شرق: نظریه موشک
خیلی جاها اینطوریه که هر کی زودتر برسه رییس میشه. منتها اینجا اینطوریه که هر کی از رو صندلی پا شد، دیگه رییس نیست. این پیشفرض را آقا موشی برای اولینبار در جهان مطرح کرده و نتیجه گرفته است: تصاحبکننده صندلی صاحب صندلی است. وی درباره «رمز کارهای بزرگ» گفت: همینکه احساس کنی میتونی، میتونی. اگر هم نشد، میگی نذاشتن. این رمز کارهای بزرگه. وی با اشاره به مسوولان حاضر و غایب در مراسم گفت: بنده فقط در پروژههای وطنی کار میکنم. بعد هم صبح تا شب فقط و فقط از محصولات وطنی استفاده میکنم. فیلم ایرانی میبینم. لباس ایرانی میپوشم. ماشین ایرانی سوار میشوم. دقیقا مثل همه شما.
که این حرف آه از نهاد مدعوین درآورد.
سرکار خانم موشه نیز در این مراسم در پاسخ به این سوال که فیلم معناگرا چیست، گفت: چی بگم. ما هر فیلمی دیدیم و معنیشرو نفهمیدیم، گفتند معناگراست.
خانم موشه تصریح کرد: راستش تا حالا اینطوری بوده که بزرگا برا بچهها نمیساختن. این بچهها بودن که مجبور بودن با بزرگترها بسازن.
سپس آقا موشی با گفتن اینکه اجازه بدهید چندتا شعار بدهم دلم باز شه، داد زد: ما باید به جایی برسیم که هر بچه یک سینما داشته باشد... مطمئن باشید تا پایان امسال نیمی از بچهمدرسهایهای ما به جرگه فیلمسازان خواهند پیوست... با مدیریت بنده امسال به هر کودک یک جایزه اسکار تعلق خواهد گرفت...
سرکار خانم موشه گفت: دلیل اینکه تهران همیشه ترافیکه، این است که همه پیاده بروند و عدالت برقرار شود.
آقا موشی یکدفعه افزود: اگر آدم وبلاگش فیلتر شود افسردگی میگیرد و افسردهها معتاد میشوند و مسوولان فیلترینگ باید پاسخگوی اعتیاد در جوانان باشند.
سرکار خانم موشه تاکید کرد: اون چیزی که ما دیدیم این بوده که هرچقدر مسوولان برای کودکان کار نمیکنند، ولی کودکان کار مجبورند صبح تا شب کار کنند. موشه یاد بچگیهاش افتاد و گفت: وقتی بچه بودم جزو کودکان کار بودم و جارو میبستم به دمم تا بروم تو سوراخ. ولی نمیشد.
آقا موشی نیز که یاد قدیمها افتاده بود، گفت: یاد بچگیهام افتادم... من وقتی بچه بودم بهم میگفتن موشک. بزرگترها برا اینکه سرشون گرم شه، هی منرو پرت میکردند اینور اونور.
آقا موشی یهو شروع کرد به شعار دادن: به همت مسوولان امسال نصف کودکان ما برای گردش علمی، به ماه سفر خواهند کرد... بنده تصمیم گرفتم اول مهر را بیندازم در روز سیزدهبهدر، که بچهها مجبور نباشند اول مهر بروند مدرسه... ما اینجا نیامدهایم کلید بزنیم... ما آمدهایم از رییسجمهور کلیدمان را بگیریم... وی فریاد زد بگذارید چندتا شعار گلدرشت دیگه هم بدهم: درست است که سخنگوی وزیر ما یک زن است، اما چرا در کابینه آقای روحانی هیچ کودکی وجود ندارد؟ پس کی به کودکان و جوانان فرصت حضور داده میشود...
در پایان از آقا موشی و سرکار خانم موشه دعوت شد حالا که مشکلات کشور را حل کردند، با حضور در سازمان ملل مشکلات جهان را نیز برطرف کنند. پایان.
سیاست روز : جزئیات مکالمه ننجون با استکبار جهانی
شک ندارم همین حالا که برخی عناصر نامطلوب و غیر ارزشی و جریانات وابسته به حلقه انحرافی و سران فتنه که تیتر مطلب ما را می خوانند پیش خودشان خیالات واهی می کنند که مثلا ماجرای مکالمه ما با استکبار جهانی به جریان گفتگوی تلفنی رییس جمهور و آمریکای جهانخوار ( ببخشید کشور دوست و برادر آمریکا) ارتباطی دارد.
در همین راستا مواضع شفاف خود را یک بار دیگر به همگان نشان می دهیم و قاطعانه تاکید می کنیم که اصلا و ابدا همچین چیزی نیست و ما سال های سال است که با "استکبار جهانی" مکالمه می کنیم و از چیزی هم خجالت نمی کشیم.
با توضیحات فوق متن آخرین مکالمه به محضر خوانندگان فهیم تقدیم می کنیم با ذکر این نکته که فایل صوتی این مکالمه در آبدارخانه جریده شریفه سیاست روز ، موجود است.
ننجون: الو استکبار جهانی؟
استکبار جهانی: هلو ... هاو آر ی؟ ... تنک یو فور کال
ننجون: این قرتی بازی ها را بگذار کنار مثل آدمیزاد حرف بزن.از این باراک اوباما یاد بگیر که مثل آدم سلام و خداحافظی می کند.
استکبار جهانی: خوب ننه؟ قربونت برم. فدای چشای خوشگلت بشم...
ننجون: یواش داداش! دیگه قرار نشد پسر خاله بشی. چه خبر؟
استکبار جهانی: یک پروژه براندازی نرم داشتیم و دو مورد هم انقلاب مخملی که اگر زحمتی نیست با بروبچه ها زحمتش را بکشید...
( مشترک مورد نظر در دسترس نمی باشد. لطفا بعدا شماره گیری فرمایید بووووووووووووووق)
تماس بعدی از استکبار جهانی به ننجون
استکبار جهانی: ننجون چی شد تماس قطع شد؟ فکر می کنی کار امپریالیسم جهانی باشد؟ شاید هم کار آمریکای جهانخوار است؟ به نظرت عوامل موساد هم در قطع این مکالمه نقش دارند؟ شاید توطئه سازمان سیا...
ننجون: چرا مزخرف می بافی؟ امپریالیسم و موسادم کجا بود؟ تلفنم از این اعتباری هاست.اگر می شد دو هزارتومان شارژ بفرستی خیلی خوب می شد ...
( مشترک گرامی! ارتباط شما با مشترک مورد نظر قطع شد. دماغ سوخته می خریم)
ننجون: الو ... الو... فقط زنگ زدم بگم...خیلی نامردی ... خیلی بی چشم و رویی ... حیف از آن همه آبی که در آسیاب تو ریختم ... نفهم ... الهی گور به گور بشوی ... کاش خودم سر تخته مرده شور خانه بشورمت... الهی که ...
(مشترک گرامی! شارژ شما تمام شد.برای آهنگ پیشواز مبلغ پانصد تومان از شما کسر می شود.کد ۳۴۵۶۷ برای آهنگ "همه چی آرومه" کد ۸۷۶۵۲ برای آهنگ "سپیده دم اومد و وقت رفتن" کد ۷۶۲۲۳۴ برای آهنگ "آمریکا آمریکا ننگ به نیرنگ تو " کد ۵۵۸۸۷۰۱ برای آهنگ "امشب شب مهتابه عزیزم رو می خوام..."
تهران امروز : زوم منظوم بر اخبار!
خبر:
«صدور قطعنامه شورای امنیت مبنی بر امحای سلاحهای شیمیایی سوریه«
از پس تولید انبوه مهمات اینزمان
خود سلاح شیمیایی را به دنیا میدهیم!
عرضه چون کردیم آن را عینهو نقل و نبات،
دیگران را بعد از آن هشدار و پروا میدهیم!
چونکه میلیونها دلارش رفت توی جیب ما
بعد از آن با حکم خود، دستور امحا میدهیم!
خبر:
«آمریکا اثر باستانی ایران را، پس داد «.
ای «یو.اِس.اِی» گمان مبر کارت -
لایق شکر و قدردانی شد!
گیرم این کارِ ظاهرا مثبت
حمل بر لطف و مهربانی شد
بگو از پولهای ما چه خبر؟
که به جیب تو بایگانی شد!
بکن آزاد پول ایران را
که خود آثار باستانی شد!
خبر:
»مجمع جهانی اقتصاد، شاخص امید به زندگی را در ایران، 73 سال اعلام کرد«.
مشکل جامعه هرچند که بیحد شده است
راه امید نگویید کنون سد شدهاست
»بوی بهبود ز اوضاع جهان میشنوم«
غم مخور حال تو گر مختصرا بد شدهاست!
گر خورد تیر تورم کَمَکی آنسوتر
خطری از بغل گوش شما رد شدهاست!
گر گرانی برود، جان خودم میبینی،
عمر هفتاد و سه سال تو یهو صد شدهاست!
خبر:
»افزایش 25 درصدی قیمت اجاره مسکن«
این موجر من دوباره این ماه
افزود به مبلغ اجاره
افزایش بیست و پنج درصد
خون کرد دل مرا دوباره
گفتم:« بهفدای آن سبیلت!
جدیست قضیه؟!» گفت:«آره!
وای از ننه من غریبم تو!
رو وام بگیر از اداره!»
گفتم: «ندهد کفاف، قربان!»
بر خودروی بنده کرد اشاره!
ای دولت یازده، خدا را!
رحمی، که ز غم کنم کناره
این درد مرا بگو چه دارو؟
کیهان: دستاورد(گفت و شنود)
گفت: مقامات آمریکایی در مقابل نرمشها و امتیازات نقد هیئت دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران، فقط وعدههای نسیه دادهاند.
گفتم: مرد حسابی! وعده نسیه هم ندادهاند! همان مطالبات غیرقانونی و باجخواهانه خود را مطرح کرده و چند فقره دیگر هم به آن افزودهاند!
گفت: ولی هیئت دیپلماتیک کشورمان از دستاوردهای بزرگ خبر میدهد.
گفتم: چه عرض کنم؟! به آدم قالتاق و شارلاتانی گفتند دوتا خواهش از تو داریم اول آن که 10 میلیون تومان به ما قرض بدهی، دوم این که برای پرداخت آن 2 سال مهلت بدهی و یارو گفت؛ یکی از خواستههای شما را برآورده میکنم. پول که حرفش را نزنید ولی «مهلت» هر چه بخواهید میدهم. دو سال چیه؟! ده سال، بیست سال، اصلا هزار سال مهلت میدهم که حسابی حالش را ببرید.
قدس: مش غضنفر و پارک خودرو در پیاده رو
سین. ترش - اوروز رفتُم تا خِنه آبِجیم که یَک حال احوالی اَزِش بُکُنُم.
موقه وَرگِشتن هَموجور که تو خودُم بودُمُ داشتُم از تو پیاده رو پیاده لِخ مِکیشیدُمُ مِرفتُم سمتِ خِنَما ناسَن دیدُم یَک ماشینِ جولوم سَبِز رَفت. اوَّلِش که واچُرتیدُمُ فِکِر کِردُم مو پَخمه بازی دِرآوردُمُ عوضِ ایکه از تو پیاده رو رَد بُرُم، رفتُم وِسطِ خیابون، بِرِیِ هَمیَم جینگی پِرّیدُم سمتِ دِگه ولی هَم رفتُم اووَر یَک ماشینِ هَمچی از چِفتُم رَد رَفت که نِزدیک بود بِزِنه توخ توخُم کُنه. خُلِصه هَموجور عینِ یَک موساکوتَقیِ پَخمه مُنده بودُم که بِلَخَره ایوَرِ جوب پیاده رویِ یا اووَرِش.
حالا که خوب نِگا مُکُنُم مِبینُم هَمووَر که اولِش داشتُم اَزِش رَد مِرفتُم، پیاده رو بوده ولی ایقذَر که ماشین تو ای پیاده رو لوکّه رِفته یُ مردم ماشیناشایِ اونجه پارک کِردن که از هَم خیابونَم شولوغتر رِفته یُ دِگه توش اَندِزه ایکه هَم یَک بِچّه خُردویِ مَدرِسِگیَم رَد بِره، جا نیستِگ.
حالا مو یِ مَش غضنفر موندُم بِرِیِچی ای رارَنده ها که مِبینَن تو مِشَد جا پارک ایقذَر کَمه که هَمّه بایِست نصفِ روزِشایِ دنبالِش بِگِردَن، عوضِ ایکه بِرَن یَخَنِ شهرداری رِ بیگیرَنُ بایِش کِلّه وَنگ بِرَن که تو مِشَد پارکینگایِ بیشتری دُرُس کُنه، میَن ماشیناشایِ تو پیاده رویا مُگذارَنُ رایِ ما بِندِگانِ خدا که پیادِیِم رَم بَند میِرَن؟!
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در پانزدهمین سالگرد تأسیس شبکه مستند سیما با حسین زارعزاده گفتوگو کردیم
«جامجم» در گفتوگو با عضو هیات علمی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی به بررسی اثرات منفی حفر چاههای عمیق میپردازد