ماوقع جریان در کتاب " طهران قدیم " آورده شده که عینا نقلش می کنیم :
پیش از طیاره حرف بالن آمده بود که بعدها خود آن را هم به ایران می آورند به این صورت که وقتی چند تن خارجی از اتباع فرانسه در تهران ادعا می کنند که چیزی اختراع کرده اند که می توانند با آن به هوا پرواز کنند و قرار نمایش آن را برای روزی درمیدان مشق می گذارند و مردم هم که این امر بعد از قصه شاهنامه و هوا رفتن کیکاووس که از دهان نقالها شنیده بودند برایشان عجیب بوده برای تماشا هجوم می بردند تاهنگام عمل می رسد.
فرنگیها چادر برزنتی بسیار بزرگی را بر سر حفره ای که قبلا دستور حفر آن را با میخها و طنابهای مخصوص به زمین محکم کرده در کاه ها آتش افکنده و چون دود در زیر چادر جمع می شود کم کم بالا آمده بزرگ و بزرگتر گردیده سر پا می شود و آنگاه دهانه اش را به هم آورده سبدی به زیرش بسته،یک نفر در آن می رود و در یک لحظه طنابهای آن را بریده رهایش می کنند و بالن در مقابل دیدگان حیرت زده مردم ، مسافر را برداشته به هوا می برد، اما هنوز چند دقیقه از صعود آن نمی گذرد که ترکیده سرنگون شده سرنشین آن پخش زمین می شود و مردم که آرزوی چنین اتفاق و گوشمالی فرنگی را که می خواسته سر از کار خدا در آورد می کرده اند غرق شادی و شعف گردیده این شعر را بالبداهه سروده دهن به دهن می کنند :
فرنگــــــــــی آمد و بالون هــــــــــوا رفت نشست در توش و تا پیش خدا رفت
می خواست سر در کنه از کارسبحون خدا زد تو سرش افتاد تو میــــــــدون
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد