حتی آنها که در سالهای اخیر به بازار داخلی هنر ایران ایمان نسبی آورده بودند و شاهد رکوردهای در خور توجهی در گالریهای خصوصی بودند، باور نمیکردند در یک شب و در حراجیای در تهران 6.5 میلیارد تومان برای آثار هنری درآمد کسب شود.
در این حراجی که به مدیریت علیرضا سمیعآذر و چکشزنی رضا کیانیان برگزار شد، همه 82 اثر ارائه شده به فروش رسید. دو نقاشی از سهراب سپهری یکی به ارزش 700 میلیون تومان و دیگری به قیمت 560 میلیون و نیز مجسمه «هیچ» از پرویز تناولی به ارزش 560 میلیون تومان، رکوردداران فروش بودند.
در این حراج آثار دیگر هنرمندان مطرح کشورمان همچون سیدمحمد احصایی، حسین زندهرودی، رضا درخشانی، کوروش شیشهگران، نصرالله افجهای، جوادیپور، هانیبال الخاص، مرتضی ممیز، مسعود عربشاهی، بهمن محصص، زندهیاد فریده لاشایی، آیدین آغداشلو، صداقت جباری و زندهیاد منصوره حسینی به فروش رسید.
با این حال، پرسشهای زیادی پس از این شب رویایی برای اهالی هنر و علاقهمندان هنرهای تجسمی شکل گرفت، اینکه این رقمها چقدر واقعی هستند و به عبارتی چقدر معاملات انجام گرفته صوری و چقدر واقعی بودهاند.
از طرف دیگر این پرسش مطرح میشود که چرا در یک حراج خصوصی بیش از 6.5 میلیارد اثر هنری خریده میشود، ولی در رویداد هنری وسیعی مانند اکسپو که با حمایت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مشارکت همه نهادهای دولتی برپا میشود، سقف فروش در نهایت به یک میلیارد تومان میرسد؟!
مهر تائید کارشناسان ارشاد بر حراج تهران
اصغر امیرنیا، مدیر دفتر هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره حراج تهران به خبرنگار ما میگوید: ما سه نفر از کارشناسان زبده خود را به این حراجی فرستاده بودیم و گزارش آنها موید این است که همه 82 اثر ارائه شده به فروش رفته است؛ از دو تابلوی سهراب سپهری گرفته که مجموعا حدود یک میلیارد تومان فروش رفت تا مجسمه پرویز تناولی و همچنین تا کمترین آثار که ده میلیون تومان فروش رفتهاند.
او در پاسخ به این پرسش که چرا در یک حراج خصوصی آثار هنری 6.5 میلیارد فروش میرود، ولی در اکسپوی تهران مجموع فروش در نهایت به یک میلیارد تومان میرسد، میگوید: ما در اکسپو همه گالریها و هنرمندان را دخالت دادیم. دولت وقتی متولی برگزاری اکسپوست باید قیمتها را متناسب با شرایط اقتصادی عامه مردم و جامعه تعیین کند.
در حراج تهران قیمتها براساس افرادی خاص تعیین میشود، اما در اکسپو قیمتها متناسب با سرمایه عامه مردم شکل میگیرد. ضمن اینکه به استناد قانون مجلس در سال گذشته، دستگاههای دولتی مکلف بودند یکدهم درصد از بودجه فعالیتهای عمرانی خود را به خرید آثار هنری اختصاص دهند، اما بسیاری از نهادها این بودجه را اختصاص ندادند.
اگر هم دستگاهی اختصاص دهد، بودجهاش اینطور نیست که یک اثر چند صد میلیونی بگیرد، بلکه بودجهاش را برای خرید چند اثر ارزان تقسیم میکند.
او ادامه میدهد: البته این رقمهای اعلام شده در حراج تهران فعلا توافقی است که در کلام صورت گرفته است و معلوم نیست بعدا خریداران چقدر پول دهند و به تعهدات خود عمل کنند. ما هم در اکسپوی تهران اول اعلام کردیم 3.5 میلیارد تومان فروش داشتیم، اما وقت پول دادن این رقم به یک میلیارد و 600 میلیون و سپس یک میلیارد و 300 میلیون تومان کاهش یافت.
امیرنیا ابراز امیدواری میکند که اتفاقاتی مثل حراج تهران به اقتصاد هنر ایران کمک کرده و سرمایهگذاران را به سرمایهگذاری در زمینه آثار هنری تشویق کند.
نقش دولت در حمایت از آثار تجسمی
علیرضا سمیعآذر، مدیر حراج تهران هم ضمن اظهار رضایت از فروش آثار میگوید: این فروش قابل ملاحظه را یک نوید بزرگ میدانم. این فروش ثابت میکند افکار عمومی نسبت به گسترش و توسعه هنر، اطمینان خاطر بسیاری دارد و پذیرفته اثر هنری فقط یک کالای تزئینی نیست و قابلیت سرمایهگذاری بر آن را به چشم دیده است.
حراج تهران صحنه بسیار زیبایی از حضور داوطلبانه بخش خصوصی برای رشد هنر ایران و توانمندی آنها بود که از این پس نقش دولت را در مسیر ترغیب، تشویق و تسهیل این سرمایه بزرگ مصلی حساستر از همیشه بیان میکند. انتظارها از دولت در عرصه هنرهای تجسمی با دیگر هنرها بسیار متفاوت است و امیدواریم این نکته مهم به درستی درک شود.
رضا کیانیان، هنرمند کشورمان هم که برای دومین سال پیاپی حراج تهران را اجرا کرد نیز میگوید: تصور نمیکردم صددرصد آثار به فروش برسد، اما میل مضاعف خریداران آثار هنری مرا هم سر ذوق آورد و خوشحالم که به این رکورد چشمگیر دست یافتیم.
او درباره سرمایهگذاری بخش خصوصی در عرصه هنر میگوید: ورود سرمایهگذاران بخش خصوصی به این عرصه را خیرمقدم میگویم و خواهان مشارکت فعالانه آنان در توسعه هنر هستم. تاکید میکنم خرید آثار هنری وظیفه ذاتی دولتهاست، اما در سالهای اخیر دولت این وظیفه را فراموش کرده، لذا بخش خصوصی به خوبی از عهده این مسئولیت برآمده است. اکنون انتظارها از دولت در زمینه رشد هنرهای تجسمی بسیار بالا رفته و دیگر محدود به خرید آثار هنری نیست.
کیفیت بالای آثار عرضه شده در حراج تهران
مرتضی کاظمی، معاون هنری سابق وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز دومین دوره حراج تهران را بسیار موفق میداند و در ارزیابی خود میگوید: این موفقیت مرهون چند نکته است. نخست باید به کیفیت بالای برگزاری حراج اشاره کرد و در این رابطه میتوان گفت حراج تهران ازحراجهای بزرگی که در سطح کشورهای مختلف جهان از جمله اروپا و آمریکا برگزار میشود، پیشی گرفته است و نکته دوم کیفیت بالای آثاری است که به حراج راه یافتهاند.
این آثار در واقع گزینش شده و از سطح بالایی برخوردارند در نتیجه میتوان گفت، هم هنرمندانی که انتخاب شدهاند و هم آثاری که عرضه شدهاند طرازاول هستند.
او چنین ادامه میدهد: بازار هنر ایران در خارج از ایران روبه رشد و در حال پیشرفت است و در داخل هم کمکم جای خود را باز کرده که این نویدی برای جامعه هنری ایران به شمار میآید و باعث میشود هنرمندان دلگرمتر از گذشته کار کنند. در حراج تهران مجموعهداران جدیدی وارد این فضا شدند که این موضوع از ویژگیهای مهم این دوره حراج محسوب میشود.
سیدمحمد بهشتی، کارشناس هنری و از مدیران فرهنگی سابق کشور نیز معتقد است: حراج تهران نسبت به سال گذشته بسیار جا افتادهتر عمل کرده است. سطح آثار، بسیار بالا و واکنش مخاطبان بیش از انتظار بود. معمولا در حراجها وقتی تمام آثار فروخته میشود یک حادثه مهم رخ داده و وقتی همه آثار از قیمت بالایی که پیشنهاد کردند بالاتر فروش میرود یک اتفاق بسیار خوب و خرسند شکل گرفته است. اتفاقی که در قدم بعدی باید رخ دهد این که مجموعهداران، هنرمندان را پشتیبانی کنند.
کورش شیشهگران، نقاش پیشکسوت که اثرش با قیمت 220 میلیون تومان فروش رفت هم در مورد دومین دوره حراج تهران میگوید: در این دوره حراج شناختهتر شده و نسبت به سال گذشته پیشرفت کرده است و امیدوارم حراج تهران بتواند جای حراجهای خارجی را بگیرد. آثار من در حراجیهای خارجی هم شرکت داشته است. از این رو این استعداد را برای حراج تهران میبینم که بزودی به جایگاه بالایی برسد و در سطح بینالمللی برگزار شود.
انتقاد از صوری بودن معاملات
اما صادق تبریزی، نقاش و خوشنویس پیشکسوت نظری تردیدآمیز نسبت به حراج تهران دارد. او به «جامجم» میگوید: هیچ کدام از خبرنگاران را به این حراجی راه ندادند و این حراجی بدون حضور خبرنگاران برگزار شده و هیچ دلیلی وجود ندارد این رقمها واقعی باشد.
او ادامه میدهد: در سالهای اخیر تعدادی سرمایهگذار به خریداران آثار هنری اضافه شدهاند؛ افرادی مانند اخوان، فرجام، عزیززاده و سارباننژاد. موثران این جمع حدود 20 نفر هستند که تحت تأثیر حراجیهای کریستیز و ساتبی دیدند اگر در زمینه آثار هنری سرمایهگذاری کنند، سودمندتر از ملک و زمین است.
اینها خودشان ملکباز هستند. البته این خوب است که سرمایهگذار در هنر سرمایهگذاری کند، اما مشکل کار این است که اینها خود هنرمندان را از نزدیک میشناسند و میتوانند آثار را مستقیم از خود هنرمند بخرند تا 30 درصد پول در جیب حراجی نرود.
تبریزی در ادامه شاخصی میگوید: 90 درصد آثار عرضه شده در حراج تهران اثر هنری نیست. کار کرمعلی شیرازی پنج میلیون هم نمیارزد که آن را 20 میلیون فروختهاند. کار عذرا عقیلی یک کار کپی است، نظری نوری اصلا نقاش نیست و کارهایش فقط یک خط خطی است، بیتا وکیلی به واسطه روابطش وارد این عرصه شده است و در اصلبودن کار سپهری هم شک دارم.
این نقاش و خوشنویس با صوری دانستن حراجی تهران درباره اینکه چرا اکسپوی تهران به چنین رقمهای فروشی دست نمییابد، میگوید: اکسپوی دولتی دلیلی ندارد دروغ بگوید. چون اکسپوی دولتی را صدها نفر رصد میکنند.
سجاد روشنی - گروه فرهنگ و هنر
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد