در این میان باید به این مساله توجه کرد برنامهای که از نظر ما جالب است، ممکن است چند ساعت بعد دیگر جذابیتی نداشته باشد. در حقیقت بسیاری از ما با توجه به حس و حالی که در لحظات مختلف داریم، برنامهای را برای تماشا انتخاب میکنیم.
در این میان بهرهگیری از فناوریهای جدید، کار ما را سادهتر میکند. مدتی است که فناوری انتخاب و پخش موسیقی براساس احساس و هیجانی که در هر لحظه داریم، فراهم شده است. برای نمونه نرمافزار Songza میتواند با توجه به احساسی که در لحظات مختلف داریم، موسیقی خاصی را برایمان پخش کند. اگر فکر میکنید موسیقی انتخاب شده چندان با حس و حالتان سازگار نبود، میتوانید به آن امتیاز منفی بدهید.
شرکت ژاپنیNeurowear هم نوعی هدفون طراحی کرده که میتواند با شناسایی امواج مغزی شما، از میان موسیقیهای موجود در تلفن همراه هوشمندتان، آنهایی را برگزیند که بیشتر با حس و حالتان انطباق دارد.
اگر نگاه گستردهتری به این نوآوریها و نمونهای مشابه آن داشته باشیم، میبینیم روند جدیدی در حال شکلگیری است که امکان درهمآمیزی رسانهها را با حس و حالی که داریم، فراهم میسازد. این دسته از رسانهها که میتواند احساسات و هیجانات را شناسایی و به آن واکنش دهد، در اصطلاح «رسانههای واکنشدهنده» (reactive media) مینامند.
بی.بی.سی طرحی برای راهاندازی یک ایستگاه رادیویی جدیدی با نام «رادیوی دارای درک»(Perceptive Radio) دارد که با استفاده از صدا، نور و حسگرهایی ویژه میتواند میزان توجهی را که شنونده به برنامه در حال پخش دارد، ارزیابی کند؛ البته هنوز سازوکار دقیق این کار اعلام نشده است. برنامهسازان این ایستگاه رادیویی قصد دارند برای برنامههای مختلف تولیدی خود دو نسخه طولانی و کوتاهمدت بسازند و با توجه به میزان تمرکز مخاطب، یکی از آنها را برای او پخش کنند.
البته دامنه ارتباط فناوری با ویژگیهای هیجانی فقط به بررسی میزان تمرکز مخاطب و واکنش به آن خلاصه نمیشود. با استفاده از دستگاههای اندازهگیری ضربان قلب و ابزارهای سنجش امواج مغزی و درهمآمیزی آنها با رسانههای مختلف میتوان فیلمها و موسیقیهایی ساخت که هیجانات مخاطب را بهسمت خاصی سوق میدهد.
پژوهشگران دانشگاه ریدینگ (Reading) انگلستان دو سال است روی طرحی کار میکنند که میتواند با استفاده از زیست حسگرهایی ویژه، حالت فعلی مخاطب را تشخیص داده و موسیقی مناسب حال وی را پخش کند. برای نمونه اگر افسرده هستید و میخواهید دوباره شاد شوید یا اینکه بشدت مضطرب و خشمگین هستید و میخواهید آرام شوید، میتوانید حالت ایدهآل خود را انتخاب کرده تا این سامانه برای انتقال شما از وضع فعلی به شرایط ایدهآل، موسیقی مناسبی را پخش کند.
البته این کارها فقط به موسیقی محدود نشده و فیلمها را نیز دربر میگیرد. سال 2011 شرکت «سنسام»(Sensum) فیلم ترسناکی با نامUnsound را ساخت که دارای ویژگی واکنشدهی بود. ابتدا حسگرهای ویژهای میزان رسانایی پوست فرد تماشاچی را اندازهگیری میکرد و در صورت لزوم، محتوای فیلم را با توجه به میزان هیجان و ترس تماشاچی تغییر میداد؛ یعنی بر میزان هیجان فیلم میافزود یا آن را کاهش میداد. گفتنی است میزان رسانایی پوست، نشانگر میزان ترس و اضطراب هر فرد است.
همچنین فیلم دیگری با نام «دنیاهای متعدد» (Many Worlds)ساخته شده که با بررسی امواج مغزی، تنش عضلانی، میزان تعرق و ضربان قلب فرد تماشاچی، یکی از چهار ادامه و پایان طراحی شده برای این فیلم را پخش میکند تا به این ترتیب میزان هیجانات او به اوج رسیده و بیشترین لذت را از فیلم ببرد. البته همین مساله نوشتن پایانهای متعدد برای یک فیلم کار بسیار سختی بوده و چالشی جدی در این مسیر محسوب میشود.
بتازگی یک رمان علمی ـ تخیلی نوشته شده توسط هانوا رجانیمی (HannueRajaniemi) با فناوریهای تشخیص حالت خواننده درهم آمیخته شده است. این پروژه را «داستان عصبی» (Neurofiction)نامیدهاند. نخستین داستان کوتاه این مجموعه که«سفیدبرفی مرده است» نام دارد، دارای 48 پایان مختلف است. ابتدا دستگاهی امواج مغزی خواننده را ارزیابی، سپس نرمافزاری ویژه یکی از این 48 قالب ادامه داستان را با توجه به شرایط هیجانی فرد انتخاب میکند. به این ترتیب هر فرد بیشترین لذت را از خواندن داستان خواهد برد. بازخوردهای اولیه نشان میدهد خوانندگان از خواندن داستانی که برایشان به این شیوه انتخاب شده بود، لذت فراوانی بردهاند.
به هر حال میتوان گفت رسانههای واکنشدهنده به سمت شناسایی هیجانات مخاطب و ارائه واکنش کلی پیش میرود، اما در این میان این فناوری ممکن است معایبی نیز به همراه داشته باشد.
معایب شناسایی دقیق هیجانها توسط رسانهها
اگر دستگاهی بتواند هیجانات دقیق فرد را به طور مشخص شناسایی کند، پس میتوان انتظار ساخت دستگاهی برای افزایش درد و رنج افراد را نیز داشت. سالهاست که از موسیقی ناخوشایند در بازجوییهای خشن استفاده میشود. در حقیقت، یکی از اصلیترین عیوب رسانههای واکنشدهنده این است که میتوان از آنها برای درک دقیق احساس کنونی فرد و افزایش درد و رنج وی نیز بهره گرفت.
علاوه بر اینها، این فناوریها میتوانند برای مقاصد جاسوسی هم به کار گرفته شود. سال 2012 شرکت مایکروسافت سیستمی را ثبت اختراع کرد که در آن، حسگر کینکت میتواند اتاقی را که در آن قرار گرفته بررسی کرده و این اطلاعات را برای شرکت ارسال کند. از این اطلاعات میتوان برای کاربردهای متنوعی ازجمله محاسبه میزان مبلغی که فرد باید به صورت ماهانه به شرکت بپردازد، استفاده کرد.
همچنین اختراعات متعددی از سوی شرکتهای مختلف ثبت شده که در آن سامانههایی را میتوان روی لوازم خانگی نصب کرد و به این ترتیب به صحبتهایی که بین ساکنان خانه ردوبدل میشود، گوش داد. فرض کنید روی مبل خانهتان لم دادهاید و برنامهای تلویزیونی را نگاه میکنید. در عین حال تلویزیون یا کنسول ایکس باکس شما به اینترنت متصل است، یا اینکه هدفونی با قابلیت شناسایی امواج مغزی را به گوش زدهاید. اینجاست که اطلاعاتی در مورد حالات هیجانی توسط این رسانه دریافت و بدون اینکه بدانید از آن برای تغییر چیزی که مشاهده میکنید استفاده میشود.
از آنجا که امروزه تلویزیون و کنسولهای بازی معمولا به اینترنت متصل است، شاید اطلاعات شخصی و گفتوگوهایی که با خانوادهتان دارید، به دست افراد دیگری برسد. درواقع همین توانایی رسانههای واکنشدهنده است که میتواند به صورت بالقوه برای زندگی خصوصی بسیار خطرناک باشد و برای همین باید مراقب ابزارهایی که انتخاب میکنیم، باشیم.
سرانجام اینکه رسانههای واکنشدهنده میتواند کاربردهای وسیعی در زمینه تبلیغات و بازاریابی داشته باشد. این ابزارها با بررسی علایق و ذائقهمان، از آنها برای ترغیب بیشتر ما به خرید استفاده میکنند. برای نمونه فرض کنید تلویزیون خانهتان، موسیقی مورد علاقه شما را تشخیص داده و آن را به عنوان موسیقی پسزمینه هنگام نمایش تبلیغات یک محصول خاص استفاده میکند تا به این ترتیب شما را به خرید آن محصول تشویق کند.
بیشک حضور رسانههای واکنشدهنده میتواند دنیای اطرافمان را متحول کند. تشدید هیجانات خاص، ترفند جدیدی نیست. هنرمندان، نویسندگان و موسیقیدانان همواره در طول تاریخ شاهکارهایی را آفریدهاند که اصلیترین تاثیر آنها را باید در برانگیختن یا شدتبخشی به برخی هیجانات دانست.
بیشک بهرهگیری از ابزارهای مختلف برای لذتبخشتر کردن زندگی، امری خوشایند و مطلوب است. رسانههای واکنشدهنده میتوانند در آینده نقش مهمی در این زمینه داشته باشند، اما این پدیده نیز مانند دیگر ساختههای دست بشر بینقص نبوده و امکان سوءاستفادههای مختلف از آن وجود دارد./ ضمیمه کلیک
صالح سپهریفر
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد