دیگر آن روزها گذشته است که خانوادهها با خوشحالی آرزو میکردند، اولین انتخاب فرزندشان در دانشگاه رشته پزشکی باشد. بسیاری از پزشکان عمومی بیکار هستند و عدهای از پزشکان متخصص هم در حوزه دیگری به فعالیت مشغولند. این موضوعات در حالی است که در بسیاری از مناطق محروم کشور، نه تنها پزشک متخصص وجود ندارد، بلکه حتی یک پزشک عمومی هم به آن مناطق پایش نمیرسد و مردمان روستاهای حاشیه زاهدان و جنوب شرق کشور، با بیماریهایشان به تنهایی دست و پنجه نرم میکنند و گاهی هم برای درمان بیماریشان مسافت طولانی را تا رسیدن به شهر طی میکنند. از سویی دیگر، این پزشکان ترجیح میدهند به عنوان دلال، موبایل فروش یا بساز و بفروش خانه مشغول به کار باشند تا اینکه به عنوان پزشک به مناطق محروم بروند. پزشکانی که عطای دود چراغ و درس خواندنهایشان را به دلالی ترجیح دادهاند و میگویند: «به پزشکان در مناطق محروم تسهیلات مناسب داده نمیشود، که در صورت بیکاری در کلانشهرها به این مناطق بروند و در حوزه خودشان مشغول به کار شوند.» حالا آن قدر اوضاع وزارت بهداشت و پزشکان بد است که حتی دکتر سید حسن هاشمی، وزیر بهداشت هم از این اوضاع شکایت دارد و اعلام کرده است: «با وجود در اختیار داشتن ۹۰۰ بیمارستان، افزایش بیسابقه تعداد دانشجویان پزشکی و خارج شدن پزشکان خارجی و اینهمه امکانات در بیمارستانهای دولتی، همچون پزشکان حاذق، هنوز هم آنطور که باید نمیتوانیم به مردم خدمت کنیم که بخش عظیمی از این ناکامی ناشی از نداشتن منابع است.» در همین باره چندی پیش، دکترعلیرضا زالی، رئیس کل سازمان نظام پزشکی ایران اعلام کرده بود: «عمده مشکل ما در حال حاضر این است که عدد و رقمی از آمار پزشکان کم اشتغال در کشور وجود ندارد، اما در تحلیلها و گمانه زنیهایی که در وزارت بهداشت و سازمان نظام پزشکی انجام شده پیشبینی میشود حدود ۸ هزار پزشک عمومی بیکار در کشور وجود داشته باشد و آنچه نگران کننده است اینکه حدود ۱۱هزار و ۶۰۰ پزشک داریم که بعد از فارغ التحصیل شدن از دانشگاهها در نظام خدمات بهداشتی ثبت نشدهاند اینها دو گروه هستند، گروهی که مهاجرت کردند به خارج از کشور و گروهی که در مدار سلامت کشور فعالیت ندارند. حدود ۱۰ هزار پزشک دستیار هم داریم که قبلا پزشک عمومی بودهاند و در حال حاضر به عنوان دستیار پزشک وارد چرخه سلامت کشور شدهاند تا تخصص خود را دریافت کنند. بیشترین آمار ما در حوزه پزشکان بیکار مربوط به پزشکان عمومی و ماماها است.»
توزیع و تخصیص پزشک در تمام مناطق یکسان باشد
عبدالرحمان رستمیان نماینده مجلس نهم و عضو کمیسیون بهداشت در گفتوگو با تهران امروز، از مشکلات پزشکان چنین میگوید: «در شغل پزشکی تعدادی بیکار هستند و در جای دیگر از پزشک سر ریز میشود و اما در منطقهای هم به شدت کمبود پزشک داریم. همیشه باید امتیازات را به گونهای تقسیم کنیم که توزیع جغرافیایی مناسب داشته باشیم. اگر به گونهای برنامهریزی کنیم که امتیاز دهی خوب در مناطق دیگر بکنیم میتوانیم توزیع و تخصیص مناسب داشته باشیم. اکنون مشکل ما این است، در تهران پزشک عمومی ما چند برابر مورد نیاز ماست در صورتی که در جاهای دیگر کمبود وجود دارد. باید امتیازات را در مناطقی که پزشک نیست بیشتر کننددر مناطقی که پزشک وجود ندارد مانند: مناطق کمتر توسعه یافته، روستاها و شهرهای کوچک تا بتوانند از لحاظ پزشکی توزیع مناسب را داشته باشند. از سویی دیگر، تامین بودجه و تسهیلات برای جذب پزشک به مناطق محروم فقط برعهده وزارت بهداشت نیست. بخشی از آن بر عهده بانکها، وزارت رفاه و تامین اجتماعی و سازمانهای مربوطه است. این واقعیتی است که وجود دارد و باید برطرف شود. اگر یک نفری که ۷سال پزشکی عمومی خوانده است و از دانشگاه دولتی فارغ التحصیل شده است، بالاخره برایش سرمایهگذاری شده است وقتی برود یک شغل دیگر انتخاب کند هم خودش صدمه خورده است که وقتش را از دست داده است و هم کشور صدمه خورده است زیرا ثروت ملی از دست رفته است.»
نقش وزارت علوم درباره خیل عظیم فارغ التحصیلان پزشکی بیکار
«بحثی اعلام شده است که در مناطق محروم بتوانند دانشجوی بومی جذب کنند. وقتی بومی میگیرند شاید رتبه و معدلش پایینتر باشد اما تعهداتش باید بیشتر باشد.» این گفتههای عبدالرحمان رستمیان نماینده مجلس نهم است. او میگوید: «اخیرا در مجلس هم اعلام شده است: «دانشجویانی که پذیرش در منطقه بومی میشوند، در مدت تعهداتشان فقط آنجا میتوانند کار کنند، و دوم اینکه حق خرید تعهدشان را ندارند و یکی از مشکلات این بود که تعهد را میخریدند و میرفتند در مناطق دیگر کار میکردند.» البته این قانونها باید کامل شود. از سویی دیگر، در مناطق محروم باید امتیازاتی بگذارند و شرایطی را ایجاد کنند تا وقتی پزشک به این مناطق ورود پیدا میکند به تعهداتش عمل کند و خدمت کند.
تربیت نیروهای گروه پزشکی یکی دیگر از مسائل مهم است. در برنامه پنجم توسعه یکی از بندها این است که به میزان نیازی که داریم حالا نیاز در قسمتهای مختلف چه در بخش درمان، پژوهش، خدمات، آموزش و بهداشت همراه با نگاه آینده نگری باشد. بر این اساس پذیرش دانشجو را در نظر بگیریم. در زمینه پذیرش بومی هم این نیاز را ببینیم که برای کدام مناطق چه پزشکی نیاز داریم. اما بندهای برنامه پنجم توسعه رعایت نمیشود. گلایه جدی من این است که، وزارت علوم ۲۳ پردیس بینالمللی زده است، و این پردیسهای بینالملل شاید از رتبههای پایینتر دانشجو بگیرند و هم مبالغ بالاتری دریافت میکنند، به نظر من در این مورد افراط شده است و بخصوص ارزیابی از گروه پزشکی، درست نیست. اگر ما پزشک تربیت میکنیم باید ارزیابی کنیم پزشک با مهارت و علمی تربیت کنیم. دانشگاههایی که خودشان در سطح پایینی هستند نمیتوانند پردیس بینالملل تاسیس کنند، پردیس بینالملل شاخصه مشخص دارد، نه دانشجو خارجی گرفتهاند، نه زبان خارجی تدریس میکنند. از سویی دیگر، در بسیاری از روستاها و شهرهای کوچک و دورافتاده ما بهدلیل اینکه به پزشکان تسهیلات خوبی ندادهایم، پزشک وجود ندارد. اکنون شغلها در پایتخت تجمع پیدا کرده است ولی در مناطق محروم پزشکی دیده نمیشود.»
شرایط و امکانات و ارتقای مساوی را به پزشکان بدهند
دکتر محمدرضا ظفرقندی، مشاور وزیر بهداشت و عضو منتخب وزیر در شورای آموزش پزشکی و تخصصی در زمینه اعزام پزشکان به مناطق محروم و اشتغال پزشکان به تهران امروز، میگوید: «بیشتر در افواه عمومی میچرخد که پزشکان وضع مالی خوبی دارند اما در واقعیت اینگونه نیست. بحث دیگر این است که، در توزیع پزشکان و توزیع خدمات سیاست خوبی اتخاذ نشده است. ما اگر عدالت در سلامت را مد نظر قرار دهیم توزیع پزشکان و خدمات را با حقوق کافی برنامهریزی کنیم. خیلی از مناطق هستند که به این پزشکان نیاز دارند. پزشک زمانی که به منطقه محروم میرود که زندگیاش تامین باشد. نمیشود یک پزشک که جوانیاش را گذاشته است برای رشته پزشکی برود در مناطق محروم بدون آنکه از تسهیلات مناسب برخوردار شود. اگر حقوق متناسب با شرایط و امکانات و ارتقای مساوی را به پزشکان بدهند، این معضل حل میشود. وقتی کسی را در منطقه محروم میفرستیم و فردی که در تهران است زودتر تخصصاش را میگیرد و در پستهای دولتی هم از او استفاده میشود، خب عدالت رعایت نشده است. این اتفاقات به سیاستهای کلان کشور بر میگردد و دولت باید از ابزار وزارت بهداشت برای تحقق این امر استفاده کنند.»
در برخی رشتهها مازاد نیروی تخصصی داریم
درباره بیکاری پزشکان و توزیع نامناسب شغلی این طیف از جامعه، چندی پیش علیرضا زالی، رئیس کل سازمان نظام پزشکی ایران اعلام کرده بود: «ما در برخی رشتهها مازاد نیروی تخصصی داریم مانند پزشکی عمومی و در برخی رشتهها با کمبود نیرو مواجهیم. اما آنچه قابل بحث است توزیع نیروی انسانی نامتناسب است. بهطوری که برخی مناطق محروم دارای حداقل امکانات پزشکی هستند و برخی مناطق دارای نیرو و امکانات مازاد. بنابراین برای توزیع عادلانه پزشک باید برنامهریزی خود را معطوف به اموری کنیم که موجب استقرار نیروی انسانی متخصص باشد یکی از راسهای بومی گزینی منطقه توجه به این موضوع است به این گونه که فرد در منطقهای به ارائه خدمت بپردازد که به آن مکان تعلق دارد.» از سویی دیگر، «ما نیازمند هستیم در بحث اشتغال جامعه پزشکی بازتعریف جدیدی از اشتغال صورت گیرد و نیز در بحث اشتغال نیز بازنگری داشته باشیم.»
مناطق محروم به پزشک دسترسی ندارند. از سویی دیگر، کلانشهرها چنان از پزشک پر شده است که از شدت بیکاری به شغلهای دیگر روی آوردهاند. باید در انتظار سیاستهای دولت و وزارت بهداشت ماند و دید تا این توزیع جمعیت پزشکان و ارائه تسهیلات به این طیف از جامعه چگونه صورت میگیرد تا دیگر کودکی از شدت بیماری در روستاها جان نسپارد، وقتی پزشکی نیست تا مرهم دردش شود.
>> تهران امروز/ سارا غضنفری
* شما چه نظری دارید؟ تجربهها و نظراتتان را در این زمینه، با ما در میان بگذارید *
*با کلیک روی نماد RSS و ذخیرۀ آن، جدیدترین مطالب ما را آسانتر دنبال کنید*
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد