امیر سرتیپ دوم ستاد محمد فهمیده قاسم زاده ، معاون نیروی انسانی نیروی زمینی ارتش ، دکترای نظری مدیریت دفاعی دارد و 32 سال در ارتش خدمت کرده است.
او اعتقاد دارد اگر ایران بلافاصله پس از دفع حمله اولیه صدام، جنگ را با صلح تمام میکرد، نه تنها عراق از صلح به عنوان فرصتی برای تجهیز قوا استفاده میکرد بلکه بقیه کشورهای متجاوز هم به میدان می آمدند و مدعی وجب به وجب خاک کشورمان میشدند و حالا احتمالا دیگر ایرانی وجود نداشت.
ما در این گفتگو با امیر فهمیده قاسم زاده، از هشت سال دفاع مقدس حرف میزنیم که گواهش، محک قدرت ارتش ایران بوده و تجربیاتی را برای نظامی ها به ارمغان آورده است و باعث میشود اکنون با اقتدار بیشتری از سرزمین مان حفاظت کنند.
یادم می آید یکبار یک نظامی به من گفت « جنگ، هر ارتشی را ورزیده تر می کند » شما هم با این برداشت از جنگ موافقید یا فکر می کنید جنگ مثلا جنگی که ما در 8 سال دفاع مقدس با آن رو به رو بودیم، برای ارتش فقط خرابی و کشته و مجروح به بار می آورد؟
جنگ، ادامه سیاست است و امروز در جامعه جهانی، صلح فقط راحت باش بین جنگ ها محسوب می شود. در واقع جنگ، از به خطر افتادن منافع افراد و تلاش برای حفظ آنها آغاز می شود و ابزارش، ارتش است.
جنگ یعنی تحمیل اراده به صورت خصمانه و خشن، پس طبیعی است که در این تحمیل اراده میان کشورها، لطمات انسانی و از بین رفتن تجهیزات هم رخ بدهد. هشت سال دفاع مقدس هم برای ما گرچه آسیب های زیادی داشت، اما محک ارتش بود. در واقع آنچه را که ارتش به شکل تئوری یاد گرفته بود در این دوره هشت ساله به شکل عملی اجرا کرد.
اما پیش از جنگ تحمیلی هم ما جنگ های داخلی را در کشورمان تجربه کرده بودیم. آیا ارتش در این جنگ ها آزموده نشده بود؟
جنگ کلاسیک و جنگ داخلی، زمین تا آسمان با هم فرق دارند. دفاع مقدس، از نوع جنگ های کلاسیک است که در آن از انواع سلاح های پیشرفته و ارتش های بسیار مجهز استفاده می شود.
این جنگ هشت ساله، از آن جهت اهمیت دارد که در آغازش ، کشور در شرایط ویژهای بود؛ مردم ما حتما به یاد دارند که در آن دوره، هنوز اوضاع داخلی مملکت کاملاً منظم نشده بود و برخی نابسامانی ها وجود داشت و صدام هم به قصد سوء استفاده از همین شرایط ، تصمیم گرفت به کشورمان حمله کند.
در آن وضعیت، امام ( ره) به ارتش اعتماد کردند و گرچه فقط چند ماه از انقلاب گذشته بود اما ارتش را اسلامی و انقلابی دانستند و مسئولیت دفاع از کشور را به آن سپردند. این رفتار رهبر کبیر انقلاب برای ارتشی ها بسیار ارزشمند بود و باعث شد ما به پشتوانه اعتماد ایشان و مردم، با همه وجود از کشور دفاع کنیم و این دفاع آنقدر قوی و کامل بود که امام ( ره ) چند ماه پیش از رحلت، در پیامی اعلام کردند ارتش به ویژه نیروی زمینی ارتش، ستون فقرات مجموعه نیروهای مسلح است که در طول جنگ، در نوک پیکان حملات ناجوانمردانه دشمن قرار داشته است.
به نظر می آید هم حالا و هم در جنگ، نیروی زمینی در میان نیروهای دیگر ارتش، قویترین محسوب می شود. این طور نیست؟
در واقع ارتش را نیروی زمینی میدانند. البته منظورم این نیست که نیروی هوایی، دریایی و پدافند نقششان کمرنگ است اما در جنگ های کلاسیک هدف این است که سربازان به منطقهای بروند و هدف را تصرف کنند. از سوی دیگر وسعت نیروی زمینی به گستردگی کل کشور است که همین گستردگی، یکی از علل قدرتش به حساب می آید.
در کل، نیروی زمینی به عنوان نیرویی که در مرزها حضور دارد و وظیفه اصلی دفاع از کشور به عهده آن است، از نظر کیفی و کمی از نیروهای دیگر قوی تر است. در زمان جنگ هم متر به متر 1600 کیلومتر مرز میان ایران و عراق، بین یگان های نیروی زمینی تقسیم شده بود که نشان دهنده میزان اهمیت این نیرو در دفاع از کشور است.
نیروی زمینی ما در آن زمان صرفاً در نقطه صفر مرزی چیده شده بود؟
نه. نیروی زمینی عمق هم داشت و در دیگر نقاط کشور هم حاضر بود. این نیرو، احتیاط و آتش و توپخانه و غیره دارد و صرفاً در مرز نباید باشد.
در باره شروع جنگ بگویید؟
شروع جنگ با تجاوز هواپیماهای عراق بود؛ زمینی را تصرف نکردند؛ بمباران کردند و خسارت زدند. کشور ما هم فردای آن روز، یعنی اول مهر، هواپیماهایش را فرستاد و عراق را بمباران کردند.
نیروی زمینی کی وارد عمل شد؟
همه نیروهای ارتش با هم، درگیر دفاع شدند عراق حتی با نیروی دریایی اش هم به مرزهایمان حمله کرد که خوشبختانه نیروی دریایی ما در ابتدای جنگ به سرعت واکنش نشان داد و نیروی دریایی عراق را بویژه در عملیات مروارید منهدم کرد.
صدام پس از حمله هوایی، رسماً به جنوب کشورمان تجاوز کرد. اینجا بود که نیروی زمینی ما به شکل جدی درگیر جنگ شد. جالب است بدانید که شروع جنگ ، سرنوشت یک کشور را مشخص میکند. صدام یک سال پیش از شروع حمله به کشورمان، موقعیت ها و اوضاع را شناسایی و برآورد کرده بود. در علم جنگ گفته می شود که تا کشوری 80 درصد از پیروزی اش مطمئن نباشد قصد تصرف کشور دیگر را نمیکند و صدام بر اساس گفته های خودش و با اتکاء به استکبار جهانی اطمینان داشت که می تواند در سه روز پیروز شود و بخش هایی از خاکمان را تصرف کند.
متأسفانه کم پیش آمده است که رسانهها دقیقاً به تشریح رخدادهای سال های ابتدایی جنگ بپردازند. با چند تفنگ ژ 3 و نیروهای آموزش ندیده نمی شود در برابر ارتشی صد در صد مکانیزه با دوازده لشکر مجهز که حمایت هوایی قوی هم دارد، ایستادگی کرد و این نقش ارتش را در آغاز جنگ پر رنگ می کند.
اولین اقدام ما در شروع جنگ، متوقف کردن دشمن در مرز و جلوگیری از نفوذش به داخل کشورمان بود. این یک امتیاز است که ما توانستیم در سال اول، خط مقدم را با تبادل آتش در مرز نگه داریم و دشمن را همانجا متوقف کنیم .البته بعدها عراقی ها توانستند بخش هایی از جنوب کشورمان را اشغال کنند که خوشبختانه ، پس گرفتیم .
در سال دوم جنگ، ارتش به شکل جدی عملیات علیه دشمن را آغاز کرد و صدام فهمید که گرفتن کشورمان به آن آسانی که خیال می کرده نیست و حتی منافعش هم به خطر افتاده است.
تمرکز اصلی ما در طول دفاع مقدس، بر نیروی زمینی ارتش بود اما من گمان می کنم این یک الگوی قدیمی است به طوری که امروزه کشورهای پیشرفته در جنگهای شان از نیروی انسانی کمتر و تجهیزات بیشتر استفاده می کنند و کمتر بر نیروی زمینی متمرکز هستند.
البته تغییراتی نسبت به جنگ های کلاسیک گذشته داشتهایم. همه کشورهایی که ادعای حرفهای بودن در جنگ را دارند صاحب ارتش زمینی بسیار قوی هستند چون میدانند که نقش تعیین کننده در جنگ هنوز هم با نیروی زمینی است. برای مثال در اشغال افغانستان و عراق هم میبینید که نیروی زمینی حرف آخر را زد و اشغال این کشورها را قطعی کرد.
ارتش های حرفهای، در بحث استفاده از ارتش زمینی، بیشتر بر تربیت نیروهای واکنش سریع متمرکز هستند اما به نظر میرسد که ما در جنگ، بر تربیت این نوع نیروها متمرکز نبودیم . حتی چینش نیروهای مان هم بر اساس دفاع سریع و به موقع نبود برای نمونه چرا یکی از تیپ های زرهی ما در قزوین قرار داشت که تقریباً در مرکز کشور است در حالی که تیپ های زرهی باید به مرز نزدیک باشند چون نقل و انتقال شان به شدت وقت گیر است!
البته من نمی گویم که ارتش ما کاملاً حرفه ایست اما هم در زمان جنگ و هم حالا نیرویهای واکنش سریع داشته ایم. نیروی تیپ 55 هوابرد و تیپ 65 نوهد (نیروهای ویژه هوابرد ارتش جمهوری اسلامی ایران)، هواپیماهای سی 130 در اختیار دارند و همه کارکنان شان چتر بازند و میتوانند در کمتر از 24 ساعت به هر نقطه ای از کشور برسند.
این گروه ها همه پایور وکادر هستند و نیروی وظیفه بسیار کم دارند که نشان میدهد همه نیروهایش دوره های تخصصی ویژه ای را می گذرانند.
در صحبت های تان اشاره کردید که ارتش ما کاملا حرفه ای نیست در این باره بیشتر توضیح می دهید ؟
به طور کلی ما دو نوع ارتش در جهان داریم؛ متکی به مردم و حرفهای. منظور از ارتش متکی به مردم ، ارتشی است که بیشترین منبع تأمین نیروهایش مردمی هستند که خدمت سربازی شان را می گذرانند اما برخی ارتش ها حرفه ای اند مثلاً کارکنان پایور بیشتر یا تجهیزات بسیار زیاد دارند. ارتش ما ترکیبی از هر دوی اینهاست.
بیش از 50 درصد ارتش نیروهای مردمی در قالب سرباز هستند . این گروه ها که دوره های تخصصی را می گذرانند وارد گردان های احتیاط نیروی زمینی می شوند تا هر زمان کشور در تهدید باشد و مقابله با آن ، بیش از توانایی ارتش باشد از آنها کمک گرفته شود.
هم اکنون ما چه تعداد نیروی انسانی در ارتش داریم؟
ارتش ما فزاینده است نیروهایش دائماً در حال بیشتر شدن و آموزش دیدن هستند و این نیروها یا در ارتش می مانند و یا به گردان های احتیاط می روند اما من نمی توانم آمار نفر، به شما بدهم.
شما هنوز درباره علت استقرار تیپ 16 زرهی در قزوین صحبت نکرده اید.
ستاد لشکر 16، در قزوین بود و چینش یگان ها را به عهده داشت اما تیپ های دیگرش آنجا نبودند. قرار نیست همه نیروهای ارتش در مرز باشند. با توجه به نوع تهدید، ارتش را می چینند.
برای نسل جوان که بخش عمدهای از اطلاعات شان را درباره جنگ از رسانه ها گرفتهاند و خودشان آن دوران را تجربه نکردهاند هنوز نکات مبهم زیادی از دوران جنگ وجود دارد که اطلاعات دربارهشان متناقض و گیج کننده است برای نمونه گفته می شود که ایران حتی وقتی مناطق اشغالی اش را از عراق پس گرفت همچنان به جنگ ادامه داد و حتی قصد داشت عراق را تصرف کند آیا این موضوع حقیقت دارد ؟
در آیه 60 سوره انفال خداوند می گوید: وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدْوَّ اللّهِ وَعَدُوَّکُمْ وَآخَرِینَ مِن دُونِهِمْ لاَ تَعْلَمُونَهُمُ اللّهُ یَعْلَمُهُمْ وَمَا تُنفِقُواْ مِن شَیْءٍ فِی سَبِیلِ اللّهِ یُوَفَّ إِلَیْکُمْ وَأَنتُمْ لاَ تُظْلَمُونَ که یعنی « و تا آنجا که می توانید نیرو و اسب های سواری آماده کنید تا دشمنان خدا را ، ودشمنان خود و جز آنها که شما نمی شناسید و خدا می شناسد، بترسانید وآنچه را که در راه خدا هزینه می کنید به تمامی به شما بازگردانده شود و به شما ستم نشود.»
عراق به ما حمله کرد، امنیت مردم مان را گرفت و حتی بخش هایی از کشورمان را اشغال کرد، ما در مقابل این تجاوز باید قدرت و اقتدارمان را نشان میدادیم. زمانی که عراق به خاک ایران تجاوز کرد ما برنامه ای برای جنگ نداشتیم .عراق به ما حمله کرد چون انقلاب مان را تهدید میدانست و میترسید مردمش الگو بگیرند.
پیشروی ما، ادامه دفاع مان بود. باید نشان می دادیم که نیروهای مسلح این توانایی را دارند که به آسانی ، از اروند بگذرند ، مدتی آنطرف مرز بمانند و برگردند. واکنش ما در آن زمان ، تضمین امنیت همین سال های مان بود. به نظرتان چرا حالا دیگر هیچ کشوری جرأت نمی کند به ایران حمله کند ؟
دشمن باید می ترسید. این همان دشمنی بود که پیمان نامه 1975 را یک طرفه فسخ کرد و صلح دقیقاً پس از دفع حمله اش می توانست به ارتشش فرصتی برای تجهیز دوباره و حمله ای دیگر بدهد.
تجاوزگری از روحیات ایرانیان نیست . یادم می آید زمانی که آمریکا عراق را اشغال کرد من در صفر مرزی بودم و خاک عراق را میدیدم و به این فکر می کردم که حالا عراق به شدت نابسامان و ضعیف شده است اما ایران حتی یک قدم به خاکش تجاوز نمیکند پس چگونه می توانند ادعا کنند که ایران در زمان جنگ قصد گرفتن خاک این کشور را داشت.
از دیدگاه من ارائه اخبار دروغ درباره آن زمان، نوعی تهدید نرم است که هدفش فکرشویی جوانها و تغییر نگرش شان نسبت به گذشته پر افتخار کشورشان است.
ما در زمان جنگ، تحریم بودیم همیشه برای من این سوال وجود داشته است که چگونه مهمات فراهم می کردیم؟
یکی از اقدامات ارزشمند ارتش این بود که با محاسبه ای دقیق ذخیره مهمات مان را تا پایان جنگ حفظ کرد. البته من در رسانه ها از قول مسئولان خواندم که بخشی از نیازهای مان را در آن زمان به شکل آزاد از کشورهای دیگری هم می خریدیم که مقدارش کم بوده است.
به هر حال تحریم باعث شد ما به خودکفایی و استقلال برسیم و از همان زمان تولید داخلی سلاح را هم توسعه دادیم و حالا به مرحله ای رسیده ایم که با دانش روز جهان در این حوزه منطبقیم و به فعالیت مان ادامه می دهیم چون می خواهیم دشمنان از فکر تجاوز به کشورمان هم به خودشان بلرزند.
آیا هم اکنون ما از کشورهای دیگر برای تولید و تهیه سلاح کمک نمی گیریم؟
ما تعامل مان را با کشورهای دیگر قطع نکردهایم وبا ارتش های کشورهای دوست در حوزه تولید و تهیه سلاح، تبادل اطلاعات علمی داریم ؛با این اطلاعات خودمان می توانیم سلاح تولید می کنیم اما اگر ببینیم تولید سلاحی خاص، صرفه اقتصادی برای مان ندارد آن را از کشورهای دیگر می خریم که البته در روابط میان کشورهای دوست، امری طبیعی است.
مریم یوشی زاده - خبرنگار جام جم آنلاین
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد؛
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد