600 یعنی بهازای این تعداد دانشآموز در کشور یک مشاور تحصیلی وجود دارد که اگر جمعیت هر مدرسه را به طور متوسط 120 دانشآموز در نظر بگیریم به هر پنج مدرسه یک مشاور میرسد. از این لحاظ میان شهرهای بزرگ و کوچک نیز تفاوت ملموسی وجود ندارد و حتی در شهرهای بزرگی چون تهران که جمعیت دانشآموزیاش بیشتر از بقیه نقاط است، کمبودها شدیدتر است.
پرسوجوی جامجم از چند مدیر مدرسه در تهران این وضع را تائید کرد. در دو مدرسه در غرب و جنوب تهران نیرویی به نام مشاور وجود ندارد و اگر دانشآموزان با مشکلات تحصیلی یا عاطفی درگیر شوند آن را با معلم یا مدیر مدرسه در میان میگذارند.
یکی از این مدیران خاطره دانشآموزی را تعریف میکند که بهعلت برخی مشکلات خانوادگی، پرخاشگری غیرقابل کنترلی داشت و چون اولیای مدرسه برای مهارش راهحلی نداشتند او را به یک مرکز مشاوره معرفی کردند.
وضع در مورد مشکلات تحصیلی دانشآموزان نیز اغلب به همین شکل پیش میرود و این معلمان، مدیران یا معاونان مدرسه هستند که میکوشند در حد توان گرهی از مشکلات دانشآموزان باز کنند. اما در مدارسی که کادر آموزشی، وقت یا تخصص ارائه خدمات مشاورهای به دانشآموزان را ندارند، وضع برای شاگردانی که بویژه در دوره متوسطه نیاز مبرم به راهنمایی تحصیلی و هدایت شغلی دارند، سختتر میشود.
کیفیت مهمتر از کمیت
این که به هر 615 دانشآموز، یک مشاور برسد یا این که تعداد قابلتوجهی از دانشآموزان در دوره تحصیل خود حتی یک بار نیز حضور مشاور در مدرسه را تجربه نکنند به اندازه کافی جای تامل دارد. اما مهمتر از تعداد، کیفیت کار و میزان بهرهوری آن 20 هزار نیرویی است که هماکنون با حکم مشاوره در مدارس فعالیت میکنند.
مدیر یکی از مدارس متوسطه شهرری در گفتوگو با جامجم از مدرسهاش میگوید که مشاور تحصیلی هفتهای سه بار در آن حاضر میشود و در مورد رشتههای تحصیلی دانشگاهی و مشاغلی که دانشآموزان میتوانند در آینده داشته باشند، حرف میزد، اما به اعتقاد او کارایی این نیرو میتوانست بیشتر از آنی که هست باشد. این مدیر که تجربه همکاران دیگرش در چند مدرسه این منطقه را نیز نقل میکند، معتقد است بیشتر نیروهایی که بهعنوان مشاور به مدارس میآیند تحصیلات مرتبط ندارند و اگر رشته تحصیلی مرتبط با مشاوره دارند عملکرد قابلتوجهی نداشته و در برخی موارد، بودنشان با نبودشان فرق زیادی ندارد.
در واقع این مدیر به یک مشکل عمده اشاره دارد و آن چینش نامناسب نیروهای آموزش و پرورش در سالهای اخیر است، بهنحوی که از یکسو در بخشنامهها تاکید میشود اولویت جذب نیروهای مشاور با دارندگان مدارک تحصیلی راهنمایی و مشاوره، علوم تربیتی و مدیریت و برنامهریزی آموزشی( با دستکم 15 سال سابقه خدمت) است، اما در عمل به علت کمبود نیروی متخصص، افرادی با رشتههای غیرمرتبط و تجربه کمتر در این پستها قرار میگیرند.
فراز و نشیبهای مشاوره
نقش مشاوران در هیچ دورهای در آموزش و پرورش آنطور که انتظار میرود، نبوده است. نام مشاور اولین بار سال 37 خورشیدی با نام آموزش و پرورش گره خورد؛ آن زمان که مسئولان در تدارک مقدمات کار بودند و تا سالهای ابتدایی دهه 50 به دنبال تربیت نیرو در دانشگاهها و تهیه شرح وظایف مشاوران و جاانداختن این طرح در سیستم بودند.
پس از انقلاب نیز این کار متوقف نشد، اما شکل و شمایل کار به سمت سیستم معلم ـ مشاور حرکت کرد، یعنی بهکارگیری نیروهایی که هم به تدریس و هم به مشاوره میپرداختند. اما پس از مدتی این برنامه متوقف شد و مربیان پرورشی به کار گرفته شدند.
با این حال این وضع زیاد ادامه نیافت و در میانه دهه 60، هستههای مشاوره و راهنمایی بار دیگر در مناطق آموزش و پرورش ایجاد شد و این شرایط ادامه پیدا کرد تا امروز که نظام آموزشی کشور بهدنبال ارائه خدمات تخصصی مشاوره در مدارس است البته در همه این سالها، خدمات مشاورهای که آموزش و پرورش بر آن تاکید داشته از نوع مشاوره تحصیلی است نه مشاورههای روانشناسی و خانوادگی، در حالی که دانشآموزان امروز که به علت شرایط خاص زندگی اجتماعی یا با انواع آسیبهای روانی درگیرند یا در معرض این آسیبها قرار دارند، به مشاورههای روانشناسی نیز بهاندازه مشاورههای تحصیلی نیاز دارند.
نبود مشاور یعنی نبود برنامه
البته تمرکز آموزش و پرورش بر مشاوره تحصیلی تاکنون سبب ارائه خدمات مشاورهای مطلوب در همه مدارس نشده، حتی در همه این سالها همه مدارس موفق به بهرهمندی از خدمات مشاوران نشدهاند که وجود فقط 20 هزار مشاور در مدارس آن هم در شرایطی که بیش از صد هزار مدرسه در کشور وجود دارد، شاهد خوبی بر این ماجراست.
اما نبود مشاور تحصیلی در مدارس موضوعی نیست که بشود با سادهانگاری از کنارش گذشت.
امیر زندهنام، از مشاوران تحصیلی آموزش و پرورش معتقد است مدرسهای که مشاور تحصیلی ندارد به این معناست که برای دانشآموزان برنامهریزی تحصیلی ندارد و این یعنی دانشآموزان در این مدرسه کسی را ندارند که در مسیر تحصیل راهنمایشان باشد.
او در گفتوگو با جامجم توضیح میدهد یک مشاور تحصیلی میتواند در طول سال، حجم درسها را طوری برای دانشآموزان خرد کند و به نحوی برای آنها برنامهریزی کند که در نهایت به موفقیت تحصیلی آنها منجر شود و مشخص است وقتی مدرسهای از وجود چنین نیرویی بیبهره باشد این فرآیند اتفاق نمیافتد.
البته زندهنام، میان پشتیبان تحصیلی و مشاور تحصیلی تفاوت قائل میشود و توضیح میدهد: مشاور، کار پزشک را میکند و پشتیبان کار پرستار را. در مدارس کشور مشاوران بیشتر در قالب پشتیبان عمل میکنند، درست مثل بیماری که قادر به مراقبت از خود و اجرای دستورات پزشک نیست و بدون این که تلاشی کند به پرستار متکی میشود.
در واقع او به این نکته اشاره دارد که چون مشاوران تحصیلی در مدارس، کمتر راهکار تحصیلی ارائه میکنند و در عوض بیشتر وارد حیطه کار ناظم مدرسه میشوند نمیتوانند نقش واقعی خود را درروند تحصیلی دانشآموزان ایفا کنند.
آنچه روی کاغذ به عنوان شرح وظیفه برای یک مشاور تحصیلی تعریف شده شامل ارائه مشاورههای موثر برای انتخاب رشته و راهنمایی شغلی است، همچنین بررسی افت تحصیلی دانشآموزان، آموزش شیوههای صحیح مطالعه، روشهای بهسازی حافظه و کاهش اضطراب امتحان میشود.
بیشک اگر مشاور تحصیلی در عرصه عمل به انجام این وظایف متعهد نباشد، به نیرویی تبدیل میشود که بهزعم برخی مدیران بود و نبودشان در مدرسه فرق چندانی ندارد.
مریم خباز - گروه جامعه
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
گفت وگوی اختصاصی تپش با سرپرست دادسرای اطفال و نوجوانان تهران:
بهروز عطایی در گفت و گو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با حجتالاسلام محمدزمان بزاز از پیشکسوتان دفاع مقدس در استان خوزستان