در کشور ما کمتر اتفاق میافتد که تولید مجموعهای تلویزیونی به سری سوم برسد. تجربه نشان داده معمولا مجموعههای پرطرفدار که به خواست مخاطب، دنبالهدار شدهاند، در گامهای بعدی نتوانستهاند مخاطب را با خود همراه و موفقیت خود را تکرار کنند. واقعیت این است که حفظ و همراه کردن مستمر مخاطب دشوارتر از جلب نظر اولیه اوست. وقتی مخاطب با یک مجموعه نمایشی و قصه و شخصیتهایش ارتباط برقرار میکند، تامین رضایت او سختتر میشود و توقع دارد جاذبه دراماتیک اثر، سیر صعودی داشته باشد. این اتفاق معمولا در سری سوم با افت و خیز مواجه شده و یک مجموعه تلویزیونی دچار ریزش مخاطب میشود. در این میان سریال پایتخت اما استثناست و سری سومش آنقدر محبوبیت و طرفدار داشت که اکنون سیروس مقدم و گروه همراهش را به صرافت ساخت سری چهارم انداخته است.
هرچند برخی عوامل سازنده این سریال در ساخت سری چهارم تردید دارند و نگران هستند که پایتخت چهار نتواند محبوبیت سریهای قبلی را تکرار کند. پایتخت اکنون حتی بین مخاطبانش دچار موقعیتی دوگانه شده است. آنهایی که سری سوم این مجموعه را ضعیف میدانند تکلیفشان معلوم است و معتقدند ادامه این سریال کار عبث و بیهودهای است، اما طرفداران سری سوم نیز به دو دسته تقسیم میشوند. عدهای معتقدند پایتخت باید در اوج به پایان برسد تا بلایی که سر مجموعههای مشابه چندگانه افتاد دامن آن را نگیرد و تصویر ذهنی مثبت درباره این مجموعه ماندگار شود. به اعتقاد این افراد ساخت سری چهارم پایتخت یک ریسک و خطر بزرگ برای این مجموعه و سازندگانش است و هیچ تضمینی برای تمدید و تکرار موفقیتشان وجود ندارد.
گروه دوم اما معتقدند این قصه و شخصیتهایش هنوز ظرفیتهای زیادی برای داستانپردازی دارند و نباید این سرمایه رسانهای ـ نمایشی را به حال خود رها کرد و از دست داد. استدلال این گروه با مثالهایی از نمونههای خارجی همراه میشود که شهرت و محبوبیت آنها به دلیل استمرار ساخت و دنبالهداربودن آنهاست.
واقعیت این است که سریال پایتخت به دلیل روایت قصهای که به جنس زندگی مردم نزدیک است و خلق شخصیتهایی مثل نقی و ارسطو که اینک به یک زوج هنری موفق تبدیل شدهاند، پتانسیل و ظرفیت بالایی برای بهرهوری دراماتیک دارد، اما ساخت سری چهارم بیخطر نیست و شکست احتمالی آن ممکن است اصل سرمایه را هم نابود کند و اعتبار مجموعه را در نزد مخاطب از بین ببرد.
نگارنده معتقد است بهترین انتخاب درباره سریال پایتخت تبدیل آن به یک فیلم سینمایی و چرخش رسانهای آن از تلویزیون به سینماست. از این طریق میتوان از سرمایه و اعتباری که پایتخت در تلویزیون به دست آورده در سینما استفاده کرد تا هم سینما با نمایش یک فیلم پرفروش رونق بگیرد و هم پایتخت و قهرمانهایش به تاریخ سینما بپیوندند!
نکته دوم درباره استفاده از شخصیتهای نقی و ارسطو روی لوازمالتحریر است. تولیدکنندگان نوشتافزارهای ایرانی طی حدود دو سال از آغاز به کار خود توانستهاند با طرحهای جدید و البته منطبق با ارزشهای ایرانی و اسلامی نظر بسیاری از مخاطبان را به سمت خود جلب کنند؛ مخاطبانی که تا همین دو سال پیش مجبور بودند برای فرزندان خود نوشتافزاری با طرح انیمیشنهای غربی تهیه کنند و شیرینترین دوران کودکی فرزندانشان را با آنها گره بزنند، اما اکنون شرایط به گونه دیگری رقم خورده است. یکی از شرکتهای تولید لوازمالتحریر طرحهای جدیدی را روانه بازار لوازمالتحریر کرده که از شاخصترین آنها تولید دفتر مشق با طرح شخصیتهای سریال پرطرفدار پایتخت است. توزیع این دسته از دفاتر مشق چندی است که آغاز شده است، طرحهایی که این دو شخصیت را در موقعیتهای مختلف سریال پایتخت نشان میدهد.
اگر پایتخت به سری چهارم هم نرسد و شخصیتهای نقی و ارسطو در قاب تلویزیون دیگر دیده نشوند، این دو شخصیت هویت فرهنگی پیدا میکنند و در ساحتهای دیگر اجتماعی به استمرار و موجودیت دراماتیک خود ادامه میدهند. این اتفاق همان مصداق فرهنگسازی و بالا بردن ظرفیتهای فرهنگی در شخصیتپردازی و سریالسازی ایرانی است که بارها از آن سخن گفتهایم؛ اینکه چنان شخصیت محبوب و تاثیرگذاری خلق کنی که بتواند جاذبه لازم را برای مجذوب کردن مخاطب ایرانی داشته باشد و مثلا کودک ایرانی به جای چسباندن برچسب شخصیتهای سینمایی ـ تلویزیونی غربی به الگوهای وطنی مراجعه کند و تاثیرگذاری فرهنگی یک سریال ایرانی و شخصیتهایش به ساحتهایی غیر از رسانه تعمیم پیدا کند. حالا دیگر چه پایتخت 4 ساخته شود و چه نشود، این قصه و شخصیتهایش در حافظه جمعی مردم ما ثبت و ماندگار شده است. (سیدرضا صائمی / جامجم)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد