این خلاصهای از رمان حسن محمودی با نام «روضه نوح» است؛ رمانی با ریتمی شتابزده و تعلیقهای طولانی؛ تعلیقهایی به اندازه تمام دویست و خوردهای صفحه کتاب. شخصیتها و ماجراهای این کتاب هم واقعی هستند و هم نه. گویا محمودی قطعههای شنیده و دیده شده از دوران جنگ را کنار هم گذاشته تا خیالی همپایه واقعیت را بنویسد.
این اولین رمان محمودی، روزنامهنگار و نویسنده است. پیش از این مجموعه داستانهای «وقتی آهسته حرف میزنیم المیرا خواب است»، «از چهارده سالگی میترسم» و... از او به چاپ رسیده است.
خاطرم هست مجموعه داستانتان با نام از چهارده سالگی میترسم میان مخاطبان خوب دیده شد. ولی نمیتوان با همان دید سراغ اولین رمانتان رفت زیرا همه چیز اینجا تغییر کرده است، هم نگاهتان، هم قلمتان، هم سبک روایتتان و... ماجرا از چه قرار است؟
آن زمان قرار بود در کتاب از چهارده سالگی میترسم داستانی با نام صبر ایوب به چاپ برسد. این داستان بلند 80 صفحهای به دلیل فراهم نشدن شرایط چاپ، از مجموعه مذکور جدا شد. پس از آن تصمیم گرفتم صبر ایوب را به صورتی کتابی مجزا چاپ کنم و طی مدت دریافت مجوز نشر تصمیم گرفتم همین داستان را بسط دهم. تا این که همان صبر ایوب 80 صفحهای، به یک سهگانه تبدیل شد که عبارتند از صبر ایوب، روضه نوح و کتاب یونس.
نامگذاری شخصیتهای اثرتان کمی متفاوت است: ایوب و نوح و یونس و حوا و... چه شد که نام شخصیت اصلی و جوان شهید کتاب را نوح انتخاب کردید؟
من ابتدای کار گرچه قصدهایی از این نامگذاریها داشتم، ولی ایدههای پیچیدهای به لحاظ بار اسطورهای و دینی برایشان در نظر نگرفتم، اما پس از چاپ کتاب، با نقدهای متعددی مواجه شدم که همگی به دنبال خوانش اسطورهای و مذهبی از آنها بودند. مثلا حتی شنیدم بعضی شورولتی که در داستان افراد را از آبادان منتقل میکند، به کشتی نوح تشبیه کردهاند. بعضی دیگر، از زاویهای متفاوت به ماجرا نگاه کردهاند. یعنی معتقد بودند اتوبوسی که سربازان را به جنگ میبرد و اتفاقا همهشان کشته میشوند، عملکردی خلاف کشتی نوح دارد. اینها خوانشها و بازخوردهای متعددی است که تا امروز از مخاطبانم به دست آوردهام. البته وجود تمام این بازخوردهای متفاوت کاملا طبیعی است.
در این رمان از ابتدا مخاطب با ماجرای نوح درگیر میشود، ولی حتی تا پایان کتاب هیچ چیز خاصی درباره او مشخص نمیشود. چه اهدافی از مبهم ماندن شخصیت نوح داشتهاید؟
در تاریخ معاصر ما، شخصیتهای برجسته زیادی چه در دوران انقلاب و چه پس از انقلاب وجود دارند که تمام ابعاد زندگی هیچ یک از آنها به طور کامل باز نشده است. برای نمونه، گرچه درباره شهید همت سریال ساخته شده و زندگینامههای متعدد نوشته شده، ولی هنوز ناگفتههای فراوانی درباره او وجود دارد. ما عادت کردهایم صرفا بخشهایی از یک شخصیت قهرمان را ببینیم. طبیعتا سبک داستاننویسی منی که امروز زندگی میکنم، برگرفته از تجربه زیستیام است. در این سهگانه نیز، هیچگاه ماجرای نوح آنطور که باید شرح داده نمیشود، بلکه همواره روایتهایی از سوی دوستان و خانواده او بیان میشود.
شاید اشکالی که بتوان به کتاب وارد کرد تعلیقهای بسیار زیادی است که گاهی میتواند حوصله خواننده را سر ببرد.
این اولین تجربه رمان نویسی من بوده است و من در زمان نوشتن به این موضوع فکر میکردم که آیا تعلیقهای کافی برای همراه کردن مخاطبم را تا انتهای اثر دارم یا خیر. شاید تعلیقی که تا این حد دغدغه من بوده، در بعضی قسمتها نخنما شده باشد. البته با نظرات متفاوتی درباره تعلیق موجود در کتاب مواجه بودهام. برای نمونه کسانی گفتهاند کتاب تعلیق مناسبی داشته و موجب میشده مخاطب برای به پایان بردن اثر اشتیاق داشته باشد.
آیا ماجرای نوح یعنی کسی که رتبه اول کنکور را داشته و بعد به جبهه میرود و... واقعی بوده است؟
نوح زاییده کسانی است که من به ابعاد متفاوت آنها مسائلی را افزودهام. بنابراین روضه نوح ماجرایی مستند نیست که بتوان به لحاظ تاریخی به آن اتکا کرد.
ولی بیان کاملا دقیق جزئیات در انتهای رمان، ناگهان ذهن من را پس از خواندن 200 صفحه از کتاب متفاوت کرد. زیرا تا آنجا، گمان میکردم نوح شخصیتی خیالی است، ولی ناگهان با خودم گفتم من داشتم چیزی شبیه زندگینامه میخواندم!؟
زیرا نوح در جهان رمان من، واقعی است و من بر این واقعی بودن تاکید دارم و آگاهانه خواستم چنین بهتی در خوانندهام ایجاد شود. هرچه در کتاب آمده، تکههایی از واقعیت تجربهشده من بوده که در روضه نوح در کنار یکدیگر چیده شده است. بنابراین، تمام تاریخها و اصل وقایع و حتی سرگذشت مستند افراد در انتهای کتاب، همگی واقعی بودهاند.
چه شد تصمیم گرفتید روایت کتاب با استفاده از جملات کوتاه، آنقدر شتابزده باشد، در حالی که، سرعت زیاد روایت در کنار تعلیق فراوان خود یک تناقض است؟
کنار هم قرار گرفتن جملات کوتاه با ضرباهنگ سریع، سبک نوشتاری من است. البته ریتم روایتم در داستانهای اسطورهای کوتاهتر است. روضه نوح چون بیانگر فضای هولناک وقایع آن دوره است، نیازمند ریتمی تند بود. نکته دیگر این که، راوی روضه نوح مانند گزارشگری است که فضا را گزارش میکند. بنابراین از سبک نوشتار گزارشنویسی نیز تا حدی در این رمان استفاده کردهام.
یکی از ویژگیهای این رمان، تعداد زیاد شخصیتها بود و معمولا بیشترشان در هر صفحه کتاب، نقش موثری داشتند.
این مسالهای است که اغلب خوانندگان اثر به من گفتهاند. من در رمانم تصمیم گرفتم یک برههای از زمان را بدون هیچ قضاوت خاصی روایت کنم. فضایی که ما در جنگ تحمیل شده بر کشورمان تجربه کردیم، ماجرای یک شخص نبود. من هم قصدم صرفا بیان ماجرای نوح نبود. بلکه میخواستم شرایط دیار نوح و آدمهایش را شرح دهم. در محلهها افراد زیادی حضور دارند که گاهی حضور پررنگی دارند و گاهی کمرنگ. راوی روضه نوح، از قصه نوح برای ساختن چنین فضایی استفاده میکند.
تجربه شخصی خودتان تا چه حد در خلق این اثر موثر بوده است؟
من در دوران جنگ همسن نوح بودم و خودم ماجراهای نقل شده در کتاب را دیده یا شنیدهام. نسل ما و کسانی که فضای دوران جنگ را درک کردهاند، احساسات مشترکی داریم و من کوشیدم فضای آن دوره را زنده کنم که اتفاقا خوانندگان همدوره خودم بر درستی بازآفرینی آن فضا اشاره میکنند.
پس گویا در آن دوره هم اتفاقات، سریع رخ میداده و در عین حال همه در تعلیقی به سر میبردهاند که نمیدانستند تا چند ساعت بعد چه اتفاقی خواهد افتاد.
این دقیقا سبک زندگی ما در آن دوره بود که من در کتابم انعکاس دادم. مثلا برادرم به جنگ رفته بود و ما غیر از بخش خوشحالکننده خبرهای فتح و پیروزی در عملیات متفاوت، هر لحظه نگران اتفاقاتی بودیم که ممکن بود عزیزانمان را از ما بگیرد. این انتظار بخصوص از جانب مادران، تعلیق مهمی در زندگیها بود که در روضه نوح آن را منعکس کردهام. جدای از این، ما در جهانی زندگی میکنیم که هر لحظه با تعلیق همراه است.
تمام هدفم در این کتاب، انتقال فضای آن زمان بود. یکی از مادرهای روضه نوح، مادر خودم بود و یکی از آن سربازان برادرم بود و یکی از کسانی که سرش را بریدند، همکلاسیام بود. من با عشق به مادر و برادر و همکلاسیهایم کتاب را نوشتم. گرچه سعی کردم فقط نظارهگر آنها باشم و نه شیفته و حتی بغضم هنگام نوشتنهای بعضی از قسمتهای دردناک در کتاب، کاملا واضح است.
حورا نژادصداقت / جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی عیدانه با نخستین مدالآور نقره زنان ایران در رقابتهای المپیک
رئیس سازمان اورژانس کشور از برنامههای امدادگران در تعطیلات عید میگوید
در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با دکتر محمدجواد ایروانی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بررسی شد