قاضی زن این پرونده ضمن اعلام حکم این دو نفر گفت، آنها خشونتی غیرقابل تصور را اعمال کردهاند. او گفت متهمان کودک خود را در جایی مانند قبر محبوس میکردند و پسر چهار ساله را به صورت مکرر در گرسنگیهای طولانی نگه میداشتند؛ به طوری که کودک بتدریج از بین رفته و جان باخته است.
به گفته قاضی، پیکر مقتول هنگام انجام معاینههای پزشکی شبیه قربانیان کمپهای کار اجباری بود. یک کارشناس امور کودکان گفته، نتایج به دست آمده از بررسی بدن کودک نشان میدهد که او شبیه افرادی است که در اردوگاههای کار اجباری زندگی میکردند. یک رادیولوژیست هم توضیح داده است، شرایط جسمانی این کودک مانند افراد سرطانی در حال مرگ بود. یک افسر پلیس نیز گفته، این کودک شبیه کودکان قحطیزده و گرسنه بخشهای فقیرنشین آفریقا بود.
قاضی اعلام کرد، عامل اصلی که به مرگ کودک منجر شده، حملهای وحشیانه بود. او گفت: این زوج ابتدا به کودک مقدار زیادی نمک خوراندند و بعد سر او را مدت طولانی داخل وان حمام زیر آب سرد نگه داشتند تا کودک خفه شد. این زوج قبل و بعد از مرگ دانیل به صورت مستمر و آگاهانه به مسئولان سرویسهای اجتماعی، پلیس و بیمارستان دروغ میگفتند تا جرایم خود را پنهان نگه دارند.
اعضای هیات منصفه در طول 9 هفته محاکمه شنیدند که این پدر و مادر چگونه از دادن غذا به کودک خودداری میکردند و به جای آن به او نمک فراوان میخوراندند تا استفراغ کند و بعد مجددا وی را گرسنه نگه میداشتند. کودک به قدری گرسنگی کشیده که هر وقت فرصت پیدا میکرد، با وجود سن کم از بچههای مدرسهای ساندویچ میدزدید و گاه داخل سطل آشغالها دنبال تهمانده غذا میگشت و حتی از تفاله سیب هم نمیگذشت. در دادگاه مطرح شد، والدین این کودک او را در یک جعبه کوچک زندانی میکردند؛ جایی که او مجبور بود به عنوان دستشویی نیز از آن استفاده کند. کودک مدت طولانی تحت شکنجههای مختلف بود؛ از جمله اینکه والدین او را مجبور میکردند مدت طولانی گرد خانه بدود. زمانی که والدین به عقیده خودشان رفتار ناشایستی از کودک میدیدند، سر او را مدت طولانی زیر آب سرد نگه میداشتند.
در طول محاکمه گفته شد، متخصصان از جمله کارکنان بیمارستان و پلیس بارها به خانه متهمان سر زده، اما هر دفعه گزارشهای نادرست دریافت کرده بودند. این زوج در مدت محاکمه هیچ واکنشی از خود نشان ندادند. قاضی خطاب به آنها گفت: شراکت شما در شکنجه و قتل بینقص بود و هرکدام به اندازه دیگری مقصر است.
قاضی خطاب به متهمان گفت: بارها و بارها در حالی که میدانستید چکار میکنید، کارشناسان را با قصد قبلی فریب دادید و از اقدام آنها جلوگیری کردید تا نتوانند بموقع به داد پسرک بیپناه برسند. یک بار که دست پسرک شکسته بود، یک روز دیرتر او را به بیمارستان بردید و سعی میکردید موضوع را پنهان کنید. بعد به پلیس و پزشکان دروغ گفتید، شما نظیر این کارها را بارها تکرار کردید.
قاضی خطاب به ناپدری گفت: احساس شما نسبت به پسرخواندهتان زمانی مشخص شد که به همکارتان گفتید او یک بیچاره است، ارزش کتک زدن هم ندارد، چون درد را حس نمیکند.
وکیلمدافع مادر قربانی در دادگاه از قاضی خواست برای موکلش تخفیف در نظر گرفته شود. او گفت: موکل من با امید به زندگی بهتر به انگلیس مهاجرت کرده و اکنون با مجازات حبس ابد روبهرو است. برای او تقاضای تخفیف دارم. او همه چیز را از دست داده و شرایطش اسفبار است.
وکیلمدافع ناپدری هم گفت: موکل من هیچ سابقه کیفری ندارد. او از کاری که انجام داده پشیمان و خجالتزده است و میگوید، قصد نداشت پسرک را بکشد. شرایط او با افرادی که با قصد قبلی اقدام به قتل یک کودک میکنند، فرق دارد. این زوج اکنون به دلیل اعمال خشونت سیستماتیک و قتل در نهایت به حبس ابد محکوم شدهاند. این حکمی است که 11 عضو از 12 عضو هیات منصفه آن را تائید کردهاند. در همین حال این پرونده انتقادات زیادی را برانگیخته و لزوم اقدام برای اصلاح قانون حمایت از حقوق کودکان را یادآور شده است. معاون نخستوزیر بریتانیا در یک مصاحبه تلفنی با شبکهای رادیویی درباره این پرونده گفت: آنچه مسلم است این است که افرادی از حال این کودک باخبر بودهاند. معلمان مهدکودک میدیدند که او از سطل آشغال غذا میدزدد. میدیدند که او بسیار لاغر شده، اما چرا کاری نمیکردند؟ حتما گزارش میدادند، اما چرا هیچ اقدام موثری انجام نشده؟ من مطمئن هستم دستاندرکاران امور کودکان قلبشان برای اطفال میتپد و کمبود انگیزه ندارند، اما به نظر میرسد مشکلی در سیستم نظارتی و حمایتی وجود دارد. قسمتهای مختلف سیستم با یکدیگر حرف نمیزنند و بخوبی با هم مرتبط نیستند. / ضمیمه تپش
مترجم: سارا لقایی
منبع: گاردین
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد