فخر عالم مرجعیت

آیت الله سید حسین طباطبایی بروجردی در دهم فرودین 1340 شمسی در قم درگذشت. علمای سلف همچون شیخ مفید، شیخ طوسی، شیخ طبرسی، علامه بحرالعلوم و ... دارای جامعیت در علوم اسلامی بودند و با نگاهی اجمالی و گذرا درمی‌یابیم که آیت‌الله بروجردی نیز دارای مقام و منزلتی بس رفیع در علوم اسلامی می‌باشد و به راستی باید او را از فحول علمای اسلامی به شمار آورد.
کد خبر: ۶۵۸۵۹۶
فخر عالم مرجعیت
شخصیت علمی و فکری مرحوم آیت‌الله بروجردی را 3 چیز تشکیل داده است: 1ـ درک قوی 2ـ حافظه‌ای ماندگار و نیرومند 3ـ قدرت تحلیل؛ و نادر و کمیاب اند کسانی که این سه ویژگی را با هم در خود جمع کرده باشند و در حقیقت بیشتر مبتکران و موسسان علوم از این سه ویژگی برخوردار بوده‌اند. در این نوشتار برآنیم تا با نگاهی اجمالی به خصوصیات علمی ایشان، از خدماتی که وی به حوزه‌های علمیه از نقطه نظر علمی نموده اشاره نماییم.

ترویج فقه تطبیقی

آیت‌الله بروجردی در فقه، شیوه استنباطی را به کار می‌بست؛ قبل از وی شیوه تدریس بیشتر بر تفکر و تعمق استوار بود ولی ایشان تحولی در این زمینه در جلسات درس و بحث حوزه‌های علمیه پدید آوردند. آن مرحوم علاوه بر این که تفکر و تعمق را حفظ نمودند، تتبع و جست و جو در اقوال پیشینیان و نظریه‌های قدما را در فقه اعم از شیعه و سنی نیز بر آن افزودند.در شیوه استنباطی، مرحوم بروجردی جدای از این که رجال و اسناد دارای اهمیت بود تشخیص جو صدور حدیث را نیز بسیار مهم می‌دانستند و معتقد بود روایات، بسان قرآن برای خود شان نزولی دارند و آگاهی از شان نزول روایات، مایه روشن شدن مفاهیم روایات اهل بیت علیهم السلام است. چرا که روایات اهل بیت علیهم السلام در محیطی صادر شده‌اند که اقوال و نظرات فقیهان بزرگ اهل سنت، حاکم بوده است و ناظر به این فتاوا، اهل بیت علیهم السلام سخن گفته‌اند. سخنان آنان در رد نظریه و یا در اثبات آن است.

بنابراین باید جو مساله فقهیه را به دست آورد تا مقصود از روایات فهمیده شود. این شیوه تحقیق فقه را از حالت اختصاصی به فقه تطبیقی و مقارن تبدیل می‌کند و بدین ترتیب فقیه در این روش، علاوه بر تفکر و تعمق باید به آرای گذشتگان، اعم از فقهای اهل سنت و شیعه رجوع کند و مساله را مطرح سازد. به طور خلاصه باید گفت شیوه مرحوم بروجردی در فقه بر چند نکته اساسی استوار است: 1ـ اهمیت به آرای قدما؛ 2ـ اهمیت به روایات و فتاوای اهل سنت؛ 3ـ تکیه بر ادله و روایات اولیه؛ 4ـ ریشه‌یابی مسائل. 1

علم اصول

مرحوم آقای بروجردی هیچ‌گاه به آن اندازه‌ای که علم فقه را می‌پروراندند، به علم اصول بها ندادند؛ گرچه خود یک اصولی متبحر و چیره‌دست بودند؛ ولی با تسلطی که بر احادیث داشتند و دقتی که در استفاده از احادیث می‌کردند کمتر به اصول عملیه تمسک می‌جستند. وی در اصول، صاحب مبنا بود و در مسائلی نظیر مفهوم، ترتیب و ... مبانی جدید داشت. مرحوم آقای بروجردی همان طور که با مسائل فقهی به طور تحقیقی برخورد می‌کرد، به مسائل اصولی نیز محققانه نظر می‌کرد. به طور مثال در مساله «طلب و اراده» بحث می‌کردند که از کجا و چگونه این مساله وارد علم اصول شده است و مناسبت آن با این علم چیست و یا در بحث «دلیل انسداد» از نظر تاریخی این موضوع را ریشه‌یابی کرده بودند و آن را برخلاف آنان که دلیل در حجیت ظن مطلق می‌دانند، با تقریر و بیان خاص خود، دلیل بر حجیت خبر واحد می‌دانستند و نظریه‌ای که می‌گوید حجت، موضوع علم اصول است از ابتکارات آن بزرگوار است و دیگران در این مطلب وامدار ایشان هستند. با توجه به همین ابتکارات و تحقیقات دقیق بود که مرحوم امام خمینی، اصول ایشان را می‌نوشت و زمانی که علت نوشتن را می‌پرسیدند می‌فرمود: « چون در اصول زحمت کشیده‌اند و مطالبی دارند که نمی‌خواهم ضایع بشود.» 2‌

مروج حدیث

سنت پیامبر (ص)‌، دومین رکن استنباط است و احادیث ائمه اطهار علیهم السلام بیانگر سنت او هستند و همان طور که پیامبر خدا (ص)‌‌در حدیث ثقلین فرمودند: قرآن و اهل بیت در کنار یکدیگرند و هیچ‌گاه از هم جدا نمی‌شوند، فقهای شیعه نیز در استنباط احکام شرعی از این دو رکن معتبر استفاده می‌کنند و علم حدیث که روزگاری یکی از علوم بزرگ اسلامی بود در زمان آیت‌الله بروجردی به مرور از فروغ و درخشش آن کاسته شده بود همچنین کتب روایی دارای اشکالاتی بود ازجمله:

1ـ در کتب روایی مثل وسائل الشیعه به خاطر تقطیع حدیث، مجبور شده‌اند سندها را تکرار کنند.

2ـ در اثر تقطیع احادیث، صدور و ذیل روایات از هم جدا می‌شود بنابراین گاهی معنی واقعی حدیث فهمیده نمی‌شود و جریان افتا به مشکل برمی‌خورد.

3ـ تقطیع احادیث موجب تکثیر ابواب می‌شود و این، باعث می‌شود که فقیه به آسانی نتواند حکم فرعی را از ادله‌اش استنباط کند.

موارد مذکور سبب شد تا مرحوم آیت‌الله بروجردی فضلای حوزه را به تتبع و تدبر در احادیث ارجاع دهد و بدین‌منظور گروهی از فضلای حوزه را به گردآوری احادیث شیعه به صورتی تازه و بدیع دعوت کرد که کتاب گرانقدر «جامع‌ احادیث الشیعه» حاصل این تلاش و کوشش می‌باشد. مرحوم آیت‌الله بروجردی از تالیف و به سرانجام رسیدن این کار بسیار خرسند و شادمان شدند تا جایی که فرمودند:

«این کتاب ثمره زندگی و نتیجه عمر من است.»3

ابتکار در علم رجال

مرحوم آیت‌الله بروجردی در علم رجال انقلابی در حوزه‌های علمیه به وجود آوردند و کتبی که از ایشان در رابطه با علم رجال بر جای مانده خود بهترین گواه است که اولا: ایشان تا چه اندازه در علم رجال تسلط داشته‌اند و ثانیا: چه خدمت بزرگی به حوزه‌های علمیه عموما و فقها و مجتهدین بالخصوص کرده‌اند.برای روشن شدن خدمات ایشان در علم رجال به حوزه‌های علمیه ذیلا مطالبی را بیان می‌کنیم.استنباط هر حکمی از احکام الهی از طریق حدیث در گرو این است که حدیث، از نظر دلالت کامل باشد و سند آن نیز مطابق ضوابط علم درایه حجت باشد. قسمت دوم که شناخت راویان حدیث است، تا عصر مرحوم آیت‌الله بروجردی، جنبه تقلیدی داشت، به این معنی که یک مجتهد در شناخت راویان ثقه از غیر ثقه، به متخصصان مراجعه می‌کرد و احوال راویان را از آنان می‌پرسید، مثلا نجاشی، یکی از رجالیون بزرگ شیعه می‌گوید «عبدالله بن سنان» ثقه و «محمد بن سنان» ضعیف است. مجتهد به همین مقدار اکتفا می‌کرد، ولی مرحوم آیت‌الله بروجردی با شیوه خاص خود این مساله را از حالت تقلیدی به صورت اجتهادی درآورد.

وی با نگارش دو دوره کتاب، این مساله را عملی ساخت:

1ـ تجرید اساتید کتب اربعه‌.

2ـ طبقات راویان شیعه.

در کتاب نخست، توانست اعتبار علمی یک راوی را در علم حدیث به دست آورد و درباره آن قضاوت کند و این سنجش را در اختیار دیگران بگذارد.

وی از این راه به نگارش کتاب دیگری به نام «طبقات الرجال» موفق گردید. در این کتاب با طبقه‌بندی رجال احادیث شیعه در عصر حضور و تا حدی در عصر غیبت، توانست حلقه‌های رجال را در اعصار مختلف، به دست آورد و به افتادگی‌های برخی از اسناد پی برد.

اهمیت ‌تاریخ

مرحوم آیت‌الله بروجردی از آنجا که اعتقاد داشت برای مجتهد لازم است تاریخ حدیث را بداند یک دوره تاریخ اسلام را مطالعه کرده و خلاصه‌هایی از آن را حفظ بود وقتی درباره نماز در اماکن چهارگانه (مسجد الحرام، مسجدالنبی، مسجد کوفه و حائر شریف) بحث می‌کرد، درباره حد حائر و سرگذشت غم‌انگیز این مرقد شریف، در دوران خلفای عباسی به صورت مشروح سخن می‌گفت. ایشان علاوه بر تاریخ عمومی اسلام بر تاریخ علم کلام، تاریخ حدیث و تاریخ فقه نیز کاملا مسلط بود.

مسلم تهوری

منابع:

1ـ مستدرک الوسائل ، محدث نوری، ج 5، ص 244، حدیث 5788.

2ـ مجله حوزه، شماره 44‌/‌43، ص 113.

3ـ جامع احادیث الشیعه، ج 1، ص 5

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها