سریالها و فیلمها پر است از دکترها و مهندسانی که درگیر قصهاند یا آدمهای کارخانهداری که همه چیزشان را باخته و به خاک سیاه نشستهاند، اما خیلیها منتظرند تا زندگی آدمهایی را که هر روز در کوچه و خیابان و زندگی روزمره با آن مواجهند، ببینند. کفاشی که سر خیابان نشسته و کفشها را واکس میزند، آرایشگری که در سلمانی کار میکند، نانوایی که نان میپزد، پستچی که نامهها را میرساند و... اما اگر هم خبری از این آدمها در فیلمها باشد آنقدر نقششان حاشیهای و کمرنگ است که به چشم نمیآید، تصویری گذرا و همیشگی از مشاغل نشان داده میشود، بدون اینکه لایههای زیرین آن، سختیها و دغدغهها و خوشیهایش نمایش داده شود.
***
در بین عواملی که داستان را روایت و آن را برای مخاطب ملموس میکند، شغلها و حرفهها قابلیتهای تصویری زیادی دارند. به کمک یک شغل و پرداخت همهجانبه به آن میتوان قصه را برای مخاطب تعریف کرد، او را در زندگی شخصیت آن شغل دخیل کرد و به وسیله روایت درست ادامه قصه را برایش جذابتر کرد. چه کسی دوست دارد مدام در فیلمها و سریالها تصویرهایی یکنواخت ببیند که در آن همه معلم و دکتر و مهندساند؟
چرا فیلمسازان پا را از این مشاغل فراتر نمیگذارند و به سراغ شخصیتهایی با شغلهای باورپذیرتر نمیروند؟ خیلی از مشاغل هستند که دارند فراموش میشوند و جایشان در سریالها و فیلمها خالی ست. |
چرا فیلمسازان پا را از این مشاغل فراتر نمیگذارند و به سراغ شخصیتهایی با شغلهای باورپذیرتر نمیروند؟ خیلی از مشاغل هستند که دارند فراموش میشوند و جایشان در سریالها و فیلمها خالی ست. مثل مسگری یا نجاری که دیگر کمتر کسی سراغی از آنها میگیرد. در خوشبینانهترین حالت گاهی به غیر از شغلهای لوکس فیلمهایی هم درباره آدمهایی با شغلهای کمدرآمد نشان داده میشود که آن هم بیشتر یک طرفه به قاضی رفتن است و به نمایش درآمدن سختیها، اما آیا شغلهای کمدرآمد تنها سختی است و محتاج نان شب بودن و حسرت زندگی دیگران را خوردن بدون هیچ شادی و تنوعی؟ اگر پای درد دل فیلمسازان بنشینید، سراغ شغلهای جدید رفتن در فیلمها و سریالها را ریسک بزرگی میدانند، ممکن است تصویری که از یک شغل ارائه میشود، باب میل اشخاصی که در آن صنف مشغول به کارند نباشد و باعث اعتراض اصناف شود، اما این تنها یک روی سکه است، هستند فیلمسازانی که به سراغ تجربههای جدید رفتهاند و کارشان مورد توجه مخاطبان زیادی قرار گرفته است.
مثلا سیروس مقدم در سریال پایتخت، نقی و ارسطو را در موقعیتهای مختلف شغلی و جذاب قرار داد؛ سریالی دیدنی تولید کرد بدون اینکه کسی یا صاحب شغلی به او اعتراض کند.
***
نگاه تازه به مشاغل در فیلمها نیازی است که همه، متوجه آن هستند. سالهاست که از پخش سریالهایی مثل آرایشگاه زیبا، کتابخانه هدهد و سریال آشپزباشی میگذرد، اما هنوز هم شخصیتهای این داستانها و موقعیت مکانی این سریالها در ذهن خیلیها ماندگار شده است. مشاغل و حرفههای مختلف کارایی و قابلیت بالایی دارند که در پیشبرد داستان موثرند. بعضی از شغلها به دلیل ارتباط زیاد با مردم و بعضی هم به علت شکل و جنس کار هم در شخصیتپردازی و هم خلق قصه میتوانند به کمک فیلمساز بیایند و حتی موقعیت مکانی یک شغل به لوکیشن اصلی کار تبدیل شود.
مثلا مغازه آرایشگاه در سریال آرایشگاه زیبا یا آشپزخانه در سریال آشپزباشی به کارگردانی محمدرضا هنرمند. ردپای این موقعیت را در فیلمهای سینمایی هم میشود دید. در فیلم ماهیها عاشق میشوند به کارگردانی علی رفیعی یا فیلم بیست به کارگردانی عبدالرضا کاهانی که از تلویزیون هم پخش شدند. در این فیلمها نه فقط شغل آشپزی که موقعیتهای این حرفه و تصاویری که در تار و پود داستان نمایان بود، در پیشبرد قصه کارایی زیادی داشت. نشان دادن جذابیتهای یک شغل مثل طرز پختن غذاهای مختلف و نمایش غذاهای خوش آب و رنگ و تصاویر جذاب نقش زیادی در همراه شدن مخاطب با داستان فیلم دارد، چراکه تماشاچی بیشتر عادت کرده تصاویری سطحی از یک حرفه در فیلمها ببیند بدون اینکه لایههای زیرین آن به او نشان داده شود همان تصویر بدیهی که خودش در ذهن دارد، مثلا اگر شخصیت اول فیلم گرافیست است تنها آدمی نشان داده میشود که مدام پشت کامپیوتر مینشیند یا اگرکسی در نانوایی کار میکند تنها فضای نانوایی نمایش داده میشود در حالی که آدمهای این شغلها با مسائل زیادی مواجهند و برخوردها و ماجراهای جالبی هم برایشان پیش میآید که فیلمسازان از خیر نمایش آنها در فیلمها به دلایلی نامعلوم میگذرند.
***
اگر بخواهیم نسبت مشاغل با سریالها را بررسی کنیم، باید آنها را به دو گروه تقسیم کنیم، اول آنهایی که شغل را صرفا برای شناساندن شخصیتهای قصه به مخاطب به کار میبرند و خود شغل نقش کمرنگی در آن فیلم دارد، مثل بیشتر نام فیلمها و در گروه دوم، شغل بهعنوان یکی از عناصر اصلی آن فیلم و سریال به مخاطب معرفی میشود.
مثلا در سریال خط به کارگردانی عباس رنجبر که این روزها از شبکه 3 سیما پخش میشود، حاج رفیع کسی است که قبلا راننده شرکت واحد بوده و حالا میخواهد ضامن شخص دیگری شود تا او هم وارد شرکت واحد اتوبوسرانی بشود.
شغلهایی هم هستند که به دلیل سر و کار داشتن با موقعیتهای پرحادثه مورد توجه فیلمسازان و مخاطبان بودهاند. مثلا در سریال کلانتر، کارآگاه علوی یا سرنخ میشود خیلی خوب این موقعیتهای پرحادثه را دید. |
***
شغلهایی هم هستند که به دلیل سر و کار داشتن با موقعیتهای پرحادثه مورد توجه فیلمسازان و مخاطبان بودهاند. مثلا در سریال کلانتر، کارآگاه علوی یا سرنخ میشود خیلی خوب این موقعیتهای پرحادثه را دید. آتش نشانی، وکالت، اورژانس و رانندگی قطار نمونههای دیگری از این شغلها هستند که به وفور در فیلمها به نمایش درآمدهاند و فضایی که داستان در آن میگذرد هم جزو لوکیشنهای ماندنی از آب درآمده، بهعنوان مثال در قطار خسته دلان سیروس الوند این فضای درونی قطار است که به کانون اصلی اتفاقات قصه تبدیل میشود.
آتشنشانی، خلبانی، وکالت، اورژانس نمونهای از این مشاغل است، اما هنوز شغلهای پرماجرایی مثل کارکردن در معدن، کارکردن در پزشکی قانونی یا کارکردن در کنار بیماران روانی وجود دارد که کمتر فیلمنامهنویسی به سراغ آن رفته است. درست است که به تصویر کشیدن این مشاغل در فیلمها ممکن است پرهزینه و پردردسر باشد، اما برای ساخت بعضی از فیلمهایی که میبینیم خرج زیادی میشود و نتیجه بسیار معمولی و پیش پاافتاده است و مخاطب هم ارتباط چندانی با آن برقرار نمیکند.
***
تجلی مشاغل در تلویزیون صرفا به سریال و سایر قالبهای جدی ختم نمیشود و از قابلیتهای کمیک مشاغل در ساخت مجموعههای طنز هم استفاده میشود.
مجموعه «ببخشید شما» به کارگردانی مهران مدیری، هر شب با دعوت از صاحبان یکی از مشاغل از طریق آیتمهای نمایشی به معرفی آن شغل میپرداخت یا در مجموعه مرد هزار چهره و مرد دو هزار چهره، شخصیت اصلی آن مسعود شصتچی، هر بار برای خود شغلی انتخاب میکرد و پایه اصلی داستان از طریق قرار گرفتن او در شغلهای مختلف شکل گرفته بود.
تلویزیون و سینما قابلیتهای زیادی برای نمایش شغلها و حرفههای مختلف دارند، خیلیها منتظرند کارگردانان و فیلمنامهنویسان برای یکبار هم که شده به سراغ حرفه آنها بروند و زندگی آنهایی را به تصویر بکشند که کار شاید تنها چیزی باشد که در زندگی دارند. (سحر مظفری/ ضمیمه قاب کوچک)
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
شاهین بیانی در گفتوگو با «جامجم»:
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد