگلیسی ترجمه شده، برای چاپش اقدام کنیم که در قالب جلد اول منتشر خواهد شد. اما 5 ـ‌ 4 جلد دیگر را نمی‌دانم چه سرنوشتی پیدا خواهد کرد. در مجموع از 2586 متنی که از سوی استاد من خوانده و حرف‌نویسی شده بود، ایشان فقط 33متن را فرصت کردند به انگلیسی ترجمه و چاپ کنند، اما باقی فقط در حد خواندن باقی مانده است، ولی من ترجمه فارسی و انگلیسی می‌کنم که همه این متن‌ها در چهار پنج جلد قابل چاپ خواهد بود.

وقتی حروف خوانده می‌شود به چه خطی نوشته می‌شود؟

ما به خط لاتین برمی‌گردانیم و علائم خاصی هم دارد که در مقدمه کتاب ذکر می‌کنیم این علائم چطور باید تلفظ شود.

اولین بار رمزگشایی خطوط ایلامی از سوی چه کسی صورت گرفت؟

در قرن 19 از سوی انگلیسی‌ها و با کتیبه بیستون رمزگشایی شده بود، ولی این‌که کشف کردند زبان این کتیبه‌ها به زبان ایلامی است زمانی بود که کتیبه‌ها به آمریکا رسید و در آنجا یک استاد بزرگ سومرشناسی به نام آرنولد پوبل و دو شاگرد او که یکی مرحوم جورج کامرون و دیگری ریچارد هلک بودند برای خواندن آن تلاش کردند. آنها ابتدا لوح‌ها را که به خط‌میخی بود، رمزگشایی کردند تا زبان آنها مشخص شود. در آن زمان رمزگشایی اولیه صورت گرفت و معلوم شد که این زبان متعلق به چه دوره‌ای و مربوط به کدام دوره پادشاهی است؛ اما در این میان فقط مرحوم هلک بود که خواندن آن‌را تا پایان زندگی‌اش ادامه داد.

تعداد کتیبه‌هایی که در موسسه شیکاگو وجود دارد و ممکن است هنوز خوانده نشده باشد چقدر است؟

الواحی که در سال1314 از ایران به آمریکا رفته حدود 30هزار قطعه بوده است. تاکنون از این تعداد 5000 لوح از سوی هلک خوانده شده و ممکن است 12 ـ 10 هزار لوح قابل خواندن دیگر داشته باشد.

مهم‌ترین اطلاعاتی که از کتیبه‌های خوانده شده از تمدن آن موقع به دست آمده بیشتر حاوی چه مطالبی است؟

این کتیبه‌ها بیشتر شامل صورت‌های پرداختی و دریافتی است. به عبارتی متن این کتیبه‌ها اطلاعاتی از امورمالی ایالت فارس می‌دهد؛ سرزمینی که به مراتب بزرگ‌تر از استان تکه‌تکه شده امروزی است. در این کتیبه‌ها اصلا به موضوعات داستانی، اسطوره‌ای، تاریخی یا سرودهای مذهبی اشاره نشده است. گرچه متن این کتیبه‌ها درباره صورت‌ حساب‌های دریافتی و پرداختی است، اما از میان آنها می‌توانیم به بسیار ی از اطلاعات دست پیدا کنیم از جمله اسم شهرها، آدم‌ها و مشاغل متفاوتی که آن زمان بوده. حتی می‌توانیم ردیابی کنیم شاهراهی که تخت جمشید را به شوش وصل کرده بود، کجاست و حتی می‌توانیم شهرهای باستانی آن زمان را مشخص کنیم. همچنین می‌توانیم تا حد زیادی از خدایانی که مورد پرستش قرار می‌گرفتند و برایشان هزینه می‌شده است، مطلع شویم. محتوای این کتیبه‌ها ما را با مسائل مختلف اداری آن زمان و هرم قدرتی که در یک اداره مالی وجود داشت، از قاعده تا راس هرم آشنا می‌کند.

وضع استرداد باقی الواح هخامنشی بعد از نظر دادگاه آمریکا چه شد؟

گل نبشته‌های هخامنشی متاسفانه هنوز در توقیف دادگاه است و باید رای قطعی دادگاه صادر شود.

حدود دو سال پیش دادگاه آمریکا رای را به نفع ایران صادر کرد، ولی از آن موقع گویا هنوز اقدامی نشده است؟

درست است، رای صادر شد، اما از طرف دیگر خواهان‌ها دادخواست دادند. این دفعه ما منتظر رای قاضی هستیم و چند ماه دیگر طول می‌کشد رایش را اعلام کند. حتما این دفعه رای به نفع ما صادر می‌شود، اما باز خواهان‌ها دوباره درخواست می‌دهند و این بار در سطح دیوان عالی کشور آمریکا مطرح خواهد شد.

و الان چه تعداد گل نبشته ما در دست موسسه شیکاگو داریم؟

حدود 450 لوح برگشته و فکر می‌کنم که 29 هزار و 500 لوح دیگر آنجاست.

چه تعداد از این الواحی که به آنجا رفت، خوانده شد؟

حدود 5000 لوح تاکنون خوانده شده است و 12 ـ 10 هزار لوح قابل خواندن باقی مانده است.

با توجه به این‌که استادتان هلک دیگر در قید حیات نیست این الواحی که تاکنون خوانده نشده است توسط چه کسی خوانده خواهد شد؟

مساله همین جاست.

بعد از مرگ هلک تنها کسی که می‌تواند این الواح را بخوبی بخواند شما هستید، آیا برنامه‌ای ندارید؟

من هم که امکانش را ندارم بخوانم.

خواندن این الواح کار زمان‌بری است؟

بله، خواندن یک کتیبه ساده نیست، برای آن‌که شما باید آن را تمیز کنید تا حروف را ببینید، ممکن است حتی کتیبه‌ای تمیز باشد اما یک کلمه ناشناخته‌ای داشته باشد که گیرتان می‌اندازد و ممکن است یک کتیبه‌ای آسیب دیده شده باشد. شما باید با توجه به کلمات و متن‌های مشابهی که خوانده شده بتوانید آنها را بخوانید. در مجموع یک کتیبه ممکن است ده دقیقه طول بکشد و یک کتیبه ممکن است دوماه خواندنش طول بکشد.

در مخازن خودمان چطور کتیبه‌ای مربوط به دوره ایلامی که خوانده نشده باشد، وجود دارد؟

غیر از 14 ـ 20 تایی که باستان‌شناسان خودمان کشف کردند و در موزه ایران‌باستان است، کتیبه دیگری وجود ندارد.

تمدن ایلام چندهزار سال قدمت داشته است؟

شاید شهرنشینی در ایران از هزاره 3 و 4 قبل از میلاد شروع شده باشد، چون قدیمی‌ترین دشت‌نشینی که در خوزستان سراغ داریم، برمی‌گردد به حدود 8000 سال قبل از میلاد و خب شهرنشینی کم‌کم از دهات اولیه شروع می‌شود و بزرگ‌تر می‌شود، ولی منابع نوشتاری به دلیل این‌که ایلامی‌ها متقدم هستند و هنوز الواحش به آن صورت رمزگشایی نشده است، ما نمی‌توانیم به‌طور دقیق بفهمیم که چه چیزهایی مدنظرشان بوده است.

گفتید الواحی در موزه ایران‌باستان وجود دارد که هنوز خوانده نشده است یعنی کسی برای رمزگشایی این خط‌ها تلاشی نمی‌کند؟

خیر، ما حدود سال 81 درخواستی را به مدیریت موزه ایران‌باستان دادیم تا این گل‌نبشته‌های مربوط به دوره ایلام متقدم را در اختیار ما بگذارند تا مفاهیم این کتیبه‌ها را دربیاوریم، ولی متاسفانه موزه ایران‌باستان با درخواست ما موافقت نکرد. این گل‌نبشته‌ها بیشتر در ایران هستند و یک مقدار کمی هم در فرانسه است که تصویر آنها چاپ شده است. ما تلاش کردیم ببینیم می‌توانیم مضمون اینها را دربیاوریم یا نه، اما درآخرین روزهایی که در موزه ایران‌باستان بودم با این موضوع موافت نشد.

بنابراین هنوز در موزه ایران‌باستان کتیبه‌هایی از تمدن ایلام داریم که رمزگشایی نشده است؟

البته ما موفق نمی‌شدیم آنها را کاملا رمزگشایی کنیم، چون اینها خط میخی نیست. ما گفتیم مضمون و مفهوم این کتیبه‌ها را دربیاوریم، همان کاری را که برای سومری متقدم کردند و مفاهیم آن را درآوردند تا بعد از 15 ـ 10 سال با کمک کامپیوتر پیشرفته مفاهیم آن را درک کنند، چون سومری قدیم هم هنوز رمزگشایی نشده است به هر حال ما نمی‌خواستیم گل‌نبشته‌های ایلام متقدم را رمزگشایی کنیم، چرا که نمی‌توانستیم اما می‌خواستیم مفاهیمش را درک کنیم.

یعنی بعد از این‌که با درخواست‌تان موافقت نشد، طی این ده سال درخواست مجددی را مطرح نکردید؟

خیر، چون من از موزه ملی در آن سال‌ها بیرون آمده بودم و جوی که پدید آمده بود اجازه کار نمی‌داد.

دلیل موافقت نکردن آن چه بود؟

نمی‌دانم.

اگر این مفاهیم استخراج می‌شد می‌توانست اطلاعات بیشتری از آن دوران به ما بدهد؟

بله، شاید می‌توانستیم مفاهیمی را به دست بیاوریم که مربوط به دوره حدود 2500 تا 3000 سال قبل از میلاد بود.

خطوط به‌کار رفته در این کتیبه‌ها چیست؟

خط به‌کار رفته در این کتیبه‌ها نوعی شکل نگاری است یعنی قبل از پیدایش خط میخی است.

آیا با لوح خطی که از جیرفت کشف شد که گفته می‌شود قدمت آن حتی به قبل از دوره پیدایش خط میخی در بین‌النهرین است، شبیه است؟

بله. مشابه همان است و به دو تا سه هزار سال قبل از میلاد برمی‌گردد.

چند کتیبه با این نوع خط داریم؟

البته روی تعدادش شک دارم، اما حدود 1500 تا 1600 تا کتیبه داریم که فرانسوی‌ها تصاویر آن راچاپ کردند.

یعنی در دنیا کسی نیست که اینها را رمزگشایی کند و بیشتر مفاهیم را می‌گیرند؟

تلاش شده تا رمزگشایی شود اما به جز 5 ـ 6 حرف ناموفق بوده است.

چرا تمدن ایلام که تمدن چند هزار ساله هست مثل دوره اشکانیان، هخامنشیان و ساسانیان هیچ وقت به عنوان سلسله مطرح نشده است؟

شاید از ناآگاهی یا بی‌علاقگی باشد. چون تاریخ منظم و منسجمی از آن دوره وجود ندارد و گل‌نبشته‌هایی که از آن دوران باقی مانده تاریخ کاملش را نمی‌توانیم ارائه کنیم، ولی از آثار به‌دست آمده می‌دانیم که 2500 سال در بخش‌هایی از ایران بخصوص بخش‌های جنوبی ایران زمین بخصوص استان فارس، بلوچستان تا میانه‌های افغانستان ایلامی‌ها حکمفرمایی داشتند و اسف‌انگیز است که ما در تاریخ‌هایمان این گذشته را فراموش کنیم و به بچه‌هایمان یاد ندهیم چرا توجهی نمی‌کنند و نمی‌دانند.

برخی از باستان‌شناسان می‌گویند آثاری که در جیرفت پیدا شده ممکن است مبدا تاریخ پیدایش تمدن را از بین‌النهرین عوض کند و به این منطقه بکشاند، نظر شما چیست؟

مبداء تاریخ، زمانی است که نوشته وجود داشته باشد، غیر از دکتر مجیدزاده و همکارانشان من با چند باستان‌شناس دیگری که صحبت کردم قدمت جیرفت را می‌برند به 2800 قبل از میلاد که از نظر زمانی به ما نزدیک‌تر است تا تاریخ جنوب بین‌النهرین یا خوزستان، جیرفت هم ممکن است بخشی از تمدن ایلام باشد، آثاری که در جیرفت پیدا شده حدود 2800 قبل از میلاد تخمین زدند در صورتی که شوش چیزی در حدود 5500 یا 4500 قبل از میلاد مسکونی بوده است. تمدن بین‌النهرین هم همین‌طور در بین‌النهرین خط زودتر پدید آمده است؛ حدود 3300 پدید آمده تا در ایلام که در حدود 3100 سال قبل از میلاد پدید آمده است.

گفته می‌شود خطی که در جیرفت پیدا شده قبل از اختراع خط میخی بوده است؟

در تمدن بین‌النهرین هم اول خط میخی نبوده است. یک حالت ایده‌نگاری یا همراه با تصویرنگاری بوده که هنوز رمزگشایی نشده، اما از لحاظ معنایی مفاهیمی استخراج شده است. اصولا خط برای اقتصاد اختراع شده و برای نوشتن حساب و کتاب و دادوستد بوده است. در بین‌النهرین نیز 500 ـ 400 سال طول می‌کشد تا ما بعد از ابداع خط به اولین نوشته‌های پادشاهی می‌رسیم، در واقع برای این‌که پادشاهی بیاید و کتیبه‌ای بنویسد خط ابداع نشده است. خط اصولا برای نوشتن حساب و کتاب و داد و ستد پدید آمده است نه برای نوشتن مسائل دیگر مثل متن‌های پادشاهی و شعر و ادبیات.

بعضی جاها ایلام را با الف و بعضی جاها با ع (عیلام) می‌نویسند، کدامش صحیح‌تر است؟

ایلام را نباید با«ع» نوشت بلکه باید با «الف» نوشت، زیرا در زبان ایلامی «ع» نداریم. در بین‌النهرین تلفظ حرف «ع» که از گلو خارج می‌شود از حدود 2200 قبل از میلاد ازبین می‌رود و تبدیل به یکی از الف‌ها می‌شود. وقتی یهودی‌ها از سرزمین خودشان به بین‌النهرین کوچ داده می‌شوند اینها با فرهنگ بابل و بین‌النهرین و ایلام آشنا می‌شوند و می‌آیند ایلام را با حرف «ع» می‌نویسند و این ایلام که با «ع» نوشتند باعث برداشت‌های نادرستی در تاریخ زبان‌شناسی شده است. مثلا در سال 1931 یک استاد یهودی و آمریکایی مقاله‌ای درباره کلمه ایلام که برگرفته از فعلی مشابه عربی «اعلی یعلو» ـ که یک صورت اسمی ناشناخته است ـ چاپ می‌کند، اما در شماره بعد همین مجله، استاد دیگری به او جواب می‌دهد که برداشت شما اشتباه است و نمی‌تواند هم ریشه کلمه اعلی یعلو باشد. در بین مردم دنیا قانونی وجود داردکه هیچ قومی در دنیا نیست که اسم قوم خودش را از صورت ناشناخته‌ای از زبان بیگانه بگیرد. در واقع هر قومی نام خودش را از زبان خودش نام‌گذاری می‌کند. من که در ایران هستم، فرض کنید کرد باشم پس نمی‌آیم یک کلمه انگلیسی را بردارم بر قوم خودم اطلاق کنم. حتی کشورهایی که مستعمره شدند. فرض کنید در تاجیکستان امروزی یا سرزمین قفقاز که زمانی جزو ایران بزرگ بودند مردمشان نمی‌آیند اسم قوم خودشان را از یک کلمه روسی بگذارند، امکان ندارد. چطور ممکن است قومی که در گذر تاریخ نزدیک 3000 سال دوام داشته است، اسم قوم خودش را از یک واژه ناشناخته زبان دیگری برخودش بگذارد، بنابراین وقتی می‌نویسیم عیلام، توهینی به ایلامی‌ها می‌کنیم که آمدند اسم خودشان را از واژ ه‌های زبان دیگر انتخاب کردند.

خط ایلامی چند حرف را شامل می‌شود؟

از خط میخی بابلی گرفته شده که حدود 130 حرف می‌شود. در واقع خط میخی ایلامی را از خط بابلی‌ها گرفتیم. بین‌النهرینی‌ها یا عراقی‌های قدیم حدود 900 شکل داشتند، برخی هجا‌ها در خط ایلامی استفاده نشده و کاربردی برای ما نداشته است.

چه تعداد خط میخی وجود دارد؟

ما یک خط میخی داریم که سومری با آن نوشته شده است و مشابه بابلی‌ها و آشوری‌هاست.‌ خط میخی داریم که هیتی‌ها درآسیای صغیر(ترکیه) استفاده کردند که زبان هند و اروپایی با آن نوشته شده است. خط میخی اورارتویی داریم که در شمال غرب ایران و ارمنستان بوده است و از خط آشوری اقتباس کردند ولی زبان خودشان را نوشتند. ما خط میخی فارسی‌باستان را داریم که در خود ایران ابداع شده است و شکلش فرق می‌کند و خط میخی الفبایی هم داریم که در لبنان پدید آمده است و آمدند اینها را به صورت الفبایی درآوردند.

سیما رادمنش ‌/‌ گروه فرهنگ و هنر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها