گودرزی سالهای اخیر جلسات نقد و بررسی بسیاری را در مراکز مختلف فرهنگی مانند کانون ادبیات ایران، فرهنگسراهای اشراق، ارسباران و فردوس، و بسیاری فضاهای فرهنگی دیگر برگزار کرده است. او همچنین در رادیو نیز برنامههای زیادی را با محور نقد داستان برگزار کرده است.
با گودرزی درباره ادبیات عامهپسند، تعریف آن، معیارها و عناصر این ادبیات صحبت کردیم. او نیز موضعگیری بسیاری از منتقدان و طرفداران ادبیات جدی در برابر ادبیات عامهپسند را تائید میکند اما میگوید بجای سرکوب ادبیات عامهپسند، باید نویسندگان ادبیات جدی به ادبیات عامهپسند توجه کنند و چیزهایی از آن یاد بگیرند. مثلا باید ببینند ادبیات عامهپسند از چه ابزارهایی استفاده میکند که میتواند مخاطبان زیادی داشته باشد.
او همچنین معتقد است نویسندگان ادبیات عامهپسند را باید کم کم به سمت ادبیات جدی سوق داد. مشروح گفتوگو با این نویسنده و منتقد ادبی را در زیر میخوانید.
شما کدام عنوان را برای ادبیات عامهپسند مناسبتر میدانید؛ ادبیات عامهپسند، داستانهای پاورقی، رمانهای عشقی یا کتابهای زرد؟
بین اسمهایی که به کار بردید، به گمانم ادبیات عامهپسند کامل تر است. چون ادبیات عامهپسند تعریفی جامعتر است که میتواند عاشقانه باشد یا نباشد. مثلا یک داستان پلیسی یا یک داستان علمی و تخیلی هم در گروه ادبیات عامهپسند قرار میگیرد.
تعریف شما از ادبیات عامهپسند چیست؟
ادبیات عامهپسند ادبیاتی است که گفتمان غالب را تثبیت میکند. این ادبیات روی عناصری مثل عشق، زندگی، وفاداری و مسائلی از این قبیل تاکید و این عناصر را باز تولید میکند. مشخصه دوم این ادبیات، تکرار عادتهاست. یعنی آنچه را با فرهنگ و باورها آشناست دوباره تکرار میکند. سومین مشخصه ادبیات عامهپسند این است که به جای عقلانیت، بر احساسات تمرکز و توجه دارد. یعنی این ادبیات بیش از منطق، احساسات مخاطب را هدف قرار میدهد و تعریفی سطحی از مسائلی چون عشق و ارتباط بین دو انسان غیر همجنس را ارائه میدهد.
مخاطبان این ادبیات چه کسانی هستند؟
مخاطبان ادبیات عامه طبیعتا کسانی هستند که ادبیات را برای سرگرم شدن و لذت بردن دنبال میکنند. البته این بد نیست که کسی ادبیات را صرفا برای تفریح و سرگرمی دنبال کند و نخواهد در ادبیات با چالش مواجه شود.
پس نمیتوان برای مخاطبان ادبیات عامهپسند سن و سال مشخصی را در نظر گرفت؟
نه. مخاطب این ادبیات هم خانمهای خانهدار هستند، هم خانمهای مسن، هم جوانان شانزده تا بیست ساله.
عناصر و مشخصات مشترک میان همه آثار عامهپسند چیست؟
من قبلا در «آناتومی رمان عامهپسند» المانهای مشترک در اثار عامهپسند را تشریح کردم. چیزی بیش از 40 المان مشترک وجود دارد. اما اگر بخواهم موجز به سوال شما جواب بدهم باید بگویم یکی از المانهای مشترک در همه آثار عامهپسند، اطناب است. یعنی یک کتاب 400 صفحهای را میتوان در 200 صفحه نوشت. البته این به ناشران کتابهای عامهپسند هم برمیگردد که فکر میکنند هر چه کتابی تعداد صفحاتش بیشتر باشد، پیچیدگیهای بیشتری دارد و بهتر فروش میکند. دومین المان مشترک، تکیه بر احساسات سطحی انسانها در گفتمان تثبیت شده است. مثلا عاشق شدن چیست و چه نکات منفی و مثبتی دارد. البته این المان داستانهای عامهپسند ارزش مطالعات فرهنگی دارد تا در آنها مشخص شود باورهای یک جامعه چیست. یکی دیگر از مهمترین اشتراکات آثار عامهپسند عنصر تعلیق است. در این عنصر از همان «بعدش چی شد؟» که در قصههای قدیمی وجود داشت، استفاده میشود.
منتقدان موضعگیریهای بسیار تندی درباره ادبیات عامهپسند دارند. آنها معتقدند این ادبیات اثرات مخربی برای مخاطبانش به بار میآورد.
من اعتقادی به این موضوع ندارم. ادبیات عامهپسند در هر جامعهای، چه ایران، چه کشورهای اروپایی و چه آمریکا، وجود دارد. تا زمانی که تقاضا وجود دارد، ادبیات عامهپسند هم عرضه میشود. ادبیات عامهپسند هم مانند دیگر کالاها از نظام سرمایه داری عرضه و تقاضا تبعیت میکند.
چرا ادبیات جدی و نویسندگان ادبیات جدی اینقدر در برابر ادبیات عامهپسند و نویسندگان ادبیات عامهپسند جبههگیری میکنند؟
به هر حال این تقابل وجود دارد. به گمانم نویسندگان ادبیات جدی باید به ادبیات عامهپسند توجه کنند و چیزهایی از آن یاد بگیرند. مثلا باید ببینند ادبیات عامهپسند از چه ابزارهایی استفاده میکند که میتواند مخاطبان زیادی داشته باشد یا در ادبیات عامهپسند چه موقعیتهایی خلق میشود که برای مخاطب و خواننده جذاب است. نویسندگان ادبیات جدی باید از این ابزارها در آثارشان استفاده کنند تا بتوانند از حیث مخاطب نیز موفقیت داشته باشند. ادبیات عامهپسند را نباید سرکوب کرد. بلکه باید گفت ادبیات عامهپسند وجود دارد و کار خودش را میکند و ما فقط میتوانیم وجهه انتقادی خود را در برابر آن حفظ کنیم. از طرف دیگر نباید بگوییم چون ادبیات عامهپسند مخاطب زیادی دارد، پس ادبیات خوبی است. هر چیزی که مشتری زیادی داشته باشد، لزوما خوب نیست. باید آسیبشناسی کرد در ادبیات عامهپسند کدام عناصر روی عواطف سطحی تاثیر میگذارد. از طرفی نویسندگان و منتقدان طرفدار ادبیات جدی باید کاری کنند تا نویسندگان و مخاطبان ادبیات عامهپسند را به سمت ادبیات جدی سوق دهند. همانقدر که ادبیات عامهپسند برای تثبیت وضع موجود میکوشد، ادبیات جدی، به شکلی محافظهکارانه برای به چالش کشیدن وضع موجود گام برمیدارد. به گمانم دغدغه ما بیشتر از این تقابل باید ایجاد پلی میان این دو ادبیات باشد.
نویسندگان ادبیات عامهپسند کمتر در محافل ادبی حضور پیدا میکنند. شما خودتان منتقد هستید و در کانون ادبیات مسئولیت برپایی کارگاههای نقد داستان را به عهده داشتید. چرا نویسندگان ادبیات عامهپسند کمتر در محافل ادبی حضور پیدا میکنند؟ و از طرفی چرا جریانات مختلف ادبیات جدی، تا این حد نویسندگان ادبیات عامهپسند را مورد بیمهری قرار میدهند و برای نقد کتابهای آنان جلسه برگزار نمیکنند؟
من بعد از اینکه در کانون ادبیات ایران بودم، اکنون مدتی است مسئول نشستهای «بلور قلم» هستم. این نشستها در فرهنگسرای فردوس برگزار میشود. تاکنون 73 نشست نقد و بررسی داستان در این مرکز برگزار شده است. ما در آنجا کنار نقد کتاب، برنامهای با عنوان «عصرانه با طعم کتاب» داریم که در قالب این برنامه از نویسندگان آثار عامهپسند همراه با مخاطبانشان دعوت میکنیم بیایند و پرسشهایی را با آنها مطرح میکنیم.
البته منظورم شخص شما نبود. بیشتر جبههگیری یکسری روشنفکران در برابر ادبیات عامهپسند بود.
بله درست میگویید. این نگاه نقادانه از جانب آنها وجود دارد.
شما فرمودید دغدغه ما باید ایجاد پلی میان ادبیات جدی و ادبیات عامهپسند باشد. از طرفی به هدایت نویسندگان عامهپسند به سمت جدینویسی اشاره کردید. اصلا چه اصراری است نویسندگان عامهپسند را به سمت ادبیات جدی سوق دهیم؟ آثار عامهپسند باید در هر جامعهای باشد. خوب هم میفروشند و همین به اقتصاد نشر و افزایش سرانه مطالعه کمک میکند. چرا نویسندگان عامهپسند را به حال خودشان رها نکنیم؟
ملاک ما نباید صرفا افزایش سرانه مطالعه یا اقتصاد نشر باشد. برخی از آثار ادبیات عامهپسند ممکن است سطحی باشد و تاثیرات سویی داشته باشد. دغدغه ما باید این باشد که نویسندگان ادبیات عامهپسند را کم کم به سمت ادبیات جدی سوق دهیم. وظیفه منتقدان این است که آنان را جدیتر کنند. مثلا ببینید خانم شهره وکیلی نویسندهای است که در مقطعی نویسنده داستانهای عامهپسند بود. اما او روز به روز بیشتر به فرم توجه کرد و اکنون در زمره نویسندگان جدی قرار گرفته است. باید دیگر نویسندگان عامهپسند را هم کم کم به سمت ادبیات جدی کشاند.
جایگاه ادبیات عامهپسند کشور ما در مقایسه با ادبیات عامهپسند دیگر کشورها چگونه است؟
همان جایگاهی که ادبیات جدی ما در مقایسه با ادبیات جدی دیگر کشورها دارد، ادبیات عامهپسند ما هم در مقایسه با ادبیات عامهپسند دیگر کشورها همان جایگاه را دارد. در کشورهای دیگر آثار بسیار پرفروشی وجود دارد. هری پاتر، رمانهای آگاتا کریستی، آثار دانیل استیل، داستانهای علمی و تخیلی بسیار که طرفداران زیادی دارند و بسیار پرفروشند.
سجاد روشنی - گروه فرهنگ و هنر
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی عیدانه با نخستین مدالآور نقره زنان ایران در رقابتهای المپیک
رئیس سازمان اورژانس کشور از برنامههای امدادگران در تعطیلات عید میگوید
در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با دکتر محمدجواد ایروانی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بررسی شد