با همسر وایبرباز خود چه کنیم؟

وایبر نباشد، همسرم خمار می‌شود!

تکنولوژی​های ارتباطی نهاد خانواده را نشانه گرفته​اند

شوهرم با دوستان وایبری​اش به خانه می​آید

وارد خانه شد. چند ساعتی منتظرش بودم. می‌خواستم درباره تغییر رفتار پسرمان با او حرف بزنم، اما تصمیم داشتم اول بگذارم کمی استراحت کند و بعد حرفم را بگویم. با آمدنش حال و هوای خانه تغییر کرد. یک سلام بلند و یک روی مهربان.
کد خبر: ۷۰۷۱۴۴
شوهرم با دوستان وایبری​اش به خانه می​آید
جام جم سرا: همیشه همین‌طور به خانه می‌آید. من هم به استقبالش رفتم. از بوی غذا گفت که هوش از سرش برده و من هم با خنده گفتم باید دو ساعتی صبر کند. چند کلامی بیشتر حرف نزده بودیم که صدای زنگ وایبرش آمد و او با عجله موبایلش را از جیب بیرون آورد و همان‌طور که با من حرف می‌زد، به خواندن پیام مشغول شد، اما نمی‌دانم چه چیزی در پیام نوشته شده بود که به وسط جمله نرسیده، آخرش را نقطه‌چین گذاشت و روی نزدیک‌ترین مبل نشست و شروع به خواندن کرد. چند وقتی است کل معاشرت ما همین چند لحظه ورود او به خانه است تا قبل از این‌که به وایبر وصل شود، قبل از این‌که برود سراغ پیام‌هایش در شبکه‌های اجتماعی دیگر.

حس می‌کنم شوهرم با همه مردم شهر به خانه می‌آید. دیگر خلوتی برایمان نمانده. اگر بخواهد حرفی هم بزند با آب و تاب، لطیفه جدیدی ​ از پیام‌های وایبر برایم می‌خواند و من هم لبخند تلخی می‌زنم به یاد روزهایی که از اتفاق‌های اداره‌اش می‌گفت و تمام قندهای دنیا در دلم آب می‌شد.

اما امشب باید بر این رقیب پیروز شوم. کلی حرف نگفته دارم. باید با هم حرف بزنیم. از او می‌خواهم تلفن همراهش را کنار بگذارد و اجاز دهد همراه لحظات او بشوم. از او می‌خواهم وقتی با هم هستیم، به چشمانم نگاه کند.

سال‌ها قبل وقتی هنوز اتاقک‌های زردرنگ تلفن همگانی در خیابان‌ها دیده می‌شد، خانه‌های زیادی تلفن نداشتند. گاهی در یک کوچه یک خانه تلفن داشت و همه از آن استفاده می‌کردند. بعد کم‌کم سر و کله تلفن در خانه همه‌مان پیدا شد.

اگر آن روزها به ما می‌گفتند روزی هر کدام از ما یک تلفن برای خود خواهیم داشت که با آن به هر کجا بخواهیم، می‌توانیم برویم و همیشه در دسترس هستیم، بیشتر شبیه یک شوخی بود؛ شوخی‌ای که این روزها از نان شب جدی‌تر شده است.

اگر هزاران دوست همیشه آنلاین هم پیدا کنیم، نمی‌توانند جای یک گفت‌وگوی صمیمانه با همسرمان را بگیرد. اگر خودمان گرفتار این دنیا شویم و ندانیم چگونه وقت و روابط را مدیریت کنیم، دومین قربانی بعد از ما، فرزندانمان هستند که از دستشان می‌دهیم

قصه همراه دوم زندگی‌مان هم بی‌شباهت به اولی نبود. همراه دوم، رایانه یا همان کامپیوتر معروف بود. در مهم‌ترین جای خانه قرار گرفت. بعد کم‌کم وارد اتاق‌های شخصی‌مان شد و بعد آن​قدر مهم بود که همه اعضای خانواده نمی‌توانستیم از یک سیستم استفاده کنیم.

آمدن تبلت و تلفن همراهی که می‌توانست کار مهم وصل شدن به دهکده جهانی را به‌عهده بگیرد، این مشکل زندگی‌مان را هم حل کرد. حال دیگر همیشه در دسترس هستیم، اما آن​قدر در دسترس دوست و آشنا و غریبه و افراد ندیده حتی در آن طرف کره زمین قرار گرفته‌ایم که کمتر در دسترس خودمان و نزدیک‌ترین افراد زندگی‌مان قرار می‌گیریم.

به برکت شبکه‌های اجتماعی که هر روز به تعداد آنها اضافه می‌شود، سرمان شلوغ‌تر شده است. نمی‌توان وایبر داشت و از اینستاگرام غافل بود یا هر دوی اینها را داشت، اما لاین و تانگو را مورد بی‌مهری قرار داد. ما می‌خواهیم همه جا باشیم و در حقیقت هیچ کجا به صورت واقعی نیستیم.

نمی‌خواهم منکر فواید برخی از این شبکه‌ها شوم، اما موضوع از جایی مشکل پیدا می‌کند که خط قرمزی برای استفاده از اینها نداریم. از صبح که چشم باز می‌کنیم، به جای آن‌که کنار پنجره برویم و به آسمان نگاه کنیم و خدایمان را شکر کنیم، برای درک نعمت یک روز دیگر، پنجره تلفن همراهمان را چک می‌کنیم تا در وایبر و فضاهای دیگر، پیغام‌های شبانه دوستان را بخوانیم.

اگر اینترنت دائم نداشته باشیم تا رسیدن به سر کار و وصل شدن به وای‌فای، مثل معتادان کلافه‌ایم. وقتی به خانه برمی‌گردیم هم به جای گذراندن وقت با عزیزترین افراد زندگی‌مان، مشغول خواندن لطیفه‌های بعضا تکراری، جملات معروف انسان‌های بزرگ و پیام‌ها و گروه‌هایی می‌شویم که شاید یک ربع وقت صرف آنها کردن، خالی از لطف و تنوع نباشد، اما بیشتر از آن فراموش کردن یک مساله مهم است؛ وقت با هم بودنمان کمتر از آن است که فکرش را می‌کنیم.

البته ما انسان‌ها خیلی زود راه‌حل‌هایی برای چنین مشکلاتی پیدا می‌کنیم؛ مثلا زن و شوهرهایی که برای هم در این فضاهای مجازی از اتاق روبه‌رو شکلک قلب می‌فرستند یا جملات عاشقانه برای یکدیگر فوروارد می‌کنند. فرزندان هم که هنوز خواندن و نوشتن یاد نگرفته‌اند، مجهز به انواع بازی‌های رایانه​ای و تبلت می‌شوند تا از والدین خود عقب نمانند.

این روزها علاوه بر دیدن خانه خودم که هر کدام‌مان وسیله‌ای در دست در دنیای خود سیر می‌کنیم، دیدن جمع دوستانه و فامیل که باز هم خیلی‌ها گوشی به دست در دنیای مجازی خودساخته‌شان قدم می‌زنند، مرا می‌ترساند؛ ترس از روزهای پیش رو که هر کدام از ما تنها بمانیم و مجبور شویم تغییرات چهره عزیزانمان را در عکس‌هایی که به اشتراک می‌گذارند، جستجو کنیم و آن​قدر گوشی و لوازم ارتباطی در دستانمان باشد که فرصتی برای گرفتن دست یکدیگر نداشته باشیم. می‌ترسم حرف‌های خوبمان ته بکشد و روابطمان سست شود. بهترین چیز برای فرار از تنهایی‌های اینچنینی، جدی نگرفتن دنیای مجازی است. این دنیا به زندگی ما آمد تا به دنیای واقعی‌مان کمک کند و کارهایمان بهتر انجام شود و فرصت بیشتری برای با هم بودن داشته باشیم. قرار نبود این​قدر پررنگ شود که جای همه چیز را پر کند.

اگر هزاران دوست همیشه آنلاین هم پیدا کنیم، نمی‌توانند جای یک گفت‌وگوی صمیمانه با همسرمان را بگیرد. اگر خودمان گرفتار این دنیا شویم و ندانیم چگونه وقت و روابط را مدیریت کنیم، دومین قربانی بعد از ما، فرزندانمان هستند که از دستشان می‌دهیم. چند روز پیش در یکی از همین شبکه‌ها، مطلبی به طنز نوشته شده بود که فرد نوجوانی می‌گفت: امروز اینترنتم قطع شده و مجبور شدم با خانواده وقت بگذرانم، به نظرم آدم‌های خوبی هستند؛ هرچند این مطلب طنز بود، اما تلخی یک واقعیت را به رخ ما می‌کشید.

اگر برای با هم بودن وقت نگذاریم، غریبه‌هایی می‌شویم که هر روز صبح کنار هم چشم باز می‌کنیم و هر شب کنار هم چشم می‌بندیم؛ همین. (ضمیمه چاردیواری)

ندا داوودی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۱۴
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۰۹:۳۶ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
۰
۰
منهم دچارش هستم این یعنی طلاق عاطفی بایدفكری / اندیشه ای دراین موردكرد
هدایت
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۳۶ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
۰
۰
خیلی از خانم ها هم همینطورن . خانم من شاغله وقتی می یاد خونه یا تو فیس بوكه یا وایبر . به دادمن كی می رسه؟ اینطور نیست كه شوهرها اینطور باشن . این طاعون به جان همه افتاده
مژده
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۱۳ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
۰
۰
آی قربون دهنوتون
محمد رضا
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۱۸ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
۰
۰
فرهنگ استفاده از تكنولوژی رو نداریم
زینب
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۲۰ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
۰
۰
این مشكل گریبانگیر زن و مرد و بچه است. ممنون از جام جم كه آگاهی بخشی می كنه . در این باره بیشتر بنویسید
هوشمند
Iran, Islamic Republic of
۱۴:۴۸ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
۰
۰
خوش بحال خودم كه با وجود داشتن تلفن هوشمند و لب تاب از اول در هیچ شبكه اجتماعی عضو نبوده و نیستم .
ظ
Iran, Islamic Republic of
۱۵:۳۰ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
۰
۰
خوب كم كم زمینه چینی میكنین واسه فیلترینگ وایبر . افرین
زهره
Iran, Islamic Republic of
۱۶:۲۹ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
۰
۰
آفرین به شما آقای یا خانم هوشمند
شاهین
Iran, Islamic Republic of
۱۶:۳۰ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
۰
۰
وایبرم فیلتر شه مشكلی رو حل نمی كنه . مهم داشتن فرهنگ و اخلاق و تعهده كه خیلی از ما نداریم
رحیم - تهران
Germany
۱۶:۴۳ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
۰
۰
باسلام آخر افراط یعنی همین تفریح برخی عذاب دیگران شده فرق نمی كنه زن یا شوهر یافرزند
نیكو
United States
۰۲:۳۰ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
۰
۰
اگه هر چیزی بجا باشه و افراط نباشه هیچ مشكلی پیش نمیاد اما متا سفانه باید به هر چیزی تفریط كار باشیم
ارتش تنها
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۰۷ - ۱۳۹۳/۰۵/۳۰
۰
۰
ما از داشتن این تكنولوژی درست استفاده نمیكنیم ...شبكه های اجتمای وایبر ..بی تاك...تالك..لاین..تانگو..اسكایپ..چت كلاینت ..اینستا گرام و.... همه انها هم میتوانند مضر باشند هم میتوانندن مفید اما این خود ماییم كه بدانیم چگونه از این ها استفاه كنیم الان یكی از معذلاتمون اینه كه افراد متهل اعم از زن ومرد برای خودشون توی این شبكه ها یه یار وهم دم دارن كه همین ضربه نامنطقی هست داره وارد میشه ...خلاصه هركسی متونه خودش از اون چیزی كه داره استفاده كنه اونم به بهترین شكل...من با داشتن یه اندروید دنیای كمكی رو برای خودم جمع كردم...كاش میفهمیدیم چگونه از تكنولوژی برای بهتر شدن كارها وزندگیمان استفاده كنیم:(:(
مریناز
Iran, Islamic Republic of
۰۴:۲۴ - ۱۳۹۳/۰۷/۰۳
۰
۰
با سلام من اطلاعاتم در مورد وایبر در حد صفره و فكر میكنم شوهرم هم از این كمی اطلاعات من سواستفاده میكنه چند شب پیش تو گوشیش عكسا و فیلمای خیلی زننده ای دیدم خیلی خیلی خیلی ناراحت و افسرده هستم ازش پرسیدم میگه كه برا همه میاد و اون حتی به اونا نیگاه هم نكرده ولی من دارم دیوونه میشم همش با خودم میگم اون منو با این عكسا داره مقایسه میكنه و ....... لطفا یكی بهم ج بده راست گفته كه عكسا برا همه میاد . نمیدونم چرا اینطوری شدم همش تصویر فیلمایی كه تو گوشیش دیدم جلو چشمم میاد . دیگه احساسم بهش ...
میلاد
Iran, Islamic Republic of
۲۲:۵۸ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۹
۰
۰
من بطور وحشتناكی وابسته به كامپیوترو وموبایل و وایبر وفیسبوكم. گاهی از انجام دیگر كارای شخصی خودم میمانم چه رسد به خانم وفرزندانم. اكنون پسرانم در مقطع اول دبیرستان ودیگر پیش دانشگاهی هستند و بشدت وابسته به وایبر و واتس اپ ولاین و... هستند.چند بار بشدت برخورد كردم وحتی گوشی شان را گرفتم ودیدم پسرم برای بدست آوردن گوشی گریه عمیقی میكنه وابراز كرد كه بابا بدون گوشی دیگه برام ادامه زندگی میسر نیست!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
واقعا تعجب كردم. اكنون كه فصل مدرسه شروع شده بشدت انها را تحت نظر دارم وتا دیگه وایبر و.. را نصب نكنن وفقط برای ضرورت گوشی در دست بگیرند. شبها تا دیر وقت بیدار بودند و گاهی تا صبح ولی حالا خیلی خیلی كم كردند این رفتار شبانه را.البته به محضی كه از بیرون میان خونه گوشی را تحویل من داده ومنم شبها در كشو میزم قفل میكنم تا كم كم عادت كنند به بدون گوشی ماندن.اكنون به همه خانواده ها اعلام میكنم من اشتباه كردم برای بچه هایم گوشی اندرویدی خریدم در حالیكه یه گوشی نوكیای بدون سیستم عاملی ( در حدود 50 هزار تومانی ) بسشان بود و حالا با هزار مكافات و حتی رو دروی من وایستادن دارم از اونا میگیرم.برای بچه های خود دلسوزی امكانات كردم اما باعث شد پسرم از تحصیل در مدرسه روزانه دولتی محروم بشه چون تجدیدی زیادی آورد ونتونست دیپلم بگیره ومجبور شد در مدرسه شبانه ثبت نام كنم و درس بخونه.وااااااای از این تكنولوژی های بی مهار

نیازمندی ها