آیا این حملات صرفا در جهت خشنود کردن زندانیهای تازه آزاد شده بوده یا در پشت قضیه مجموعهای از رویدادهای مرتبط به هم نهفته است؟
با توجه به اینکه القاعده تا این لحظه مسئولیت دو مورد از این حملات را به عهده گرفته است، آمریکا باید در پی بررسی این مساله باشد که آیا رهبران القاعده طراحان و برنامه ریزان این حملات بوده یا سازمان های وابسته تنها با یکدیگر هماهنگ کرده و بهطور خود جوش عمل کردهاند؟ نگاهی دقیق به جزئیات، نکات مشترکی را در تمامی حملات نشان میدهد.
برای شروع حملات تاکتیکهای مشابهی بهکار رفته است: بمبگذارهای انتحاری و شبه نظامیان مسلح با انفجار دیوارها وارد زندانها شده و اسلحه، خمپارهانداز یا نارنجک دستی در اختیار داشتهاند. شبه نظامیان مهاجم با استفاده از عنصر غافلگیری بر کارکنان و محافظان زندان غلبه کردهاند و البته در مورد حمله به زندان ابوغریب، محافظان زندان با مهاجمین همکاری و حمله را تسهیل کردهاند.
تعدادی از مهاجمان یونیفورمهای نگهبانان زندان را پوشیده بودند و برخی از آنان با در اختیار گرفتن بلندگوها، زندانیان را به نام صدا زده و براحتی هر مقام زندان را که خواستهاند جلوی انظار با گلوله از پای در آورده بودند که باعث حیرت عدهای شده است.
روز شنبه بیست و هفتم جولای بیش از هزار زندانی پس از آن که مهاجمان تیر هوایی شلیک کردند، شروع به آتش زدن ساختمان و تاسیسات زندان الکویفیه لیبی کرده و از آن فرار کردند.
دو روز بعد در شمال غربی پاکستان شبه نظامیان مسلح با منفجر کردن ورودیهای زندان دره اسماعیل خان حدود 250 زندانی از جمله 25 تروریست خطرناک را فراری دادند و روزهای یکشنبه و دوشنبه دو زندان در عراق ـ اولی زندان ابوغریب در غرب بغداد ودیگری زندان التاجی در شمال شهرـ با ماشینهای مملو از مواد منفجره و بمبگذارهای انتحاری مورد حمله قرار گرفته و بیش از 500 زندانی از جمله چندنفر از اعضای ارشد القاعده فراری داده شدند.
گرچه هنوز جزئیات این حملات چندان مشخص و روشن نیست، اما در اینکه این حملات بخوبی طراحی و اجرا شده است هیچ تردیدی وجود ندارد.
میان زندانیان و مهاجمان، سطح بالایی از همکاری وجود داشته و زندانیان با دست زدن به اقدامات انحرافی و کمک به مهاجمان ازداخل زندان، از تمامی امکانات استفاده کردهاند.
بهطور مثال در زندان لیبی برگزاری تظاهرات اعتراضآمیز علیه ترور یک روحانی اخوانالمسلمین ذهن نیروهای امنیتی زندان را از حمله منحرف کرده بود.
پر واضح است که چنین حملاتی نیاز به ماهها برنامهریزی داشته و با توجه به همزمانی و ظرافتهای پیچیدهای که در این حملات وجود دارد، دشوار است که بتوان باور کرد گروهی شبه نظامی به تنهایی و در انزوا این حملات را طراحی و اجرا کرده باشند.
بنابراین پرسش اساسی این است که آیا طراحان حملات از راهنمایی سازمان مرکزی القاعده که بشدت تجزیه و کوچک شده استفاده کردهاند یا نه؟ گروه تحریک طالبان پاکستان و القاعده عراق که سازمانهای وابسته به القاعده هستند، اخیرا مسئولیت حمله و فرار زندانیان در کشورهایشان را به عهده گرفتند.
با آن که هنوز سوالات و ابهامهای فراوانی درباره اینکه چه کسی در واقع مسئول فرار نزدیک به هزار زندانی در لیبی است وجود دارد اما بسیاری متقاعد شدهاند که این حمله اقدامی برنامهریزی شده با مشارکت القاعده بوده و از همه مهمتر این پرسش مطرح است که آیا فرار این تعداد زندانی میتواند بخشی از استراتژی جدید القاعده برای بیثبات کردن ارگانهای دولتی از طریق رهایی اعضا و متحدانش باشد؟
تابستان گذشته ابوبکر البغدادی رهبر القاعده عراق آشکارا از اولویت جدید سازمانش در آزادی زندانیان مسلمان و ابتکاری که او آن را شکستن دیوارها نامید، خبر داد و تعداد زندانیان فراری داده شده در هر سه زندان حکایت از ارتباط معنادار این گروههای شبه نظامی با القاعده دارد.
این احتمال وجود دارد که استراتژی جدید با حمله موفق طالبان پاکستان سال 2012 به زندان مرکزی بانو ارتباط داشته باشد. در آن حمله حدود 400 زندانی فراری داده شدند. زندان بانو در همان ایالتی قرار دارد که زندان دره اسماعیل خان در آن واقع است.
اگر میان فرار زندانیان دراین کشورها ارتباطی وجود داشته باشد این امر بیانگر این واقعیت است که هسته مرکزی سازمان القاعده هنوز فعال بوده و نهتنها تضعیف نشده بلکه در حال تحول و توسعه تاکتیکهای خود و انتقال آن به سازمانهای وابستهاش در خاور میانه و شمال آفریقاست. علاوه بر این القاعده اخیرا اختلاف و درگیری مهم بهوجود آمده میان القاعده عراق و جبهه النصره در سوریه را میانجیگری کرده است که تائیدی بر این نکته است که رهبری القاعده کماکان به سازمانهای زیر مجموعه خود متعهد است.
تحول و توسعه مداوم استراتژیهای القاعده نیازمند هشیاری وآمادگی بیشتری است و شاید دیگر القاعده پاکستان آنطور که دولت اوباما تمایل دارد ما باور کنیم، فقط به کمیت نیروهایش وابسته نباشد.
منبع: فارین پالیسی - مترجم: ایرج جودت
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد