لوطیان

لوطیان و نالوطیان در مسیر تاریخ

حضور جوانمردان در تاریخ ایران و پدیداری و بالندگی نهاد فتوت یا عیاری یکی از ابعاد جذاب و پرکشش تاریخ اجتماعی است. فتیان یا جوانمردان دوره اسلامی‌ را همان عیاران ایران‌ باستان دانسته‌اند. ریشه‌های این مدعا به بن‌مایه‌هایی کهن چون آیین میترا برمی‌گردد؛ آیینی که از درون آن منش و افکار عیاران می‌جوشد، اوج می‌گیرد و در تار و پود جامعه رخنه می‌کند، آنچنان که قرن‌ها حیات خود را حفظ می‌کند و در شرایط و مقتضیات مختلف با اندیشه‌های متناسب دیگر پیوند می‌یابد و تغییر می‌کند. نمود این معنی، دگردیسی صورت عیاری به فتوت است که نشان روشنی از گره محکم فرهنگ ایران باستان با اسلام (مذهب تشیع) دارد، چنان که گستره تاریخ و ادبیات ایران این مهم را نشان می‌دهد.
کد خبر: ۶۵۷۵۳۸
لوطیان و نالوطیان در مسیر تاریخ

ملک‌الشعرای بهار کاربرد کلمه‌ پهلوی‌ عیار را در تاریخ ایران‌ باستان به معنی‌ ای یار و یاریگر تأیید کرده است؛1 کلمه‌ای که بار معنایی آن در آموزه‌های آیین میترا با مفاهیمی‌ چون یاری کردن و دوستی روشن است. اهمیت مقام سرباز نیز در این آیین با توجه به آن‌که سربازی یکی از شغل‌های اصلی عیاران بوده است، گواه آن است که این آیین در پدیداری، پرورش و پر و بال دادن به عیاران تأثیر پررنگ و مهمی‌ داشته است2 و این نسبت قدمت بی‌سبب نیست. علاوه بر این شباهت‌هایی با اعمال مذهبی زرتشتیان چون پوشیدن لباس سدره و بستن کمربند در زمان بلوغ با آیین پیوستن به جرگه جوانمردان یعنی بستن کمربند (شد) و پوشیدن سراویل سوی مشترک دیگری است که حیات این نهاد را به ایران قبل از اسلام نزدیک می‌کند. سوگندهای عیاران در داستان سمک عیار به یزدان دادار، نور و نار و زند و پازند نیز از جمله مستندات دیگری است که قدمت حضور عیاران را به ایران دوران باستان پیوند می‌زند. 3

در درازنای تاریخ ایران عیاران یا فتیان به خصوصیات اخلاقی خاصی مشهور بوده‌اند. از خصوصیات جوانمردان می‌توان به شجاعت و مردانگی، وفای به عهد، یاری بینوایان و بخشندگی، مهمان‌نوازی، راستگویی، صبر، شکیبایی و فروتنی و عفت اشاره کرد. در قابوسنامه، عنصرالمعالی خطاب به پسرش، گیلانشاه می‌نویسد: «اصل جوانمردی 3 چیز است: یکی آن‌که هر چه گویی بکنی و دیگر آن‌که خلاف راستی نگویی، سوم آن‌که شکیب را کار بندی»4 او در صفحات بعدی خصوصیات دیگری از جوانمردی را برمی‌شمرد: « اگر طریق جوانمردی خواهی سپردن با حفاظ باش و 3 چیز مدام بسته‌دار: چشم و دست و زبان، از نادیدنی و ناکردنی و ناگفتنی و 3 بر دوست و دشمن گشاده‌دار در سرای و سر سفره و بند کیسه بدان قدر که تو را طاقت بود.»5 نهی از دروغ و خیانت نیز از دیگر مواردی است که عنصرالمعالی توصیه می‌کند.

لوطیان در زمان قاجاریه به پیشه‌هایی چون طبق‌کشی، توت‌فروشی، چغاله‌فروشی، بادبادک و فرفره‌سازی، پالوده‌فروشی، دوغ‌فروشی و گردوفروشی اشتغال داشتند و شغل‌هایی مانند حلاجی و دلاکی، مقنی‌گری و کناسی و حمالی را پست و ویژه نالوطیان (پنتیان) می‌دانستند.

عیاران یا جوانمردان در تشکیل سلسله‌ها مثل سلسله صفاریان که یعقوب لیث سرکرده آنها به منش و اخلاق عیاری متصف است، اثرگذار بوده‌اند. نهاد فتوت یا جوانمردی طی حیات خود تغییرات و تحولاتی را پشت سر گذاشته است. در عصر قاجاریه جوانمردان با عنوان لوطی شناخته می‌شوند. واژه لوتی را به معنی لاطی (آن‌که عمل غیرطبیعی کند، دانسته‌اند. ابوسعید ابوالخیر جوانمردان را با ظاهری برهنه توصیف کرده است. در یک قرن پیش به حقه‌بازان و چشم‌بندان و شعبده‌بازان که جزو طبقات پست جامعه محسوب می‌شدند و بر سر گذرها عابران را به سخره می‌گرفتند تا دیگران را بخندانند، لوطی اطلاق می‌شد. ابزارهای آنها زنجیر بی‌سوسه یزدی، جام برنجی، دستمال بزرگ ابریشمی‌کاشانی و چاقوی اصفهانی، چپق چوب عناب یا آلبالو و گیوه تخت نازک و شال لام الف لا بوده است.6

چهره تاریخی لوطیان، همواره تصویری از بخشندگی و فداکاری بوده، چرا که اغلب، حضور آنها در جامعه در جهت حفظ اخلاقیات بوده است. لوطیان در زمان قاجاریه به پیشه‌هایی چون طبق‌کشی، توت‌فروشی، چغاله‌فروشی، بادبادک و فرفره‌سازی، پالوده‌فروشی، دوغ‌فروشی و گردوفروشی اشتغال داشتند و شغل‌هایی مانند حلاجی و دلاکی، مقنی‌گری و کناسی و حمالی را پست و ویژه نالوطیان (پنتیان) می‌دانستند. 7 زیارت امامزاده داوود در نزدیکی تهران نزد لوطیان مهم بود و آنها فصل تابستان را در آنجا می‌گذراندند. 8 آنها در خندق‌های اطراف تهران نیز همراه شترداران و کولی‌ها و فقرا دیده شده‌اند. 9

مشاهدات ژان اوبن در ایران دوران قاجار بیانگر این است که در لوطی‌خانه تهران 4 دسته از لوطیان فعالیت داشتند. گروهی به رقاصی و نوازندگی مشغول بودند و تحت نظر لوطی‌باشی قرار داشتند و موظف بودند مبلغی از درآمد خود را به او بپردازند. دسته‌ای دیگر شامل کشتی‌گیران و پهلوانان و بندبازان بودند که در زورخانه و مکان‌های عمومی ‌به اجرای نمایش می‌پرداختند. گروهی دیگر مارگیران و خرس‌بازان بودند و عده‌ای دیگر به کار شعبده‌بازی و اجرای نمایش خیمه‌شب‌بازی اشتغال داشتند و در مناسبت‌هایی در خانه اشراف و اعیان نمایش بازی می‌کردند. این دسته درآمد بالایی نسبت به بقیه لوطیان داشتند. 10

لوطیان به محله، گروه و شهر خود وفادار و پایبند بودند. آبروی جامعه برایشان مهم بود و در حفظ آن می‌کوشیدند. این امکان وجود داشت که لوطیان یک شهر یکدیگر را نشناسند، اما منش آنها روحی واحد را به فضای اجتماعی منتقل می‌کرد. آنها اکثرا با سایر گروه‌ها و طبقه‌های اجتماع در تماس و پیوند بودند. مثلا با بازاریان و علما. گاه آنها به خدمت این طبقات و گروه‌ها سر می‌گذاردند و منافع آنها را تأمین می‌کردند. 11 در جنبش‌های اجتماعی به همراه آنها شرکت می‌کردند و گاه خود شورشی را به راه می‌انداختند. از جمله در زمان محمدشاه قاجار در اصفهان شاهد شورش لوطیان و پیوند آنها با علما می‌باشیم. این شورش ریشه‌هایی اقتصادی داشت و دزدیده شدن اموال ثروتمندان توسط لوطیان در جریان آن اتفاق افتاد. محمدشاه بنابر مشاهدات سفرنامه‌نویسان این شورش را با خشونت فرونشاند و آنها را مجازات کرد. با این حال این رویکرد خشونت‌آمیز منجر به حذف لوطیان از حیات اجتماعی نشد.

حضور لوطیان در حیات اجتماعی تا دوران معاصر مشاهده می‌شود؛ حضوری که در ابعاد مختلف جلوه‌گر شده است. سال‌ها در تهران محله‌های بازار و سرچشمه و سنگلج و پامنار از محله‌های لوطی‌نشین به شمار می‌آمده است. در زمینه ضرب‌المثل‌های عامه نیز نمونه‌هایی به کار می‌رود که حاکی از ماندگاری این نهاد ولو در اذهان اجتماعی امروز است. نمونه‌هایی از این ضرب‌المثل‌ها لوطی است و یک دست لباس، وصله‏ لوطی را نالوطی نمی‏تواند دست بزند، فلان چیز لوطی‏خور شد، فلانی نالوطی است، لوطی‏گری زیاد فقر می‏آورد، لوطی‏گری هزار ریخت‌وپاش‏ دارد، غذای لوطی نان و پیاز است. پیش لوطی و معلق‏بازی؟ آنچه پیش لوطی‏ها باب است، پیش ما نایاب است، از لوطی‏گری فقط پاشنه‏کشش را دارد. 12

آمنه ابراهیمی

دانشجوی دوره دکتری تاریخ ایران اسلامی

پا‌‌نوشت‌ها:

1- کربن ‌هانری، آیین جوانمردی، ترجمه احسان نراقی،انتشارات سخن، تهران،1363، ص .111

2- بهار،مهرداد، ورزش باستانی ایران و ریشه‌های تاریخی آن، مجله چیستا، سال اول شماره دوم، ص148.

3- ناتل خانلری، پرویز،شهر سمک، انتشارات آگاه، تهران،1364ص92و93 .

4ـ عنصرالمعالی کیکاووس بن اسکندر بن قابوس بن وشمگیر بن زیار، قابوسنامه، به اهتمام و تصحیح غلامحسین یوسفی، انتشارات علمی‌ و فرهنگی، تهران،1384، ص246.

5 ـ همان، ص260.

6- مستوفی عبدالله، شرح زندگانی من یا تاریخ اجتماعی و اداری قاجاریه، ج1، انتشارات زوار، تهران،1371، ج1، ص304 .

7- همان، ج1، ص304.

8- همان،ج1، 304 و305

9 ـ واتسن گرانت، تاریخ ایران دوره قاجاریه، ترجمه وحید مازندرانی، انتشارات امیرکبیر، تهرا ن، 1348، ص366 .

10- اوبن، ژان، ایران امروز، ترجمه علی‌اصغر سعیدی، انتشارات زوار، تهران، 1362، ص250.

11- بلوکباشی علی، پدیده‌ای به نام لوطی و لوطی‌گری در حیات اجتماعی تاریخ ایران، مجله فرهنگ و مردم، سال دوم، شماره 8و9، ص100.

12 ـ دهگان بهمن، فرهنگ ضرب‌المثل‌های فارسی، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، گروه نشر آثار تهران،1383، ص 890 .

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها