جام جم: «ملت پاسخ آمریکا را داد»
«ملت پاسخ آمریکا را داد» عنوان دیدار اول روزنامه جام جم است که در آن می خوانید:
حضور مردم همواره برای هر نظام سیاسی، یک پشتوانه بینظیر محسوب میشود، بخصوص که این حضور در جشن ملی یک کشور باشد و ملت با حضورشان، پایبندی خود را به اصول نظامشان نشان دهند.
ایران، دیروز همچون 34 سال گذشته در جشن انقلاب، شاهد حضور گسترده مردم بود و این مردم، حضور حماسیشان را به مسئولان هدیه کردند، اما راهپیمایی دیروز مردم ویژگی خاص دیگری هم داشت. برای بیان این ویژگی ابتدا باید به سخنان مقامات آمریکایی در روزهای گذشته نگاهی داشت؛ سخنانی که همچون گذشته از موضع بالا، با تهدید و تحقیر مردم ایران همراه بود.
در چند روز گذشته ابتدا معاون وزیر خارجه آمریکا در جلسه پرسش و پاسخ در کمیته روابط خارجی سنای آمریکا علاوه بر دخالت در مسائل داخلی کشورمان، موضوعات بحث برانگیزی درباره مذاکرات آینده ایران و 1+5 و فرجام این مذاکرات بیان کرد که این بیانات از سوی وزیر خارجه کشورمان به توهمات آمریکایی تعبیر شد، اما یکی دو روز بعد از اظهارات وندی شرمن، معاون وزیر خارجه آمریکا، جان کری، سخنان معاونش را تکمیل کرد و در گفتوگویی با شبکه سی. ان. ان باز هم همان ادعاهای همیشگی مبنی بر اینکه همه گزینهها را روی میز داریم، تکرار کرد.
این اظهارات از سوی مقامات آمریکایی در حالی بیان میشود که قرار است از چند روز دیگر (سهشنبه آینده)، مذاکرات ایران و 1+5 برای دستیابی به توافق جامع هستهای آغاز شود و واشنگتن تصور میکند اتخاذ چنین مواضعی، برتری در مذاکرات را برایش به ارمغان میآورد.
اما به نظر میرسد این حضور گسترده مردمی است که میتواند، وزنه را به یک سمت، سنگینتر کند و بر همین اساس بود که با وجود پوشش محدود اظهارات اخیر مقامات آمریکایی در رسانه ملی، مردم ایران خشم خود را از این مواضع بصراحت اعلام کردند.
ایرانیها دیروز با شعار مرگ بر آمریکا نشان دادند همانطور که رهبر معظم انقلاب توصیه کردند مواضع مقامات آمریکایی را به طور دقیق زیر نظر دارند و در مواقع لازم، پاسخ مناسب را به آنها میدهند. مردم ایران دیروز نشان دادند به برخی اظهارات مقامات آمریکایی مبنی بر دوستی با ملت ایران هیچ اعتمادی ندارند و با شعارهای ضد آمریکایی خود در سی و پنجمین جشن سالگرد پیروزی انقلابشان، مسئولان کاخ سفید را تحقیر کردند؛ کسانی را که فکر میکردند با برخی اظهارات میتوانند میان مردم و نظام فاصله بیندازند.
کیهان: «جشن عاشقان»
«جشن عاشقان» یادداشت روز کیهان است که در آن می خوانید:
دیروز برای مردم ایران عید ملی بود و برای دشمنانمان عزای عمومی! مردم برای تحویل گرفتن سیوششمین پرنده عاشقی از دستان مهربان خدا، صبح زود راهی خیابانها شدند. وقتی اسرافیل در صور دمید و مردم را به سور عمومی دعوت کرد، اسرائیل به گور خزید و به خود لرزید! سور و شادمانی به وسعت یک کشور و به عظمت یک ایران!
دیروز برای مردم ایران عید ملی بود و برای دشمنانمان عزای عمومی! مردم برای تحویل گرفتن سیوششمین پرنده عاشقی از دستان مهربان خدا، صبح زود راهی خیابانها شدند. وقتی اسرافیل در صور دمید و مردم را به سور عمومی دعوت کرد، اسرائیل به گور خزید و به خود لرزید! سور و شادمانی به وسعت یک کشور و به عظمت یک ایران!
دیروز قطرهها و جویهای کوچک به هم پیوستند و موج عظیم وحدت و همدلی از خزر به خلیج فارس و اروند رسید و ساحل والفجر 8 را دوباره طوفانی کرد تا یاد آنها که تن به طوفان بلا داده بودند برای همیشه جاوید بماند.
دیروز همه سخنگوی نظام بودند! 75میلیون سخنگو، عجیب اما واقعی است! و عجیبتر اینکه حرف همه آنها یکی بود! اصلاً مردم، به زیاد حرف زدن عادت ندارند. بیشتر اهل میدان عمل هستند. آنها سیوپنج سال است که عملاً آمریکا را تحقیر کردهاند، چگونه؟ با حضور پرشور در عرصههایی که تابلوی آن، در یک کلمه «مرگ بر آمریکاست».
دیروز در کوچهها و خیابانهای شهر عطری روحنواز پیچیده بود، پیرمردی در وسط جمعیت، که نه، در پیشانی جمعیت حرکت میکرد پیشانیاش مطلع انوار الهی و پیامآور فتح و ظفر و تجلی آمال انبیاء بود و خط زیبای ابرویش خط مستقیم و دربست به بهشت سعادت بود و ظرفیتی به اندازه جهان داشت!
پشتش به امام عصر(عج) بود و دست راستش روی دوش فرزندش سیدعلی. مردم او را دیدند! آنها را دیدند! همه دیدند حتی بچههایی که تازه بدنیا آمده بودند! دیدند که او تکیهگاهش کجا بود و دستش حامی که بود!
چهرهاش دلربا بود و درختها به احترامش در زمستان جوانه زدند و چشمانش با یک نگاه بذر امید را در دلها رویاند و اینگونه شد که دیروز هر دلی نهالستان و باغستان امید بود.
پشت سر آنها چند قاب شقایق در دست چند پیرزن و پیرمرد باغبان بود عطرشان شهر را زنده میکرد و عکسشان عفت و عزم به زنان و مردان میداد. مردم دستان باغبانها را میبوسیدند و از آنها به تبرک بوی بهشت میگرفتند!
دیروز مردم آمده بودند تا باز هم به آنها که یادشان رفته بگویند که فقط از «انقلاب» میتوان به «آزادی» رسید و بقیه راهها سراب است، حباب است! اصلاً حرف بیحساب است!
دیروز هیئت شیرخوارگان علیاصغر(ع) با هیئت جوانان علیاکبر(ع) همه جا حسینیه زده بودند تا انقلاب و مردم به آنها تکیه کنند! شیرخوارگان علیاصغری نسل پنجم با کالسکه از روی تانکها و ناوهای آمریکایی گذشتند و جدیدترین گزینه نظام را روی میز گذاشتند! و جوانان علیاکبری نسل سوم و چهارم برای ثبتنام بهشت صف بسته بودند تا نقد جانشان را به حساب معشوق واریز کنند تا به جای «یارانه» گرفتن، دل دادن «جانانه» را به رخ جهانیان بکشند و چشم حسودان را کور کنند!
دیروز دیوار بلند تحریمها با موج انفجار مهیب «مرگ بر آمریکا» شکست و بر سر دشمن آوار شد تا بفهمند که نمیفهمند! نمیفهمند که تحریم تأثیری بر مردم ما ندارد! دیروز همه مردم از روی آمریکا رد شدند و تحریمها را دور زدند! و دشمن مستأصل شد که مگر میتواند اسم 75میلیون ایرانی را به لیست تحریم شدهها اضافه کند!؟
دیروز بزرگترین جلسه تفسیر قرآن در ایران برگزار شد و مردم همه باهم سوره فتح و نصر را تفسیر کردند و نمره بیست را از علامه مفسر، بخاطر میزانترین تفسیر دشت کردند!
دیروز مردم برای سلامتی نهال انقلابشان بازهم نذری دادند و در ایستگاه صلواتی، صدای صلواتشان تا عرش رفت و آسمان از لبخند خوشحالی پیامبر(ص) روشن شد و صدای دعای خیرش به گوش همه رسید. سر هر کوچه شیرینی عشق و نقل ظفر پخش میشد.
دیروز سبد عاطفه و ایمان مردم برای یکسال دیگر شارژ شد و مردم در صفی به وسعت مسیرهای راهپیمایی، آذوقه یکسالشان را از صاحب انقلاب گرفتند و فریاد زدند که ما غرق رحمت صاحب خانهایم. آمدند تا به وندی شرمن و آن یکی کودن بگویند انقلاب را ارزان نخریدهاند که ارزان بفروشند و آنقدر این حرف را عاشقانه گفتند که گوهرشاد، همسایه ولی نعمت ایران از شادی دختران آزاد و نجیب کشورش شاد شد و از همان دور، دست دعا برایشان تکان داد! دیروز ماهوارههای هواشناسی از شناسایی هوای ایران عاجز بودند! اصلا هوای عاشقی که قابل سنجش نیست! هوای ایران از قلب خورشید گرمتر بود و چشم هر حسودی را ذوب میکرد!
سیاست روز: «دست مریزاد به این بصیرت»
«دست مریزاد به این بصیرت» عنوان سرمقاله روزنامه سیاست روز به قلم محمد صفری است که در آن می خوانید:
۲۲ بهمن سال ۹۲ از هر جهت با راهپیماییهای سالهای گذشته متفاوت بود و تمایزی روشن و آشکار داشت. تفاوت باطنی و ظاهری در این راهپیمایی میلیونی موج میزد.
آنهایی که تفاوت راهپیمایی ۲۲ بهمن امسال را در برخی مسائل دیگر دنبال میکردند، خود را شکست خورده این حماسه حضور میدانند.
آنهایی که تصور میکردند، مردم، کمرنگ در جشن انقلاب خود، حضور خواهد یافت، شکست خورده بزرگ این هماورد هستند.
آنهایی که گمان میکردند، مردم شعار مرگ بر آمریکا سر نخواهند داد، وادادگی خود را بیشتر لمس کردند.
آنهایی که در خیال خود، فکر میکردند، مردم به ندای رهبری لبیک نخواهند گفت، اکنون سرخوردهتر شدهاند.
ظاهر راهپیمایی ۲۲ بهمن ۱۳۹۲، نشان میداد که مردم از سالهای گذشته هم حضوری پررنگتر در صحنه داشتند.
حضور میلیونی مردم، انزوای تفرقهافکنان را بیشتر ساخت. انزوایی که مرگ سیاسی آنها را در میان مردم ایران اسلامی رقم خواهد زد.
باطن راهپیمایی هم از ماهیت دیگری برخوردار بود. شعارها و دیدگاههای مردمی که در این راهپیمایی پرشکوه و پرصلابت دیده و شنیده شد، نشان از بلوغ فکری مردمی دارد که ۳۵ سال از انقلاب آنها میگذرد و هر سال، آگاهی و بصیرت آنها نسبت به مسائل گوناگون دو چندان میشود.
نسل جدید انقلاب، در این راهپیمایی، بلوغ سیاسی خود را به خوبی به رخ همگان کشید و نشان داد که آرمانهای انقلاب اسلامی، قابل معامله نیست.
حضور میلیونی مردم در این صحنه از انقلاب اسلامی لبیک بزرگی بود که مردم به ندای رهبری گفتند. ولایتپذیری مردم ایران، نشانه آشکاری از تبعیت مردم از رهبری نظام است.
این حضور، از هر سلیقه و تفکر سیاسی که باشد نشان دهنده آن است که مردم پای اصول انقلاب اسلامی ایستادهاند.
آن فردی که اعتقاد به انقلاب و آرمانهای آن نداشته باشد، پای در صحنه نخواهد گذاشت ودر چنین رفراندوم بزرگی شرکت نخواهد کرد تا مبادا خیل عظیم مردم، بیشتر جلوه دهد.
آنهایی هم که دل در گرو انقلاب، نظام و ولایت دارند، اما به هر دلیلی در این حماسه حضور، شرکت نکردند، جزئی از خیل عظیم مردمی هستند که پای به صحنه گذاشتند و دشمنان انقلاب و نظام اسلامی آنها را هم باید به حساب میلیونها نفری بیاورند که آمدند.
آرمانهای انقلاب و سیاستهای نظام با تغبیر دولتها، دستخوش تغییرات ماهیتی نمیشود. همه دولتها برای پیاده کردن سیاستها و آرمانهای انقلاب اسلامی روی کار میآیند. همه آنها در تبعیت از رهبری و مردمی که پای انقلاب ایستادهاند گام برمیدارند.
دشمنان خارجی و عوامل داخلی آنها گمان نکنند که با انتخابات ۲۴ خرداد ۹۲ اتفاق خاصی افتاده است و باید منتظر تغییرات اساسی در سیاستهای نظام باشند.
همانگونه که رئیسجمهور هم در سخنان ۲۲ بهمن خود تاکید کرد؛ «ما همان آرمان ۲۲ بهمن ۵۷ را با صدای بلند تکرار میکنیم و به همه دنیا میگوییم استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی.»
شعارهای مردم در روز۲۲ بهمن نشان داد که تفاوت ۲۲ بهمن امسال از آن جهت است که، گزافهگوییها، گستاخیها و تهدیدات پوشالی آمریکا و رژیم صهیونیستی، هر اندازه که افزایش یابد، ملت ایران هم گزینه «تهدید در برابر تهدید» را انتخاب خواهد کرد.
آزمایش موشک بالستیک دوربرد، که یک روز پیش از برگزاری راهپیمایی ۲۲ بهمن انجام شد، تأثیر حضور میلیونی مردم را بسیار افزایش داد.
شعف و شادمانی مردم از این پیشرفت نظامی و دفاعی فرزندان غیور خود، روز گذشته در چهره یکایک آنها در راهپیمایی دیده میشد.
مردم به خوبی میدانند که بهترین راه، مقاومت، ایستادگی و تقویت ساختار درونی کشور برای مقابله با تهدیدات و تحریمهای دشمنان است.
و این حضور، اکنون برای دولت و تیم مذاکرهکننده هستهای، پشتوانهای بزرگ خواهد بود تا در مقابل زیادهخواهیهای طرف مقابل با دست پر به میدان برود و پیروز از آن باز گردد.مردم ایران اسلامی روز گذشته سنگ تمام گذاشتند. دست مریزاد به این بصیرت.
مردم سالاری: «فرزندان انقلاب»
«فرزندان انقلاب» سرمقاله امروز روزنامه مردم سالاری به قلم علی ودایع است که در آن می خوانید:
حماسه سیاسی ملّت ایران، در سالگرد آغاز جمهوری اسلامی تکمیل شد .11فوریه در 35 سال گذشته ایرانیها با تصاحب تیتریک رسانههای جهان و نمایش اقتدارمردمی، قدرت خود را به رخ جهانیان کشیده اند.
پس از چندسال تنش میان مقامات سیاسی و نگاه حذفی با راهبرد اپوزیسیون پروری ، دیروز همه در کنار هم و با هم از انقلاب به آزادی رسیدند. منش جمهوری اسلامی با شعار نه شرقی و نه غربی، ریشه در استکبار ستیزی و مبارزه با استعماردارد.
به روایت تاریخ به اجنبیها همیشه چشم طمع به ایران داشته اند و از هیچ اقدامی علیه منافع ایرانیان فروگذار نکرده اند.
امروز دیگر منافع کشورها در میدان جنگ تامین نمیشود بلکه این دیپلماتها هستند که در مذاکرات پشت درهای بسته و با واژگان حقوقی یکدیگر را به چالش میکشند.
تهدیدات مشترک و منافع مشترک آنها را به همگرایی سوق میدهد و تناقض منافع تنشهای دیپلماتیک و سیاسی را حادث میکند.
در این میان یک موضوع و عرف کاملا پذیرفته شده وجود دارد،هیچ تفاهمی دائمی نیست و با اقتضای زمانی روابط به شکل معادلات درهم پیچیده تغییر میکند. مشهود ترین نمونه آن حوادث کی یف است.
آمریکاییها در سال2004 با هدایت نارضایتی از سیستم حکومتی تحت امر روسیه انقلاب نارنجی را به پیروزی رساندند اما چند سال بعد در میانه ادبیات تهاجمی محمود احمدینژاد برای کسب حمایت کرملین در جریان تصوب قطعنامه شورای امنیت علیه سازمان ملل دست به یک عقب نشینی استراتژیک زدند.
روسها به همراه چینیها در پنج قطعنامه شورای امنیت علیه ملت ایران برای وضع تحریمهای خصمانه دست خود را بالابردند.
در آن روزها که جام جم به رسانه پاستور تبدیل شده بود و چشم بر گلایههای مردم بسته بود،موضوع را سانسور کرد و امروز نیز همین نگاه به کرملین ادامه دارد.
پس از روی کار آمدن دولت یازدهم رسانه ملی حرکت گذشته خود را به شکل معنی داری تغییر داده است.
رسالت یک رسانه واکاوی و بررسی مشکلات جامعه است اما چه میشود که رسانه ملی در چرخشی 180 درجهای از مجیزگویی دولت به بهانه گیری بنی اسرائیلی میرسد. دولت تدبیر و امید ضعفهایی دارد که باید ضمن توجه به مخالفان نسبت به رفع آنها تلاش کند. در این میان ادبیات خس و خاشاکی زیبنده آقای روحانی نیست.
برخی به حق نگران معادلات دیپلماتیک دولت تدبیر و امید هستند که رئیس جمهوری به عنوان عالی ترین مقام اجرایی کشور باید پاسخگوی آنها باشد اما منتقدان هم باید با سعه صدر مسائل را مورد پردازش قرار دهند تا به همصدایی با رسانههای معاند مبتلا نشوند. رسانه عریض و طویل با هزینههای گزاف، در مقابل رسانههای خارج نشین که با مهندسی افکار عمومی اداره میشود در رقابت است.
نگاه پوپولیستی جام جم به مسائل دیپلماتیک که بیشتر پس از تفاهم نامه ژنومیان ایران و 1+5 نمود پیدا کرده است؛با نگاه غیر حرفه ای و مسئله دار، هرروز مخاطبان بیشتری را به سمت نگاه مغرضانه رسانههای غربی سوق میدهد.
آمریکاییها به هیچ وجه قابل اعتماد نیستند و هرکس که مدافع آنها باشد در میان فرزندان انقلاب جایی ندارد اما این موضوع باعث نمیشود که برخی رسانهها از واشنگتن غول منفی و مهار نشدنی بسازند.
در جریان هشت سال جنگ تحمیلی عراق با فرزندان انقلاب کشورهای متعددی دیکتاتوربعثی را همراهی میکردند اما این واقعیت تاریخی همانند موضوع قطعنامهها نادیده گرفته میشود.
این موضوع در عمق ماجرا تقابل قهرمانانه ایرانیها را با دشمنان منهدم میکند و از طرف دیگر فرزندان انقلاب را در جریان مذاکرات به گوشه رینگ نبرد با 1+5 پرتاب میکند.
در ایالات متحده و حتی کشورهای اروپایی رسانههای دولتی سعی میکنند در چارچوب دیپلماسی رسانهای به عنوان یارپنهان در مذاکرات همراهی کنند،اتفاقی که متاسفانه در ایران و پس از لغو اولیه تفاهمها ایجاد نشد. دیپلماسی انقلاب به هیچ به این معنی نمیتواند باشد که ایران با جهان سر جنگ دارد.
تهران در طول 35 سال گذشته هیچ و به کشوری را مورد تهاجم قرار نداده است و همواره از خود دفاع کرده است و این نقطه تفاوت جمهوری اسلامی با حکومتهای داعیه دار حقوق بشر و دموکراسی است.
مردم ایران همواره صلحطلب بودهاند اما در مقابل هرگونه تهاجمی جوابی پشیمان کننده داده اند در این میان ادبیات تهاجمی حتی در واژگان پارسی جایی ندارد.
دیروز، در میان شوق پرچم ایران جای بعضی فرزندان انقلاب اسلامی خالی بود. چند روز پیشتر پنج مرزبان ایرانی توسط گروه موسوم به جیشالعدل از گروههای تحت امر القاعده ربوده شدهاند و بسیاری از رسانههای ایرانی متاسفانه در این مورد هم نتوانستند نمره قبولی کسب کنند تا کاربران ایرانی در فضای مجازی با عنوان «freeiraniansoldiers#» میدان دار ایجاد همدلی علیه این اقدام تروریستی شوند.
کمپین «سربازان ایرانی را آزاد کنید» پس از ایجاد کمپین «جین پوشهای انقلابی» که علیه سخنان بنیامین نتانیاهو ایجاد شد ؛ دومین نمایش قدرت ایرانیها در فضای مجازی و فیس بوک است و نشان میدهد که از فضای مجازی با قدرتی بسیار بیشتر از رسانههای دیداری و شنیداری میتوان بهره برد.
پاکستان به عنوان مهد القاعده و طالبان شناخته میشود. در حالی که اتهامات سنگینی علیه اسلام آباد و «آی اس آی» به عنوان سازمان اطلاعات این کشور مطرح است آنها نتوانسته اند اقدام قابل تاملی در مورد پرورش تروریسم وهابی و سلفیگری انجام دهند.
در حالی که زمزمه تحویل بمبهای اتمی عربستان توسط پاکستان هرروز بلندتر میشود، اسلام آباد در نهان اقدامات خصمانه خود را گسترش داده است. مردم ایران برای آزادی فرزندان انقلاب این حق را برای خود قائل هستند که وارد خاک پاکستان شده و با گروه جیشالعدل وارد نبرد تن به تن شوند.
پاکستانیها در مورد اقامت پنهانی بن لادن در ابیت آباد نیز در مقابل جامعه جهانی به وظیفه خود عمل نکردند و حالا در مواجهه با گروههای تروریستی که علیه ایران اسلامی در حال فعالیت هستند نیز اقدام موثری انجام نمیدهند و این موضوع در ذهن ایرانیها حک خواهد شد.
جمهوری اسلامی: «فصل همدلی»
«فصل همدلی» سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی است که در آن می خوانید:
بسمالله الرحمن الرحیم
فرا رسیدن سی و پنجمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی و حضور حماسی مردم در راه پیمائی یومالله 22 بهمن حداقل دو پیام به همراه خود دارد.
اول اینکه این یک انقلاب موفق بوده که توانسته خود را از کوران حوادث و انواع توطئهها نجات دهد و نظام حکومتی متولد شده از خود را با اقتدار در صحنه نگهدارد و دوم اینکه وقتی مردم برای یک انقلاب بپاخیزند و پشتیبان آن باشند این انقلاب بر تمام توطئهها غلبه میکند و هیچ قدرتی نمیتواند مانع ادامه حیات آن شود.
مطالعه تاریخ انقلابهای جهان در دوران معاصر نشان میدهد حتی انقلابهای مردمی درصورتی که حضور مردم را در تداوم خود نداشته باشند، توسط نااهلان و نامحرمان مصادره میشوند. به همین دلیل، آنچه ضامن استمرار و حافظ هویت انقلابهاست حضور مردم در صحنه است.
انقلاب اسلامی به دلیل پشتوانه پررنگ و پرقدرت مردمی در آغاز شکل گیری، توانست بسیار سریع و عمیق به پیش برود و اندامهای نظام برآمده از خود را به کارائی برساند.
اگر این انقلاب در چهارمین دهه از عمر خود همچنان در وجود مردم ایران نفوذ دارد به دلیل همین پشتوانه مردمی و همدلی بینظیری است که مردم در زمان پیروزی داشتند. این، سرمایهایست که امروز نیز انقلاب و نظام جمهوری اسلامی به آن نیاز دارند.
تلاشهای زیادی برای ایجاد تفرقه میان مردم وجود دارد که به مثابه یک آفت خطرناک، انقلاب را تهدید میکند. این تهدید متأسفانه فقط بیرونی نیست بلکه از داخل نیز انقلاب و نظام جمهوری اسلامی تهدید میشوند.
از دشمنان انتظاری غیر از تهدید وجود ندارد. بسیار طبیعی است که قدرتهای سلطهگر به دلیل اینکه قیام مردم ایران علیه استبداد داخلی و استعمار خارجی منافع آنها را به خطر انداخته برای ناکام نمودن آن نقشهها داشته باشند و برنامهها اجرا کنند.
با اینحال، از توطئهها و تهدیدهای دشمنان خارجی نباید هراسید، اگر خطری انقلاب و نظام جمهوری اسلامی را تهدید کند اختلافات داخلی و به جان هم افتادن گروهها بر سر کسب قدرت است. این، همان تهدید داخلی است که باید از آن برحذر باشیم و برای مقابله با آن با تمام توان تلاش نمائیم.
امام خمینی که محور وحدت و همدلی مردم برای شکل گیری انقلاب اسلامی و به پیروزی رساندن آن بودند، همواره بر این واقعیت تأکید میکردند که این انقلاب هرگز از دشمنان خارجی شکست نخواهد خورد و اگر روزی خطری آن را تهدید کند قطعاً از داخل خواهد بود.
درستی این سخن واقع بینانه تا امروز به اثبات رسیده و همین تجربه که تحمیل جنگ و تحریمها و تبلیغات مسموم و فشارهای سیاسی خارجی نتوانستهاند کاری از پیش ببرند وضعیت آینده را نیز نشان میدهد.
قطعاً در آینده نیز دشمنان خارجی در توطئههای خود ناکام خواهند ماند و انقلاب اسلامی با قدرت و قوت تمام توطئهها را به شکست خواهد کشاند بشرط اینکه انسجام داخلی حفظ شود و انقلاب از تهدید داخلی در امان باشد. توصیه امام خمینی به مسئولین نظام این بود که با هم متحد باشند و نیروها و امکانات خود را علیه دشمنان مشترک بکار بگیرند.
آنچه امام خمینی گفتند و توصیه کردند، متن قرآن کریم است که می فرماید:«محمد رسولالله و الذین معه اشداء علی الکفار رحماء بینهم».
توصیف قرآن از پیامبر گرامی اسلام و پیروان آن حضرت اینست که آنها در برابر کفار شدت عمل نشان میدهند ولی با همدیگر مهربان و صمیمی هستند.
مهربانی و صمیمیت به معنای این نیست که همه یکسان فکر کنند و هیچ اختلاف نظری نداشته باشند بلکه مقصود اینست که اصل را بر وحدت و همدلی بگذارند و اجازه ندهند اختلافات مانع تعامل آنها با همدیگر شود.
عمل به همین توصیه بود که انقلاب اسلامی را به پیروزی رساند و ملت ایران را در جنگ تحمیلی و انواع توطئههای خارجی غلبه داد.
اکنون با اینکه برای استمرار انقلاب و حفاظت از دستاوردهای آن باید پایبندی بیشتری به این توصیه امام خمینی که برگرفته از قرآن کریم است نشان دهیم، متأسفانه گفتارها و رفتارهای رقبای سیاسی با همدیگر بگونهایست که گوئی در جهت عکس توصیه بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی و رهنمود قرآن کریم حرکت میکنند و به جای «اشداء علی الکفار» اشداء علی انفسهم شدهاند! این، یک خطر بزرگ برای انقلاب و یک هدیه بزرگ به دشمنان است.
همه باید منافع شخصی و گروهی را کنار بگذارند و به مصالح انقلاب و کشور و ملت فکر کنند. هیچ مجوز شرعی و عقلی برای کشاندن اختلافات به رسانهها و محافل و مجامع عمومی و سطح جامعه وجود ندارد و جامعه باید عرصه همدلی مسئولان و فعالان سیاسی باشد.
دهه فجر انقلاب اسلامی، که یادآور فداکاریهای مردم و همبستگی آنها برای غلبه بر استبداد داخلی و استعمار خارجی است، و روز 22 بهمن که روز غلبه لشکر الهی بر جنود شیطانی است، باید فصل همدلی مسئولین و فعالان سیاسی نیز باشد.
مسئولان باید در همدلی و هماهنگی با همدیگر برای مردم الگو باشند. انتظار مردم از کسانی که مسئولیتی برعهده دارند اینست که در پیروی از بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی و عمل به توصیههای ایشان پیشگام باشند و با عمل خود، دیگران را به وحدت و همدلی دعوت کنند.
در روز 22 بهمن دیدیم که مردم سراسر کشور با سلائق مختلف به صحنه آمدند و در راه پیمائی سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی شرکت کردند.
این حضور حماسی که برای سی و پنجمین سال پیاپی استمرار دارد، دشمنان انقلاب و نظام جمهوری اسلامی را مأیوس خواهد کرد و راه را برای هرچه مقتدرانهتر عمل کردن مسئولان نظام در برابر سلطهجویان و مستکبران هموارتر خواهد نمود. مردم با این حضور خود، به مسئولین و فعالان سیاسی نیز میآموزند که روزهای شروع سی و ششمین سال انقلاب اسلامی را به فصل همدلی تبدیل کنند.
رسالت: «اوج حماسه سیاسی»
«اوج حماسه سیاسی» عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم محمدکاظم انبارلویی است که در آن می خوانید:
دیروز ملت بزرگ و بیدار ایران با حضور حماسی در راهپیمایی یومالله 22 بهمن چشم جهانیان و بویژه قدرتهای بزرگ را مبهوت کرد.
35 سال استقامت و پایداری، 35 سال بصیرت و بیداری، 35 سال نشاط و سرزندگی در مبارزه با طواغیت جهان، 35 سال هوشیاری در رصد فریب دشمنان اسلام و ایران، 35 سال پایبندی به قرآن و پیروی از احکام اسلام، 35 سال وفاداری به رهبری پاک و پیامبرانه امام خمینی (ره) و رهبر مظلوم و معظم انقلاب اسلامی، 35 سال پنجه در پنجه استبداد و استکبار جهانی بویژه آمریکا و صهیونیسم بینالملل انداختن و بالاخره 35 سال ایثار، فداکاری، جانبازی و بر سر پیمان خویشتن خود با خدا ماندن... تصویری است که امسال به مناسبت سال حماسه سیاسی، ملت مسلمان ایران از خود در جهان واتاب داد.
گزینه حضور حماسی در صحنه از آغاز شکلگیری نهضت اسلامی امام خمینی(ره) همواره پاسخ گزینه دشمن در جنگ سخت و نرم بوده است. این گزینه برتری خود را همواره به گزینههای دشمن نشان داده است و تاریخ میتواند به آن گواهی دهد. امسال این گزینه شفافتر از سالهای گذشته بود.
***
مجمع روحانیون مبارز یکشنبه گذشته در آستانه برگزاری راهپیمایی عظیم یوم الله 22 بهمن با حضور در مرقد حضرت امام خمینی(ره) با آرمانهای مقدس امام خمینی(ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی تجدید پیمان کرد.
این یک رویکرد مبارک است. مجمع روحانیون مبارز در فتنه 88 کارنامه قابل قبولی از خود در دفاع از نظام و میراث امام خمینی(ره) ارائه نکرد.
آن هنگام که رهبری مظلوم انقلاب اسلامی در پاسداشت از جمهوریت و اسلامیت نظام تمام قد در برابر اهل فتنه ایستاد و از حماسه حضور 40 میلیونی ملت در انتخابات ریاست جمهوری دور دهم حمایت کرد، مجمع روحانیون مبارز همصدا با فتنهگران راه خود را از راه امام (ره) که فرمود؛ «میزان رای ملت است» جدا کرد.
در حالی که رهبری انقلاب اسلامی برای مهار فتنه در نماز جمعه تاریخی 29 خرداد خطبه خواند، مجمع روحانیون مبارز در روز 30 خرداد به عنوان اعتراض به اعلام نتایج انتخابات اعلام راهپیمایی کرد.
روز 30 خرداد روز اعلام جنگ منافقین با نظام مقدس جمهوری اسلامی در سال 60 بود. لذا مجمع همصدا با منافقان و مخالفان نظام دستور سنگربندی خیابانی و مقابله با جمهوریت نظام را صادر کرد اما در همین مجمع انسانهای ارزشمندی بودند که ولو دیر هنگام اعلام راهپیمایی را پس گرفتند و حاضر نشدند ننگ اعلام محاربه با نظام مقدس جمهوری اسلامی در کارنامه آنها ثبت شود.
از آن هنگام به بعد تا عاشورای سال 88 تمام کشور، نه تنها تهران دستخوش ناآرامی بود. کسانی که فتنه را کلید زده بودند، میخواستند تا سرنگونی نظام آن را دنبال کنند در فتنه سال 88 دهها نفر کشته شدند. آرمانهای امام (ره) به سخره گرفته شد، شعارهای انقلاب را معکوس کردند و حتی اهل فتنه نوک تیز حمله خود را به سمت اصل نظام گرفتند.
اما متاسفانه مجمع روحانیون مبارز در همه این ایام ساکت بود و با سکوت خود از فتنه حمایت کرد.در همان زمان یک سئوال در ذهن متدینین مطرح بود که اگر این جماعت با منتخب ملت مسئله دارند، چرا حمله خود را به شعارهای انقلاب و اهداف امام نشانه گرفتهاند؟ سوال این بود: وقتی تمثال مبارک امام (ره) را در دانشگاه تهران در 16 آذر 88 به آتش کشیدند چرا عدهای در مجمع روحانیون مبارز که قبل از انقلاب و بعد از انقلاب جانشان را برای امام فدا میکردند ساکت بودند و حتی یک بیانیه خشک و خالی در محکومیت این عمل زشت صادر نکردند؟سوال متدینین این بود که وقتی در عاشورای 88 منافقان شعار مرک بر اصل ولایت فقیه را مطرح کردند، چرا اعضای مجمع در برابر این پدیده شوم و خائنانه ساکت بودند؟سوال متدینین این بود که وقتی انقلاب اسلامی به بهانه دروغ تقلب در انتخابات توسط ارتش رسانهای غرب مورد هجوم قرار گرفت، چرا مجمع در این جنگ نابرابر سکوت اختیار کرد؟چرا آنان جایی که باید فریاد میزدند و در کنار مردم و انقلاب قرار میگرفتند ساکت بودند.
این سوالات و دهها سوال در ذهن مردم بود که بیپاسخ ماند. اکنون این پرسش در ذهن برخی که خود همگرایی با جریان فتنه داشتند و دارند هم وجود دارد، چرا سکوت؟ چرا سکوت؟
لذا یکشنبه گذشته حضرت آیتالله موسوی بجنوردی یکی از اعضای محترم مجمع روحانیون مبارز در مرقد حضرت امام مورد سئوال خبرنگار آرمان قرار میگیرد. خبرنگار سوال میکند؛ «به نظر میآید مجمع روحانیون مبارز چند سالی بود که آنچنان فعالیتی نداشت.
دلیل این سکوت چه بود؟» ایشان میفرمایند:«مجمع هر دو هفته یکبار جلسه تشکیل میدهند و در این جلسات اعضا در خصوص موضوعات روز داخلی و بینالمللی اظهار نظر میکنند... به دلایل معذوریتهایی که به وجود آمده بود ترجیح میدادند موضوعات جلسات در رسانهها مطرح نشود، تشکل ما در هشت سال گذشته فعال بوده است.
ما همیشه فعال بودهایم و اکنون هم که دولت تدبیر و امید براساس عقلانیت مشغول فعالیت است فضایی را برای ما به وجود آورده که میتوانیم بهتر از گذشته فعالیت کنیم».
هر کس که این توضیحات را بخواند در مییابد که این پاسخ آن سوالات نیست. کسی نگفته است شما مشروح مذاکرات خود را بیایید به مردم بگویید.
سوال این است چرا بر خلاف مرامنامه خود و برخلاف منشور برادری امام (ره) از نظام، ولایت فقیه، انقلاب و کشور در توفان فتنه 88 دفاع نکردید و در کنار مردم نایستادید.
چرا همین اقدام خوب و شایستهای را که مجمع در 35 سالگی انقلاب در مرقد امام (ره) برای اعلام همبستگی با آرمانهای بنیانگذار جمهوری اسلامی و مردم انجام دادند در سال 88 نکردند. این که دیگر هیچ هزینهای برای آنها نداشت.
اگر پس از شعار ننگین مرگ بر اصل ولایت فقیه منافقان در محرم 88 «مجمع» با حضور در مرقد مطهر امام (ره) از واضع اصلی تئوری ولایت فقیه دفاع میکرد با تجدید پیمان با نظامی که امام با خون و دل آن را بنیان نهاده بود حمایت میکرد میتوانست کارنامه قابل قبولی برای فرار از سکوتی باشد که اکنون قابل قبول نیست. این کمترین توقع مردم از شما بود و کم هزینهترین اقدام از سوی شما، سئوال این است چرا همین را دریغ فرمودید؟
امسال برای اولین بار پس از فتنه سال 88 مجمع روحانیون مبارز به مناسبت پیروزی انقلاب بیانیه داد.
علیرغم کاستیهای این بیانیه باید از آنها تشکر کرد. امسال مجمع با حضور در مرقد مطهر حضرت امام (ره) بیعت گذشته خود را با امام ومردم تجدید فرمود.
مفهوم این کار چیست؟ مفهوم این کار شکست مفتضحانه اتاق فتنه در لندن، تل آویو و واشنگتن است. آنها میخواستند بخشی از نیروهای انقلاب و امام (ره) را از پیکر نظام جدا کنند. صبوری رهبری باعث شد دشمن این آرزو را به گور ببرد.
آقای خاتمی به همین مناسبت نیز گفته بود؛ «برای تحقق حماسه سیاسی مورد نظر رهبری باید زمینه رفع کدورتها فراهم شود». این حرف درستی است.
روز 22 بهمن بهترین روز برای رفع کدورتها و پر کردن شکاف نخبگان است و لو آن شکاف به سنگینی یک فتنه باشد.روز 22 بهمن روز تحکیم اتحاد ملی و انسجام اسلامی است.
روز 22 بهمن روز جمع شدن زیر پرچم نورانی جمهوری اسلامی و پشت سر امام (ره) و رهبری است. هر کسی که سخن از تفرقه و جدایی بزند به بیراهه میرود و هر کس که سخن از وحدت و آشتی به میان میآورد یک قدم از دشمنان نظام دور و دهها قدم به دوستان نظام و انقلاب نزدیک میشود.
دیروز خیابانها مملو از جمعیت میلیونی ملت ایران بود که فارغ از زبان، نژاد و قومیت اسلام و خدا را فریاد زدند و نام و یاد امام (ره) را گرامی داشتند و با رهبری معظم به عنوان تداوم بخش راه امام (ره) تجدید بیعت کردند لذا از مجمع روحانیون میخواهیم به برخی دوستان و رفقایشان که امروز در حبس و حصر هستند و همچنان بر طبل تفرقه و فتنه میکوبند بگویند؛ از خر شیطان بزرگ پیاده شوید، ایستادن در برابر قرآن و ملت یک فکر بیهوده و عبث است، 35 سال این تفکر به آزمون گذاشته شد و هر بار بدتر از بار قبل مردود شد.
ای کاش بیعت با امام (ره) و حضور در مرقد مطهر بنیانگذار جمهوری اسلامی و واضع تئوری ولایت فقیه توسط «مجمع روحانیون مبارز» در سال 88 صورت میگرفت.
ای کاش بیانیه مجمع در سال 92 در مورد یوم الله 22 بهمن در بهمن 88 صادر میشد اما برای پیوستن به انقلاب، امام و مردم هیچگاه دیر نیست.
بازگشت به اردوگاه انقلاب و همگرایی با مردم نشانه شکست دشمن در جنگ نرم علیه ملت ایران است.
اعضای مجمع با حضور در مرقد امام (ره) و راهپیمایی 22 بهمن امسال گامی برای تعظیم حماسه سیاسی برداشت. این گام یک رویکرد مبارک است و باید آن را گرامی داشت.
ابتکار: «این بیانیه و آن سخنرانی»
«این بیانیه و آن سخنرانی» عنوان سرمقاله روزنامه ابتکار به قلم سید علی محقق است که در آن می خوانید:
ایران یک 22 بهمن دیگر را تجربه کرد. از روزها قبل، همه افراد و گروهها برای حضور در راهپیمایی دیروز فراخوان داده بودند؛ از محمد خاتمی تا احمد خاتمی، از حزب مشارکتِ ممنوع شده تا موتلفهی همیشه مغبون شده، از ایثارگران انقلاب اسلامی تا مجاهدین انقلاب اسلامی، از مقامات لشکری تا بزرگان کشوری، از قم تا تهران و از هاشمی تا هاشمی! به تاسی از این فراخوانهای متنوع، همه طیفهایی که در 24 خرداد پای صندوق رای آمده بودند، دیروز هم تا جایی که حاشیه سازان اجازه میدادند، به خیابان آمدند.
هم اکثریت طرفدار حسن روحانی و جبهه اعتدال و اصلاحات بودند، هم اقلیت طرفدار سعید جلیلی و جبهه پایداری حضور به هم رساندند و هم همه طیفهای حدفاصل این و آن.
آن فراخوانها و این حضور، دست به دست هم داد تا 22 بهمن امسال، هم روی کاغذ و هم در کف خیابانِ بلند انقلاب تا آزادی، به روزی برای وحدت و همدلی همه گروههای سیاسی معتقد به جمهوری اسلامی ایران و وفادار به قانون اساسی شبیه شود.
از این رو بهمن امسال با خیلی از بهمنهای چهار دهه گذشته به ویژه بهمنهای چهار سال گذشته متفاوت بود.راهپیمایی دیروز پایتخت سه جزء اصلی داشت.
جزء اول و اصلی همان طور که گفته شد، مردمی بودند که علیرغم تنوع در نظرگاههای سیاسی، از اکثریت تا اقلیت، همه تمام قد به خیابان آمده بودند.
جزء دوم آن، حسن روحانی بود که در مقام رئیس جمهوری کشور سخنران این مراسم باشکوه بود. روحانی صبح دیروز در اولین بهمن پس از استقرارش در پاستور، راهی میدان آزادی شد تا هم در این اجتماع عظیم مشارکت داشته باشد و هم در اولین سخنرانی خود در این مقام و از این تریبون، رویکرد و سیاست داخلی و خارجی ایران جدید پس از احمدی نژاد و پیامهای انتخابات 24 خرداد را در 35 سالگی جمهوری اسلامی ایران تشریح و تبیین کند.
به طور طبیعی این دو جزء قرابت زیادی با هم داشتند و بر اساس همه آنچه که در پاراگرافهای بالا گفته شد، آنکه پشت تریبون 22 بهمن با مردم ایران و سران جهان سخن میگفت، برآیند رای اکثریت همان مردمی بود که در مقابل او در حدفاصل انقلاب تا آزادی ایستاده بودند. جزء سوم راهپیمایی دیروز اما دستاندرکاران پشت صحنهی برگزاری راهپیمایی و انشا کنندگان بیانیه پایانی آن بودند.
نگاهی به آنچه که رئیس جمهور به نمایندگی از مردم و دولت مستقر از تریبون 22بهمن گفت و آنچه که در بیانیه هشت ماده ای تنظیم شده به نام همه مردم قرائت شد، به خوبی وجود زاویه بین نویسندگان بیانیه و تنظیم کنندگان نطق رئیس دولت را آشکار میکند.
برخی از بندهای این بیانیه، نه از جنس حرفهای دیروز روحانی بود و نه منطبق بر مطالبه جمهور مردمی بود که در مشارکت 73 درصدی انتخابات خرداد امسال و حضور میلیونی راهپیمایی دیروز نقش داشتند.
روحانی حاکمیت، دولت و مردم را یکجا و به عنوان نظام جمهوری اسلامی ایران، در یک سو و در کنار هم نشاند و به نمایندگی قانونی از آنان از اصلاح و تغییر در چارچوب مردم سالاری دینی، شکل گیری فضای آزادتر و آرام تر در کشور و تعامل زنده در برابر جهان و در کنار هم دیدن آرمان و واقعیت در دیپلماسی به عنوان پیامهای انتخابات 24 خرداد نام برد و خاطرنشان کرد: «سیاست دولت در زمینه مسایل خارجی سیاست اعتدال است و به فکر تعامل موثر، سازنده و واقع بینانه از موضع برابر با جهان هستیم.»
اما در مقابل بسیاری از بندهای بیانیه پایانی راهپیمایی در روزها و سالهای پیش از خرداد 92 سیر میکرد.
در لابلای مفاد این بیانیه به جای وحدت آفرینی و ایجاد همدلی و یک صدایی در عرصه سیاست خارجی، مردم و بخشی از حاکمیت در یک سو و درکنار نویسندگان بیانیه نشانده شدند و انگار در سوی مقابل این گروه، دولت و دستگاه دیپلماسی کشور جای داشت. از یک سوی ماجرا قدردانی شد و با چشم پوشی از دستاوردهای دیپلماتیک دولت،- که الحق منطبق با خواستههای مردم بود- از استراتژی« تهدید علیه تهدید» سخن گفته شد.
انگار نه انگار که آن مردی که فقط شعار میداد و از دیپلماسی تهاجمی و «قطعنامهدان» سخن میگفت، ماههاست که رفته است. به عبارت بهتر، بیانیه راهپیمایی میلیونی 22 بهمن تهران اگرچه بندها و مفاد صحیحی هم داشت، اما در برخی موارد بیشتر از این که حرف دل جمهور مردم و شبیه به سخنان رئیس جمهور مردم باشد، خطابهای علیه دولت برآمده از رای مردم شده بود و تنه به تنهی شعارهای آن روزهای احمدی نژاد و این روزهای منتقدان سر سخت دولت یازدهم میزد.
آفرینش: «35 سال حضور و کمی انتظار»
«35 سال حضور و کمی انتظار» سرمقاله روزنامه آفرینش به قلم حمیدرضا عسگری است که در آن می خوانید:
گل واژه های حضور این مردم را نمی توان درهیچ قاموس و استدلالی معنا کرد، مردمی که وجودشان را با حضورشان، و حمایتشان را با خروششان از ایران اسلامی بارها و بارها اعلام کرده اند. جای بالیدن است که امواج پرتلاطم «شور وشعور» را می توان در بین آحاد این مردم دید.
22 بهمن امسال معنا و مفهوم بسیاری داشت و بسیاری از چشم ها در داخل و خارج به تصمیم مردم و نحوه حضورشان در راهپیمایی بود.
قصد برخورد شعاری با موضوع را نداریم؛ اما به واسطه حضور پرشور مردم، قصد داریم چند کلامی از زبان آنها و خودمان به عنوان عضوی از جامعه خطاب به مسولان بیان کنیم و انتظار داریم که بشنــوند:
خبرها و گزارش ها برای انعکاس حضور مردم هرچند که از سوی رسانه های داخلی و خارجی به طورگسترده پوشش داده شد، اما لنز دوربین ها نمی تواند بازگو کننده معانی و مفاهیم معنوی موجود در بین این جمعیت بوده باشد.
دیروز تصاویر نشان داد میدان آزادی و خیابان های متصل به آن پربود از حضور ایرانیان. اما نتوانست این را گزارش کند و بگوید که این مردم چه کسانی بودند!
دربین جمعیت بسیاری از کسانی بودند که 35 سال قبل درراهپیمایی هایی که همراه با شلیک گلوله بود شرکت داشتند و بعد ازآن تجربه شرکت در جنگی هشت ساله را به دوش می کشیدند.
این قشر کثیر هنوز حرف های امامشان را که می گفت:«تا وحدت در میان مردم و مسولان باشد این کشور از گزند بیگانگان درامان است» را به یاد دارند و انگیزه اصلی حضورشان نیزحفظ این وحدت و انسجام کشور بود. اما در دلشان گله از نابسامانی ها و نا اخلاقی هایی بود که امروز به رقم سفارش بزرگان نظام، به چشم می بینند.
برای کسانی که وحدت زمان انقلاب را درک کرده اند بسیار سخت و دردناک است که امروز اختلافات سیاسی فضای کشور را مسموم و موجب سوء استفاده شده است. حضور قشرجوان باعث طراوت راهپیمایی شده بود.
شور و انرژی جوانی سوژه ای بود که از چشم رسانه دور نماند. تلأ لو «شور و شعور» را می توان در حضور این جوانان دید. بسیاری از آنها دلیل شرکت در راهپیمایی را حمایت از نظام و کشورشان عنوان می کردند و جسارت جوانی این اجازه را به آنها داده است که علناً بگویند از عملکرد برخی مسولان و اوضاع جامعه راضی نیستند، اما دلیلی نمی بینند که حمایت از اصل نظام و استقلال کشورشان را نادیده بگیرند.
این جمعیت کثیر که زبان از بیان تعدادشان قاصر است، همین مردم عادی بودند که در لایه های میانی و پایین جامعه قرار گرفته اند و بارسنگین فشارهای اقتصادی و سیاسی را بی منت به دوش می کشند.
مسولان از خود بپرسند آیا این ملت همچون جوامع اروپایی هستند که به خاطر افزایش دو درصد مالیات و یا یک درصد رکود اقتصادی شهر را به آشوب بکشند؟! امروز این جوانان بیکار، کارمندانی که حقوقشان به اندازه یک سکه تمام نیست، بیمارانی که هزینه درمانشان میلیون ها تومان افزایش یافته، خانوارهایی که زیر بار کرایه مسکن کمرخم کرده اند و تهیه مایحتاج معیشت فرزندان تاب تحملشان را به سرآورده و... «همه آمده بودند» آن هم بی منت و برحسب وظیفه آمده بودند.
این مردم همواره بیش از وظایفشان دین خود به نظام را ادا کرده اند، لذا این توقع وجود دارد که حمایت های بی حساب این ملت توسط خدمتگزاران نظام و مسولان کشور بی پاسخ نماند! این مردم توقعات غیرمعقول ندارند، از گرانی و تورم خسته اند، از بیکاری، اعتیاد، فحشا و نوع عملکردهای غیرمنطقی دل آزرده اند. رنجش آنها از بابت عنادورزی در جمع سیاسیون و خدشه دار شدن وحدت کشور میباشد. این توقع را دارند که کشورشان با دریایی از ثروت های طبیعی مأمنی برای آسایششان باشد.
انتظار بسیار دارند، اما بازهم همه آمده بودند... همچون همیشه از مسولان، سیاسیون و دست اندرکاران کشور تقاضا داریم تا وظایف خود را مرور کنند و ببینند چه وظیفهای جز خدمت به ملت برعهده آنها گذارده شده است؟! کجای حیطه عملکرد آنها به انتقام گیری و خشونت سیاسی توصیه شده؟ چه کسی و چه نهادی به آنها مجوز داده تا خود را زبان آحاد مردم بدانند و تشنج آفرینی کنند؟ آقایانی که هیچکدام درد نان و خانه ندارند چرا با کردار خود مانع از رفع مشکلات میشوند؟ چرا منویات رهبری را ملاک گفتار و کردار نمیکنند؟ چرا ازحضور بی منت مردم در صحنه درس وحدت و اتحاد نمیگیرند تا از منافع ملی کشور با یک ید واحد دفاع کنند؟
بازهم جای شکر و خوشحالی است که ملت عزیز کشورمان همچنان با بینشی باز و شعوری مکفی در پی حفظ استقلال و پایداری ایران عزیز هستند و همیشه نقش خود را به نحو احسن ایفا کرده اند. به امید روزی که تمام اقشار جامعه بدوراز دغدغههای معیشتی روز پیروزی انقلابشان را جشن بگیرند.
تهران امروز: «گزینه حضور ملت در برابر همه گزینهها»
«گزینه حضور ملت در برابر همه گزینهها» عنوان یادداشت روزنامه تهران امروز به قلم امیر دبیریمهر است که در آن می خوانید:
35سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی تردیدی وجود ندارد که این رویداد یکی از مهمترین حوادث دورانساز جهان معاصر بوده است. انقلابی که برای «استقلال ایران»؛ «آزادی مردم»، «برقراری جمهوریت و مردمسالاری» و«حاکمیت ارزشهای الهی و اسلامی در همه شئونات کشور» آغاز شد و در بهمن 1357 بهثمر رسید و در 35سال گذشته ضمن عبور از موانع و بحرانهای فراوان به بهای والایی که خون صدها هزار شهید است به دستاوردهای ارزشمندی رسیده؛ ولی همچنان براساس منطق استوار استمرار انقلاب، آرمانهای نخستین را جستوجو میکند.
این آرمانها از چنان نیرو و قوت ودرونی برخوردارند که هنوز شور و حال انقلابی یک ملت را مثل روزهای نخست بیدار نگه میدارد و حماسههای با شکوهی مانند حماسه حضور مردم در راهپیمایی 22بهمن را رقم میزند.
دیروز در سالروز پیروزی انقلاب اسلامی مجددا مردم ایران با سلایق و دیدگاهها و عقاید مختلف با وحدتنظر حول سه مفهوم مقدس یعنی «ایران عزیز» و «نظام جمهوری اسلامی» و «انقلاب اسلامی» به خیابانها آمدند و ضمن گرامیداشت سالروز نهضت بزرگ اسلامی خویش با آرمانهای نخستین این انقلاب شکوهمند مردمی تجدید بیعت کردند اما حضور شکوهمند ملت ایران در 22 بهمن امسال از جهاتی واجد اهمیت فراوانی است که میتواند زمینهساز توفیقات کشور در عرصههای مختلف در روزهای آینده باشد.
مردم ایران در شرایطی با کشور و انقلاب و نظام و رهبر خود تجدید بیعت کردند که در هفتههای اخیر مقامات آمریکایی بهجای اعتمادسازی و جبران مافات دشمنیهای گذشته در فضای پیش آمده بعد از توافق ژنو با خوی استکباری و مهاجمانه و گستاخانه مجددا به تکرار مواضع نابخردانه و شکست خورده خود در سالهای گذشته پرداختند و با تهدید مردم ایران از وجود گزینههای مختلف روی میز تصمیمگیری مقامات کاخ سفید سخن گفتند ادعایی که حاوی تهدیدهای تکراری و پوشالی است.
تهدیدهایی که در 35 سال گذشته در مواقعی مثل جنگ و ترور و کودتا که جامه عمل پوشیده نیز تاثیر بر عزم پولادین این ملت عزت طلب و پیشرفت خواه نداشته است و عجیب است که تصمیمگیران آمریکایی با این همه تجربه شکست در توسل به تهدید و زور باز به این ریسمان پوسیده دست میآویزند و گویی عقلانیت سیاسی در واشنگتن دچار جزر و مد میشود.
در چنین شرایطی و با این حضور میلیونی مردم در سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی مهمترین پشتوانه قدرت و اقتدار دولت و دستگاه دیپلماسی کشور یعنی حمایت مردمی به بهترین و صریحترین شکل خود را نشان داده و پیام خود را به بدخواهان ملت در صحنه بینالمللی رسانده است و آن پیام این است که آرمانهای تاریخی این ملت یعنی پیشرفت و استقلال وآزادی و مردمسالاری دینی و حیات معنوی، آرمانهایی کاملا خردمندانه و صلح طلبانه و مترقی است و چنینی آرمانهایی به هیچ قیمتی قابل اغماض و عدول نیست و نه تنها آمریکا بلکه همه جهان هم به تعبیر امام راحل عظیمالشان نمیتوانند روی خواستههای بحق یک ملت متمدن و ریشهدار پا بگذارند و در اراده ملی کشور خدشهای وارد سازند و بهترین گزینه آنها احترام و سر فرود آوردن در برابر این آرمانهاست.
امید است همه دستاندرکاران و مدیران و مسئولان کشور در بخشهای مختلف با درک اهمیت امانتی که از جانب این ملت بزرگ به آنها واگذارشده، خود را برای خدمت هرچه بیشتر و بهتر به ملت عزیز مهیا سازند و بهطور خاص دستگاه دیپلماسی با تکیه بر این حمایت و اراده سترگ ملی روند مذاکرات پیش رو را با قوت و اقتدار بیشتر برای افزایش منافع ملی در تعامل با قدرتهای جهانی ادامه دهد و طرفهای مقابل نیز به خوبی درک کنند که مذاکرهکنندگان و نمایندگان ملت در صحنه های مختلف جز در چارچوب خواستهها و مصالح و منافع مردم توان و اختیار مذاکره و معاملهای نداشته و آنها نیز فقط با زبان تکریم و احترام و به رسمیت شناختن حقوق حقه مردم ایران میتوانند با نمایندگان ملت مذاکره کنند.
خراسان: «پازل آمریکا برای مذاکرات کامل تر می شود؟»
«پازل آمریکا برای مذاکرات کامل تر می شود؟» عنوان یادداشت روزنامه خراسان به قلم امیرحسین یزدان پناه است که در آن می خوانید:
پازلی که تشخیص قطعات آن تا هفته های پیش کمی سخت به نظر می رسید حالا کم کم دارد تکمیل میشود و مواضع برخی مقامات آمریکایی، قطعاتی را شکل میدهد که در نهایت ساختار این پازل را تکمیل می کند و مسیری را زیرسازی می کند که به مذاکرات جامع ایران و 1+5 منتهی می شود.
شواهد نشان می دهد که آمریکایی ها بحث هایی غیر از موضوعات هستهای را به زمین مذاکرات کشانده اند.
«موشکهای بالستیک ایران» مهم ترین این بحثهاست. موضوعی که مستقیماً ساختار دفاعی کشور را هدف قرار داده است. به این مستندات توجه کنید:
1- حدود 2 هفته پیش «جیمز کلاپر» رئیس جامعه اطلاعاتی آمریکا در گزارش سالانه خود به سنا گفت که «اگر ایران بخواهد سلاح هسته ای بسازد همه زیرساخت هایش را دارد اما هنوز تصمیم نگرفته است و توافق ژنو شرایطی را ایجاد کرد که اگر ایران چنین تصمیمی بگیرد ما آن را بلافاصله شناسایی خواهیم کرد.» واضح است که اهمیت این نظر بسیار زیاد است اما یکی از مهم ترین جملات این گزارش درباره ایران آن جایی است که او می گوید: «ایران بزرگترین موجودی موشک های بالستیک را در خاورمیانه دارد. پیشرفت های ایران در پرتاب حامل های ماهواره های فضایی [توسعه صنعت فضایی و] پرتاب موشک هایی با برد بلند، برای تهران انگیزه توسعه موشک های بالستیک قاره پیما را ایجاد می کند.» (وب سایت اداره اطلاعات ملی آمریکا- 29 ژانویه 2014) این گزارش جدی ترین نشانه، طی مدت سپری شده از امضای توافق ژنو بود که از شکل گیری فضایی جدید برای تاثیرگذاری بر مذاکرات پیش رو با ایران حکایت می کرد. در این پاراگراف 2 موضوع هدف گذاری شده است:
الف- در منطقه ای که رژیم صهیونیستی بزرگترین زرادخانه تولید «موشک های بالستیک» و کلاهک های اتمی است، ایران به عنوان انبار موشک های بالستیک معرفی شده است.
ب- توسعه علوم فضایی ایران که موضوعی غیرنظامی و کاملا علمی و مبتنی برفناوری های نوین است، عاملی برای توسعه «موشک های بالستیک» قاره پیما درایران توصیف شده است. «موشک های بالستیک» وجه مشترک این 2 هدف است تا به این ترتیب بخشی ازپازل آمریکا برای شکل دهی مذاکرات جامع آماده شود.
2- این موضع را البته 10 روز بعد «وندی شرمن»، مذاکره کننده ارشد آمریکایی در کمیته استماع سنا به زبانی دیگر و البته با صراحت بیشتر تکرار کرد: «درست است که در این 6 ماه (اجرای توافق ژنو) ما نتوانسته ایم جلوی تولید همه موشک های بالستیک ایران که میتوانند کلاهک هسته ای حمل کنند را بگیریم اما در واقع این چیزی است که باید برای رفتن به توافق جامع در نظر داشت و باید بخشی از آن (توافق) باشد.» (فِری بِیکِن-4 فوریه 2014) «شرمن» صراحتاخبر از این می دهد که آمریکا قرار است در مذاکرات جامع برای رسیدن به توافق ژنو بحث موشک های بالستیک را هم روی میز بگذارد.
3-این پازل وقتی کامل تر می شود که همزمان با مذاکرات نمایندگان آژانس و ایران در تهران، آسوشیتدپرس در خبری مدعی شد که «بازرسان آژانس فهرستی تهیه و به مقامات ایران تحویل داده و خواهان بررسی آن شده اند .دسترسی به برخی اطلاعات رایانههای تاسیسات هسته ای و مراکز تولید موشک ، برخی از موارد موجود در این لیست است.»گرچه یک مقام ایرانی حاضر در مذاکرات دیروز وجود چنین فهرستی را تکذیب کرد اما اصل وجود خبر آسوشیتدپرس می تواند نشانه ای باشد که موضوع موشک های ایران در دستور کار فشار بر ایران قرار دارد.
4- در این میان اظهارات صریح سخنگوی شورای امنیت ملی آمریکا تردیدی درباره نگاه آمریکا به این موضوع باقی نگذاشت. حتی پس از واکنش ایران به طرح موضوعات موشکی در مذاکرات و «خط قرمز» خواندن این بحث ها برای ایران، «برنادت میهان» سخنگوی شورای امنیت ملی آمریکا در اظهارنظری صریح از لزوم بررسی این موضوع در گفت و گوهای جامع سخن گفت: «ایران باید به قطعنامه های شورای امنیت مربوط به برنامه هسته ای خود رسیدگی کند و یکی از این موضوعات تمام فعالیت های موشکی است که قادرند سلاح هسته ای حمل کنند...بنابراین این موضوع باید در طول مذاکرات جامع مطرح شود...»(واشنگتن فِری بِیکِن -10 فوریه 2014) تمام این نکات و حقایق نشان می دهد طرح برنامه موشکی ایران و پرداختن به این موضوع در کنار تشریح ارتباط میان برنامه موشکی ایران با توسعه صنایع و علوم فضایی، قطعاتی تامل برانگیز و هشدار دهنده برای پازل فشار و زیاده خواهی در مذاکرات جامع را شکل می دهد. پیش بینی این رفتار آمریکا حدود 3 ماه پیش، در12 آبان از سوی رهبر انقلاب بیان شده بود: «...اگر یک روزی هم مسئله هسته ای حل شد - فرض کنید جمهوری اسلامی عقب نشینی کرد؛ همان که آنها می خواهند - خیال نکنید مسئله تمام خواهد شد؛ نه، ده بهانه دیگر را به تدریج پیش می کشند: چرا شما موشک دارید؟ چرا هواپیمای بدون سرنشین دارید؟ چرا با رژیم صهیونیستی بدید؟ چرا رژیم صهیونیستی را به رسمیّت نمی شناسید؟ چرا از مقاومت در منطقه به قول خودشان خاورمیانه حمایت می کنید؟ و چرا؟ و چرا؟ و چرا؟ مسئله این نیست که اینها سرِ قضیّه هسته ای با جمهوری اسلامی اختلاف پیدا کرده باشند...»
دنیای اقتصاد: «ابزار کوتاه مدت مهار پول»
«ابزار کوتاهمدت مهار پول» عنوان سرمقاله روزنامه دنیای اقتصاد به قلم دکترپویا جبل عاملی است که در آن می خوانید:
سیاستگذاری پولی امری است که ذاتا در چارچوب زمانی کوتاهمدت رخ میدهد. مقامات نیازمند آن نیستند که برای تصمیمگیری، فرآیندی طولانی را سپری کنند و از آن سو انقباض و انبساط پولی میتواند با چند دوره کوتاه روی متغیر هدف – بخوانید تورم – اثر بگذارد. از این رو لازم است که ابزاری نیز در دست سیاستگذار باشد تا بتواند به سرعت بر اهداف میانی – نرخهای بهره – اثرگذار باشد. عملیات بازار باز، یکی از این ابزار است.
متاسفانه بهرغم تلاش مقامات پولی در سالهای گذشته هنوز این ابزار به صورتی که در اقتصاد جهانی شاهدش هستیم، تکوین نیافته است و امروز بانک مرکزی در قدمی مستحکمتر از گذشته به دنبال آن است تا از این ابزار بهره برد.
تضمین اینکه بانک مرکزی بتواند بهطور کامل مجهز به ابزار «عملیات بازار باز» شود آن است که اوراق منتشرشده بتواند در بازار ثانویه خرید و فروش شود و قیمت اوراق تعیینکننده نرخ بهره بازار باشد.
در این صورت بانک مرکزی با خرید یا فروش در این بازار میتواند به سرعت نرخ بهره را به نرخی که مناسب شرایط اقتصادی میداند، برساند. تا زمانی که بازار اوراق به شکلی که مثلا در مورد بازار سهام شاهدش هستیم تشکیل نشود، سیاستگذار نمیتواند به سرعتی که نیاز است، سیاست پولی خود را سامان بخشد؛ بنابراین نکته کلیدی، راهکاری با هدف تشکیل بازاری منسجم برای اوراق است و به نظر میرسد که مقامات در نظر دارند این بازار تشکیل شود.
زمانی که بانک مرکزی بتواند به سرعت بر نرخ بهره در بازار اثر گذارد، آن گاه قادر خواهد بود تا از قواعد مرسوم چون قاعده تیلور استفاده کند و همچنین قادر خواهد بود تا با دگرگونی و تحول در اقتصاد و در نتیجه تغییر پارامترها در این قاعده پولی سریع نرخ بهره را با عملیات بازار باز تغییر دهد.
اما مانعی که اکنون وجود دارد آن است که توانایی در تغییر سریع نرخ بهره وجود ندارد و از این رو چهبسا بهتر است که بانک مرکزی از قاعده فریدمن استفاده کند و تنها اجازه دهد که نقدینگی سالانه به میزان مشخصی افزون شود؛ اگرچه به نظر بسیاری از کارشناسان پولی، قاعده تیلور بهینهتر از قاعده فریدمن است، اما بهدلیل مشکلی که شرح آن رفت به نظر میرسد که اقتصاد ایران بهتر است همچنان به قاعده فریدمن و لنگر اسمی حجم پول متمرکز شود البته مشکلات دیگری نیز وجود دارد که قاعده فریدمن را در ایران از تیلور جذابتر میکند و آن اینکه وقتی شما خود را محدود به افزایش مشخص سالانه در نقدینگی کنید، احتمال خروج از این قاعده بسیار کمتر از زمانی است که قاعده تیلور را انتخاب کنید و در هر دوره – مثلا هر ماه یا هر فصل – بخواهید نرخ بهره هدف را مشخص کنید و بهدلیل ساختار شورای پول و اعتبار احتمال بسیار زیادی وجود دارد که قاعده شما شکسته شود، زیرا در هر دوره برای تغییر نرخ بهره شما نیازمند آن هستید که اعضا را متقاعد کنید. شاید تا زمان دسترسی به بازار باز اوراق و تغییرات نهادی همچنان باید از قاعده فریدمن بهره برد.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد