حمیدرضا آذرنگ، بازیگر سریال «خرده ستمگران»: ستم‌های کوچک دردناک‌ترند

حمیدرضا آذرنگ در سریال تلویزیونی «خرده ستمگران» نقش یک پدر سنتی را بازی کرد، پدری که با ازدواج مجددش موجب رنجش دخترش می‌شود. آذرنگ معتقد است بازیگران آیینه تمام قد روزگار خودشان هستند و کسانی ماندگار می‌شوند که راویان خوبی باشند. با او درباره سریال تلویزیونی خرده ستمگران به گفت‌وگو نشستیم.

سریال تلویزیونی خرده ستمگران هفت سال پیش تولید شد. شما در آن سال‌ها بیشتر در تئاتر بازی می‌کردید. چطور شد بازی در این سریال را پذیرفتید؟

پیام دهکردی مشاور مسعود شاه‌محمدی، نویسنده و کارگردان سریال خرده ستمگران بود. او من را به شاه‌محمدی معرفی کرد. در اولین برخورد، ارتباط صمیمی بین من و شاه‌محمدی شکل گرفت. احساس کردم می‌توانیم در کنار یکدیگر تجربه خوبی داشته باشیم. بنابراین وقتی فیلمنامه را خواندم بیشتر به دیدگاه‌های شاه‌محمدی نزدیک شدم و ارتباط خوبی برقرار کردم. معتقدم بازیگران آیینه تمام قد روزگار خودشان هستند و کسانی ماندگار هستند که راویان خوبی باشند. این سریال هم روایتگر واقعیات جامعه است.

شما در این سریال نقش یک پدر سنتی را بازی کردید که دخترش به خاطر مخالفت با نامادری‌اش شیطنت‌‌های زیادی می‌کند. وقتی فیلمنامه را خواندید، اولین مواجهه‌تان با نقش چگونه بود؟

وقتی فیلمنامه را خواندم متوجه هوشمندی مسعود شاه‌محمدی شدم که به زیبایی شرایط اجتماعی را به نگارش در آورده بود. فیلمنامه خرده ستمگران آینه‌ای از شرایط اجتماعی است، بدون این‌که نگاه فانتزی داشته باشد. شاه‌محمدی با شفافیت اتفاقات جامعه را تصویری کرده است.

در این سریال من ایفاگر نقش یک مرد سنتی بودم که صاحب قهوه‌خانه‌ای است. او احساس می‌کند دخترش به مادر نیاز دارد. او تفکرات عجیب و غریبی دارد و بر آن اساس مسیر زندگی‌اش را انتخاب کرده است. راستش برایم جالب بود که مسعود شاه‌محمدی چنین نگاهی به اتفاقات جامعه دارد. به همین دلیل با نقش پدر خیلی خوب ارتباط برقرار کردم و برایم جذابیت داشت.

لوکیشن این سریال در گلابدره بود. فکر می‌کنم رفت و آمد در این لوکیشن هم برایتان سخت بود؟

بله، ما هر روز ساعت چهار صبح بلند می‌شدیم و حدود یک کیلومتر باید کوهنوردی می‌کردیم تا به ایستگاه برسیم. طبیعی بود رفت و آمد در چنین لوکیشنی سخت بود. وقتی در این مسیر رفت و آمد می‌کردم کاملا حس تنهایی این مرد را درک می‌کردم که برای تامین نیازهایش چنین مسیری را طی می‌کرد. به همین دلیل نگاهش به ازدواج مجدد بیشتر ابزاری بود تا این‌که به دنبال همدم باشد. شما اشاره کردید دختر این مرد شیطنت‌های زیادی در مخالفت با نامادری‌اش دارد، ولی من نامش را شیطنت نمی‌گذارم، بلکه احساس کودکانه است که نمی‌تواند فرد دیگری را ببیند که جایگزین مادرش شده است. به همین دلیل دچار چالش می‌شود و چنین رفتارهایی از خودش نشان می‌دهد.

فکر می‌کنم قرار گرفتن در موقعیت چنین لوکیشنی شما را بیشتر به نقش نزدیک کرد؟

بله، وقتی در این مسیر رفت و آمد می‌کردم بیشتر با شخصیت این مرد احساس نزدیکی می‌کردم و برایم قابل لمس بود و به درک، یقین و ایمان می‌رسیدم. گاهی همه بار بر دوش بازیگر، کارگردان و فیلمنامه نیست و برخی مواقع قرار گرفتن در موقعیت سریال هم کمک زیادی به بازیگر می‌کند و این اتفاق هم برای من در این سریال افتاد و لوکیشن کمک زیادی کرد تا به نقش نزدیک شوم.

شما اشاره کردید سریال خرده ستمگران آیینه تمام قد از شرایط اجتماع است. وقتی فیلمنامه را خواندید، نظرتان درباره فیلمنامه چگونه بود؟

معتقدم سریال تلویزیونی خرده ستمگران به مخاطب تلنگر می‌زند و سختی‌ها را در کنار کامروایی نشان می‌دهد. راستش قلب انسان‌ها در جامعه مدرن آهنی، زمخت و سنگین شده است. ما از نیاکان خودمان دور شده‌ایم و به‌دلیل قرار گرفتن در این شرایط گاهی کنترل خودمان را از دست می‌دهیم و تبدیل به خرده ستمگر می‌شویم.

این طور نیست که هر کس جنایتکار باشد پس ستمگر است، بلکه خرده ستمگری ناشی از رفتارهای بدی است که ما نسبت به اطرافیان، همکاران، دوستان و... داریم. واقعا ستم‌های کوچک گاهی دردشان از ستم‌های بزرگ‌تر بیشتر است. احساس می‌کنم سریال تلویزیونی خرده ستمگران تلنگر بزرگی برای مخاطبان است. امیدوارم از این مساله درس بگیریم.

متاسفانه خرده ستمگرانی در جامعه وجود دارند که براحتی هر کاری می‌خواهند انجام می‌دهند. این در حالی است که ما می‌توانیم برخورد انسان دوستانه با یکدیگر داشته باشیم. ما می‌توانیم در کنار همدیگر زندگی کنیم و براحتی به تفاهم عمومی برسیم. نباید بگذاریم در هوای آلوده نفس بکشیم. باید یاد بگیریم به یکدیگر احترام بگذاریم.

فاطمه عودباشی / گروه رادیو و تلویزیون