عقربههای ساعت، 8 شب 14 دی ماه را نشان میداد که صدای شلیک گلوله در یکی از خیابانهای شهرستان نکا به گوش رسید و رهگذران، مشاهده کردند پسر جوانی که در حال عبور از خیابان بود، بر اثر شلیک گلوله زمین افتاد و دو مرد موتورسوار از محل فرار کردند.
بلافاصله رهگذران، پسر جوان را به بیمارستان منتقل کردند، اما او بر اثر شدت جراحات جان باخت. با مرگ پسر جوان، موضوع از طریق مرکز فوریتهای پلیسی 110 به اداره آگاهی اعلام شد و اکیپی از ماموران راهی محل شدند و تحقیقات خود را درباره شلیک مرگبار آغاز کردند.
نخستین گام، شناسایی هویت پسر جوان بود. کارآگاهان در تحقیقات دریافتند جسد متعلق به مردی به نام ایرج است که وضع مالی خوبی دارد. کارآگاهان اداره مبارزه با جرائم جنایی در گام بعدی، فرضیههای دیگری در ارتباط با انگیزه جنایت بررسی شد.
رئیس پلیس آگاهی استان مازندران در این باره میگوید: «فرضیههای متفاوتی مطرح شد، اما در بررسیها به این نتیجه رسیدیم که یکی از آنها از تمامی احتمالهای موجود قویتر است. نخستین فرضیه جنایت به دلیل مسائل ناموسی بود، اما در جریان تحقیقات مشخص شد ایرج فردی مجرد و بسیار معقول و منطقی و بااخلاق بود و هیچ رابطهای با فرد خاصی نداشت. با مشخص شدن این موضوع، به این نتیجه رسیدیم که فرضیه جنایت به دلیل مسائل ناموسی در این پرونده صدق نمیکند و در نتیجه این شاخه از تحقیقات با بنبست مواجه و فرضیههای دیگر بررسی شد.»
2- ارثیه کلان
سرهنگ عظیمی ادامه میدهد: «دومین فرضیه درباره پرونده، جنایت به خاطر پول بود. این انگیزه با توجه به شرایط مالی مقتول، خیلی قوی به نظر میرسید.»
در بررسیهای پلیسی مشخص شد پدر ایرج حدود دو سال قبل فوت شده و ارثیه کلان و میلیاردی از خود به جا گذاشته است. بعد از مرگ پدر، قضیه ارث و میراث مطرح و تمامی املاک پدر ایرج تقسیم شد و هر کدام از فرزندان او به ارث خود رسیدند.
در آن زمان هیچ مشکلی بین آنها بر سر ارث و میراث پیش نیامد، اما با گذشت حدود دو سال از فوت پدر، راز ارثیه میلیاردی برملا و وراث متوجه شدند پدرشان قبل از مرگ، مقدار زیادی سهام خریده بود که با گذشت زمان، قیمت آن افزایش یافته و مبلغ تقریبی آن دو سال بعد از مرگ پدر به حدود 11 میلیارد تومان رسیده است. این سهام باعث اختلاف بین وراث شد. آنها وقتی از ارثیه میلیاردی با خبر شدند، به بحث و مجادله با یکدیگر پرداختند.
ایرج با خواهر و برادرانش به اختلاف برخورد و این اختلاف باعث درگیری آنها شد. ایرج در یک طرف ماجرا قرار گرفت و خواهر و برادرانش در طرف دیگر.
سرهنگ عظیمی توضیح میدهد: «وجود ارثیه 11 میلیارد تومانی و اختلافی که میان ورثه به وجود آمده بود، باعث شد احتمال وقوع جنایت توسط خانواده ایرج مطرح شود. انگیزهای که برای جنایت خیلی قوی بود و باید حتما در این باره تحقیقات جامعی انجام میدادم.»
در تحقیقات مشخص شد یکی از برادران ایرج مدتی است با فردی سابقهدار در ارتباط است؛ ارتباطی که از نظر پلیس منطقی به نظر نمیرسید و احتمالا رازی در میان بود که باید فاش میشد. بویژه آنکه این ارتباط ناگهانی ایجاد شده بود. رئیس پلیس آگاهی استان مازندران در این زمینه میگوید: «تحقیقات ما نشان میداد این ارتباط مدت زمان کمی است شکل گرفته و آن دو اخیرا مدام با هم در تماس بودند.»
3- قاتل اجارهای
پس از برملا شدن این راز، متهم سابقهدار که شایان نام دارد، به عنوان نخستین متهم پرونده بازداشت و تحقیقات از او آغاز شد. مرد جوان که همه چیز را علیه خود میدید و احساس میکرد راهی برای کتمان حقیقت وجود ندارد، اسرار قتل را برملا کرد.
او گفت: «مدتی است از زندان آزاد شدهام و تصمیم داشتم دیگر سراغ کارهای خلاف نروم؛ چون از زندان رفتن خسته شده بودم، اما پیشنهاد وسوسهکنندهای به من شد و مجبور شدم قولی را که به خودم داده بودم، بشکنم و بار دیگر سراغ خلاف بروم.»
مرد جوان ادامه داد: «مدتی قبل برادر ایرج سراغم آمد و گفت در ازای قتل برادرش، حاضر است پول خوبی به من بدهد. پیشنهاد او برای ارتکاب جنایت، مبلغ بالایی بود و من تصمیم گرفتم به این موضوع فکر کنم. چون به تنهایی از عهده این کار برنمیآمدم، موضوع را با یکی از دوستانم در میان گذاشتم. شهریار که وضع مالی خوبی نداشت، با شنیدن پیشنهاد برای قتل ایرج آن هم در ازای 30 میلیون تومان، قبول کرد این کار را انجام دهد. روز حادثه طبق اطلاعاتی که برادر ایرج در اختیار ما قرار داده بود، به محل مورد نظر رفتیم و پسر جوان را با شلیک گلوله از پا درآوردیم و فرار کردیم.»
با اعتراف شایان به ارتکاب جنایت، تحقیقات برای بازداشت شهریار و برادر مقتول ادامه یافت. برادر ایرج بلافاصله بازداشت و پس از مواجهه حضوری با شایان، اعتراف کرد دستور قتل برادرش را صادر کرده و تنها انگیزهاش از این جنایت، تصاحب ارثیه میلیاردی بود.
او گفت به خاطر اختلاف بر سر ارث، نقشه قتل برادرش را کشید و با اجیرکردن دو آدمکش و پرداخت پول به آنها، ایرج را به قتل رساند.
4- خرید وسایل عروسی با پول قتل
رئیس پلیس آگاهی استان مازندران درباره این پرونده توضیح میدهد: «راز این جنایت برملا شده بود و فقط دستگیری یکی از متهمان در دستور کار ما قرار داشت. شهریار، آدمکش اجیر شدهای که در ازای 30 میلیون تومان، ایرج را به قتل رسانده و فرار کرده بود.
البته تحقیقات نشان میداد جشن ازدواج پسر جوان، آخر همین هفته برگزار میشود و شهریار برای خرید وسایل عروسی به تهران رفته است.»
سرهنگ عظیمی میگوید: «طبق بررسیها، متهم جوان با پولهایی که از جنایت به دست آورده بود، راهی تهران شده بود تا طبق قراری که با خانواده نامزدش داشت، وسایل مورد نیاز زندگیشان را تهیه کند. باتوجه به اطلاعات به دست آمده، متهم جوان به صورت نامحسوس زیر نظر گرفته شد و به محض ورود به شهرستان نکا، به دام کارآگاهان جنایی افتاد.
شهریار که از این دستگیری بسیار شوکه شده بود، به قتل ایرج با همدستی شایان و به دستور برادر ایرج اعتراف کرد و دو متهم جوان به بازسازی صحنه جنایت پرداختند. به این ترتیب هر سه متهم پرونده با قرار بازداشت موقت روانه زندان شدند.» بنابراین گزارش، تحقیقات درباره این پرونده ادامه دارد./ ضمیمه تپش
مرجان رضایی
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد