برای آن که می‌رفت تا «مرد تمام فصول» لقب بگیرد

سایه‌ روشن‌های 30 سال صدارت

کمتر کسی را میان مدیران رده بالا می‌توان یافت که طول عمر مدیریتشان بر یک مجموعه به میزان سال‌های تاسیس آن مجموعه باشد، اما عبدالله جاسبی می‌رفت تا مثالی از این وضع باشد و توانست 30 سال بر مسند مدیریت دانشگاه آزاد اسلامی بماند؛ دانشگاهی که ایده تاسیس‌اش را خود او در سال 1361 مطرح کرده بود.
کد خبر: ۶۰۳۴۲۴
سایه‌ روشن‌های 30 سال صدارت

عبدالله جاسبی را به جرات می‌توان مردی دانست که توانست در همه سال‌های مدیریتش بر دانشگاه آزاد اسلامی به واسطه جلب حمایت در طیف‌های متفاوت سیاسی ثبات شگفت‌انگیزی از خود نشان دهد و مصداقی از مدیریت مقتدر در حوزه آموزشی باشد، چیزی که خود او نیز چنان به آن مفتخر است که سرلوحه سایت شخصی‌اش می‌نویسد: «پی افکندم از علم کاخی بلند ‌/‌ که از باد و باران نیابد گزند».

کاخ‌بلندی که حتی اگر از گزند باد و باران در امان مانده باشد، مقاومتش در تقابل با تندبادهای دنیای سیاست، مورد خدشه قرار گرفت، تندبادهایی که حتی جاسبی و دوستان هم‌طیفش در هیات موسس دانشگاه آزاد را به صرافت وقف دانشگاه هم انداخت.

او تلاش کرد با بردن طرح پرسر و صدای وقف دانشگاه آزاد به مجلس، دست دولت‌ها را از صندلی صدارت آن و اعمال سلیقه‌های سیاسی دور کند، اما این بار بخت با او یار نبود و نتوانست به آنچه در ذهن داشت، جامه‌عمل بپوشاند.

دوستداران و هوادارانش در بین سران مملکتی کم نیستند. از آیت‌الله اکبر هاشمی رفسنجانی گرفته ـ که از حامیان همیشگی او بوده ـ تا خیلی‌های دیگری که تجمیع نام‌هایشان زیر چتر یک جناح سیاسی احتمالا غیرممکن خواهد بود.

جاسبی در مجلس هم حامیان پروپاقرصی دارد یا بهتر بگوییم، داشت، چنان که احمد توکلی، نماینده مجلس در یکی از مصاحبه‌هایش گفته بود طرفداران جاسبی در مجلس آنقدر زیادند که هر گونه تحقیق و تفحص از این دانشگاه را با زحمت مواجه می‌کنند.

او البته در زمان صدارتش بر دانشگاه آزاد دشمنان دوآتشه‌ای هم داشت. از محمود احمدی‌نژاد، مرد جنجالی تریبون‌ها گرفته تا تک‌چهره‌هایی چون عباس سلیمی نمین که زمانی در انتقاد از دانشگاه آزاد و مدیریت آن تقریبا به تولید انبوه رسیده بود.

اما عبدالله جاسبی کیست که این همه سال بر راس هرم مدیریت بزرگ‌ترین ساختار آموزش عالی کشور تکیه زده بود و در عین حال آوازه نامش ـ‌ دوستانه و غیردوستانه ـ بر تارک خیلی رسانه‌ها می‌درخشید؟ او فرزند اسکندر و از بچه‌های محله سیروس بود و دوران کودکی و نوجوانی بی‌دردسری را گذراند.

همزمان با تحصیلات متوسطه و دانشگاه، عصرها در مدرسه مهدیه، جامع المقدمات و علوم دینی را می‌آموخت و در همان مدرسه نیز به تدریس علوم روز و روش تدریس برای مدرسان آنجا می‌پرداخت که جزوات روش تدریس او پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به صورت کتابی به نام روش تدریس و فن کلاس‌داری توسط وزارت آموزش و پرورش به چاپ رسید.

علاقه‌اش به تحصیل او را در سال 1351 روانه انگلستان کرد تا سر کلاس‌های دانشگاه استون بنشیند و مدرک کارشناسی ارشد و دکتری خود را در رشته مدیریت تولید و تکنولوژی از آنجا دریافت کند.

زندگی سیاسی او در دوره 13 هفته‌ای نظام وظیفه در پادگان فرح‌آباد تهران و آشنایی با شهید دکتر عباسپور، شهید مهندس باکری و تعداد دیگری از افراد که مسئولیت‌های مختلف در انقلاب به عهده داشتند رقم خورد و بعد چنان با مساله دین گره خورد که در فهرست کتاب‌های تالیفی او تالیفات دینی ـ سیاسی سهم زیادی می‌یابند: ارزیابی و نقد نظام‌های اقتصادی، از غبار تا باران، اشراق شهادت، اصول و مبانی مدیریت، اقتصاد، مدیریت و سازماندهی، آفرینش، اقتصاد نقد تاریخی و طبقاتی مارکسیسم.

سال‌های بعد او به صورت جدی‌تر علاوه بر فعالیت‌های علمی ـ آموزشی دستی در فعالیت‌های دینی ـ سیاسی پیدا کرد.

نقطه شروع آن نیز اقدام به گشایش تشکیلات زیرزمینی برای مبارزه با رژیم پهلوی بود و همین هم موجب اخراج او از دانشگاه و تبعید به دانشگاهی دیگر را فراهم کرد. پس از بازگشت به ایران نیز مسئولیت‌های گوناگونی در نهادهای جمهوری اسلامی و تشکل‌های سیاسی به عهده گرفت.

دو دوره عضویت شورای اجرایی انجمن بین‌المللی دانشگاه‌ها، چند دوره متوالی عضویت شورای اجرایی اتحادیه دانشگاه‌های جهان و دو دوره متوالی ریاست شورای اجرایی اتحادیه دانشگاه‌های جهان اسلام نمونه‌هایی از آن است.

علاقه‌مندی وی به حضور تمام‌قدتر در سیاست در کاندیداتوری دو دوره ششم و هشتم تصدی ریاست جمهوری ایران خود را نشان داد. همین اواخر هم نامش در فهرست کسانی که درخصوص وزیر علوم شدنشان حرف و حدیث بود در کنار نام‌هایی همچون علی عباسپور تهرانی، جعفر توفیقی، غلامرضا ظریفیان، جواد اطاعت و حتی محمدرضا عارف در صدر اخبار قرار گرفت.

دوران مدیریت طولانی‌مدت وی در دانشگاه آزاد و اتفاقاتی که در این دوره افتاد وی را در معرض اتهاماتی قرار داده است.

اما چیزی که واضح است با وجود همه انتقادات به جاسبی و عملکردش به قول حجت‌الاسلام سیدحسن خمینی از اعضای هیات امنای دانشگاه آزاد اسلامی «چه خوشمان بیاید چه بدمان بیاید دانشگاه آزاد بدون نام جاسبی قابل تحلیل و بازیابی نیست» که البته اگر حمایت‌های قاطع بنیانگذار انقلاب از این تشکیلات و شخص عبدالله جاسبی نبود کار به چنین رونق و پیشرفتی نمی‌رسید چنان ‌که اکنون بتوان این مجموعه را یکی از مهم‌ترین و مقتدرترین نظام‌های آموزشی کشور خواند که توانسته هم در سطح آموزشی و هم فرهنگی و سبک زندگی در کشور عامل تغییراتی بنیادین باشد.

عبدالله جاسبی، با وجود تبحرش در تعامل با دولت‌های مختلف، با وجود همه تلاش‌هایش از گزند دولت دهم در امان نماند و بالاخره به دست دولت محمود احمدی‌نژاد عزل شد و کاخ علمش را لاجرم به دیگری سپرد.

میترا فردوسی - جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۱
محمد
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۱۴ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۳
۰
۰
بلایی كه بر سر علم بر این مملكت رفت ، یك پای آن در كارهای بی حساب و كتاب دانشگاه آزاد بوده است كه سردمدار آن جاسبی است . خدمتی كه بوی خیانت به علم هم داد و این نشان از ضعف این مرد بود كه با این كه مدیریت سیستماتیك خوانده بود اما نتوانست فیدبك ها را به درستی مدیریت كند . هر كشور توسعه یافته ای بود ، ایشان را محاكمه می كرد كه چه بلایی برسر آموزش عالی آورده است .

نیازمندی ها