درباره اینکه چهقدر این پیشبینی محقق شده باید تامل بیشتری داشت منتهی آنچه مسلم است استاندارد بودن سریال «مدینه» است که زمینه موفقیتش را هم تا اینجا فراهم کرده، بهخصوص اینکه پیشتازی در جذب مخاطب در رقابت بین سریالهای مناسبتی در بیشتر اوقات با سریالهای طنز بود تا اجتماعی و ملودرامهای جانسوز و پرتنش که نه تنها عناصر جذابی مثل روح و جن و شیطان نداشتند بلکه به فراخور موضوعشان پند و اندرز هم لبریزشان کرده بود.
«مدینه» و مشکلاتش
اما سریال «مدینه» امسال این تصور را باطل کرد. بیشتر از آنکه بتوان در مورد پر مخاطب بودن سریال قاطعانه بحث کرد، باید خوشساخت بودن آنرا مورد توجه قرار داد. اما این موفقیت ناشی از چیست؟ خط اصلی داستان یعنی فروپاشی یک خانواده بهخاطر ربا و نزول و... که چندان جدید و بکر و ویژه نیست، داستانهای فرعی مثل تقاضای ازدواج صوری یک دختر جوان از مردی متاهل یا بر سر دوراهی قرار گرفتن یک جوان بین ارزشهای اخلاقی و نیازها و مصالح زودگذر و تربیت دوگانه هم بارها در سریالهای دیگر تکرار شده، سریال هم مثل دیگر آثار سیروس مقدم با یک پیش تولید مبسوط و ... همراه نبوده و از همه بدتر حضور همیشگی حامی مالی سریال هم به شدت توی ذوق مخاطب میزد. حتی گاهی داستان بهخاطر نزول انواع بلاها در یک مقطع بر سر یک خانواده کمی فانتزی میشود. از ماجرای کارخانه بگیرید تا بیماری مدینه و تولد نوزاد و... پس با این اوصاف چه چیز سریال «مدینه» خروجی نهایی را مثبت کرده و باعث شده کفه ترازوی سریال به سمت نقاط مثبت سنگینی کند؟
«مدینه» و محاسنش
میتوان درباره علل موفقیت سریال «مدینه» دلایل زیادی را ذکر کرد، از جمله بازیهای خوب سریال حتی از بازیگری مثل مجید صالحی که مدتهاست به نماد آثار طنز شانه تخم مرغی تبدیل شده یا فیلمنامه خوب سعید نعمتا... که یک سوژه ساده را خوب بسط داده و چنان گسترش داده که مدام با چالش تازهای مواجه میشود. حتی میتوان از این گفت که سریال با همه ظرفیتی که برای سخنرانیهای پندآموز دارد، تبدیل به کلاس درس و اندرز نشده و عواقب کار بد و محاسن کار خوب ضمن کنش و واکنش شخصیتها به مخاطب منتقل میشود. حتی شخصیتهای مکمل سریال هم اگر چندان پیش برنده داستان نیستند اما اضافه بهنظر نمیرسند و برای پر کردن قاب به کار نمیروند. ضمن آنکه عقبه خوبی از انگیزههای رفتارهای شخصیتها نمایش داده میشود تا مخاطب بداند کسی ناگهانی و ناغافل کار اشتباهی را انجام نمیدهد و پای انواع وسوسهها به میان میآید تا کسی اشتباه کند و نباید خودمان را مصون از اشتباه بدانیم.
برگ برنده نهایی «مدینه»
اما در کنار تمام دلایلی که برای موفقیت مدینه ذکر شد یک دلیل بیشترین سهم را دارد و باعث شده اثر از نمونههای مشابهاش فاصله زیادی بگیرد و آن چیزی نیست جز ریتم سریع داستان. داستان سریال «مدینه» مثل نمونههای مشابه داخلی ایستا نیست، در هر قسمت اگر اتفاق جدیدی نیفتد لااقل مطمئن هستیم لازم نیست یک لوکیشن تکراری یا دیالوگ پیشبینی شده را تحمل کنیم، ریتم خوب داستان مخاطب را نگه میدارد و در مواردی به سریالهای خارجی تنه میزند، گویی سیروس مقدم که تجربههایی مثل سریال «نرگس» با ریتم بسیار کند را داشته، فهمیده مخاطب امروزی دیگر تحمل آب بستن به سریال را ندارد چون حق انتخاب بیشتری نسبت به گذشته دارد و اگر داستان یکنواخت شود به راحتی دلزده میشود. (سید مصطفی صابری/ هفته نامه جیم)
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد