بررسی کارنامه کشورهای غربی از جمله آمریکا در قبال ملت ایران نشان می دهد که آنها همواره با نگاه دشمنی و خصومت ورزی رفتار کردهاند. رفتارهایی که به صورت آشکار و پنهان علیه ملت ایران در حوزههای گوناگون سیاسی، فرهنگی، اقتصادی،اجتماعی و بویژه رسانهای و تبلیغاتی اجرا شده است در حالی که همه یک هدف را پیگیری کردهاند و آن تضعیف ایران و سلطه بر منابع آن بوده است.
در ماههای اخیر یک کلید واژه در ادبیات گفتاری کشورهای غربی از جمله آمریکا شنیده می شود و آن اینکه آنها از اعمال تحریمهای جدید علیه ایران در صورت اجرایی شدن توافقات میان ایران و گروه 1+5 خودداری خواهند کرد. هر چند که این مواضع نوعی اقدام اعتماد ساز عنوان میشود اما در قبال آنچه در قالب دشمنی و خصومت غرب با ملت ایران و انقلاب اسلامی از سوی آنها مطرح است صرفاً جزیی از کل است.
اکنون یک سوال اساسی مطرح است و آن اینکه غرب بر فرض مثال از اجرای تحریمهای جدید خودداری کند، چه ضمانتی وجود دارد که آنها از طریق راهکارهای دیگر به دنبال تقابل با ایران نباشند و در مسیر تعامل واقعی گام بردارند؟ چه ضمانتی وجود دارد که رویکرد آنها به تعامل با ایران در چارچوب محروم سازی جمهوری اسلامی از جبهه مقاومت و منافعش در آمریکای لاتین و آفریقا و حتی تعاملات آن با چین و روسیه نباشد؟
آنچه این پرسشها را بیش از پیش پر رنگ می سازد تکیه سران غرب بر اصل عدم تصویب تحریمهای جدید است در حالی که از یک سو بر وجود همه گزینههای روی میز تأکید دارند و از سوی دیگر اصل کلی و مهمی همچون پایان دادن به دشمنی و خصومت با ایران را در حاشیه قرار داده و اشارهای به آن ندارند. بر این اساس است که ملت ایران تأکید دارد که عدم اعمال تحریمهای جدید صرفاً گامی کوچک برای جلب اعتماد مردم ایران است و گام بعدی آن باید اعتراف و اذعان رسمی و جهانی مبنی بر پایان همه خصومتورزیها و دشمنیها با ملت ایران و جبران خسارتهایی باشد که سالها بر ملت بزرگ ایران تحمیل کردهاند.
قاسم غفوری-جام جم آنلاین
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد