این زن پس از پنج سال از زندان آزاد میشود و میبیند همه زندگی خود را از دست داده و تصمیم میگیرد زندگیاش را از نو بسازد و این میان اتفاقاتی برای او رخ میدهد. موضوع بیقرار درباره شفاگرفتن روح و روان است. این سریال نشان میدهد همین که شخصی حس کند توبه کرده و توبهاش پذیرفته شده، خودش شفاست. همه ما تصور میکنیم شفا گرفتن یعنی یک نفر نزدیک به مرگ باشد یا مریضی لاعلاجی داشته باشد و بعد با لطف خدا و ائمه حالش خوب شود. در این سریال رعنا کسی است که به خاطر گناهانش خانواده و دیگر افراد او را طرد میکنند، بعد او نزد امام رضا(ع) میرود و اتفاقاتی برایش رخ میدهد که حس میکند خدا او را تنها نگذاشته است.
اولین و برجستهترین نکتهای که درباره سریال بی قرار به چشم میخورد، دیدن اسم فلورا سام بهعنوان کارگردان است. سام تاکنون متن تله فیلمها و سریالهایی چون اگه تو نبودی، لالهها، اگه رسیده باشی، روشنایی دریا و حماسه ماندگار را نوشته ولی این بار در کنار نوشتن، خودش کارگردانی کار را عهدهدار است. بعد از مرضیه برومند و پریسا بختآور، فلورا سام سومین زن ایرانی فیلمسازی است که دست به سریالسازی زده و تاکنون دو سریال را به پخش رسانده است. مرضیه برومند فیلمساز زن خوشنامی است که اغلب کارهایش چون مدرسه موشها، خونه مادربزرگه، قصههای تابهتا، آرایشگاه زیبا و کارآگاه شمسی و مادام با خاطره خوبی در ذهن همه ماندگار شده است. پریسا بخت آور هم با سه اثر تلویزیونی پشت کنکوریها و من یک مستاجرم و یادداشتهای کودکی کارنامه درخشانی دارد. فلورا سام پس از ساخت راز پنهان و پخش آن در رمضان 91 با ساخت بیقرار، دومین سریال تلویزیونی خود را ساخته و سومین اثرش را با نام باغ سرهنگ کارگردانی کرده که پس از ماه صفر از شبکه تهران پخش میشود.
ماراتن سریالها
اگر نگاهی به جدول پخش برنامهها و سریالهای تلویزیون در هفتههای اخیر بیندازیم، متوجه میشویم که سریالهای بیقرار، آوای باران و یادآوری، آثار ملودرام اجتماعی با مضامین سنگین هستند. این سه سریال به طور ناخواسته در دو ماراتنی کنار هم قرار گرفتهاند که ناگزیر بیننده آنها را با هم مقایسه میکند. حتی این همزمانی ناخواسته، فضای رقابتی خاصی بین آنها ایجاد کرده که خود سازندگان اثر از این قضیه بیاطلاع بودهاند. فضایی شبیه مناسبتهایی مثل نوروز و رمضان که اغلب سازندگان سریالهای مناسبتی با آگاهی از این رقابت و همجواری دقت بیشتری روی کار خود میکنند. مثلا هزینه بیشتری صرف میکنند یا در موضوع و ساختار و تکنیک دست به خلاقیت و نوآوری خاصی میزنند چون میدانند که بیننده دست به انتخاب و مقایسه خواهد زد! فضای ایجادشده برای پخش این چند سریال در این روزها هم همین است با تفاوت اینکه هر سه کارگردان از آن بیخبر بودهاند. مثلا بیننده به طور ناخودآگاه بازی الهام چرخنده در آوای باران را با بازی رویا تیموریان در یادآوری و بازی لاله اسکندری در بیقرار مقایسه میکند.
اقبال خوش «بیقرار»
با اینکه تعداد قسمتهای بیقرار کمتر از سریالهای دیگر بود و دیرتر از بقیه شروع شد، اما توانست محبوبیت چشمگیری کسب کند. این موفقیت میتواند چند علت داشته باشد. بیقرار شروع خوب و پرقدرتی داشت. در قسمت اول یک زن درد کشیده وارد قصه شد که همه توجهها را به خود معطوف کرد. از آنجا که در اغلب خانههای ایرانی مدیریت تلویزیون و کنترلش با خانمهاست، به همین خاطر مخاطبان سریال اغلب زنانی هستند که قطعا با یک زن زجر کشیده همراهی لازم را دارند. لاله اسکندری تاکنون در تمام کارهایش به عنوان یک زن اتوکشیده و مرتب و از طبقه بالای اجتماعی معرفی شده، اما این بار در نقش یک زن درد کشیده که از زندان آزاد شده، مورد توجه قرار گرفته است. حضور شریفینیا نیز در نقش یک پدر جدی و دنیا دیده بیتاثیر نیست؛ بازیگری که سالهاست در نقش یک مرد مستقل و بیمسئولیت که نگاه پاکی هم به زنها ندارد، دیده شده است.
سریالهای پخش شده از شبکه یک همیشه برای بینندگان این شبکه سراسری اعتبار زیادی دارند. این باور اجتماعی تجربی باعث شده است بیننده اعتماد زیادی به این شبکه داشته باشد و تماشای آثار آن را در اولویت قرار دهد، به همین دلیل بیقرار توانسته بین مردم مخاطبان زیادی پیدا کند.
سعیده نیکاختر / جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد