بله قبول دارم، البته قصدم کشتن نبود، اما ضربهای که به مقتول خورد، باعث مرگش شد. راهی برای انکار ندارم. واقعیت این است که من این کار را کردم.
چرا مرتکب قتل شدی؟
درگیری ایجاد شد و من هم چاقو کشیدم و این اتفاق افتاد.
اما در پرونده آمده که تو و دوستت جرم دیگری هم در مورد قربانی مرتکب شدید؟
گفته شده که ما زورگیری کردیم، اما اینطور نبود؛ نه قصد زورگیری داشتیم و نه اینکه از او چیزی گرفتیم، شاید فرد دیگری از او زورگیری کرده باشد.
چرا مقتول قبل از مرگش علیه شما شکایت کرد؟
به نظرم او علیه من و دوستم شکایت نکرد. کسی دیگر تلفنش را دزدیده بود، ما کاری به او نداشتیم.
پس چرا با هم درگیر شدید؟
دوستم کریم با او درگیر شد و من هم در حمایت از دوستم، وارد این درگیری شدم. مقتول خیلی قوی بود. من چاقو درآوردم و به سمتش پرت کردم تا عقب برود، اما ضربه به بدنش وارد و باعثمرگش شد.
دوستت چرا با مقتول درگیر شده بود؟
آنطور که خودش میگوید مقتول برای دختری مزاحمت ایجاد کرده بود و او هم قصد داشت جلوی این مزاحمت را بگیرد.
در کیفرخواست آمده است شما دو نفر به مقتول حمله کردید و تلفن همراهش را گرفتید. بعد از اینکه مقتول به کلانتری رفت و علیه شما شکایت کرد و مشخصات شما را داد، چند کوچه پایینتر در حالی که قصد داشتید از یک خودرو سرقت کنید، شما را دید و با هم درگیر شدید. او قصد داشت شما را متوقف کند و به دست پلیس بدهد، اما تو با چاقو او را زدی و باعث مرگش شدی، حالا مدعی هستی مساله چیز دیگری بود. چطور چنین ادعایی را مطرح میکنی.
ما زورگیری نکردیم و همانطور که گفتم احتمالا گوشیاش را شخص دیگری سرقت کرده بود.
پس چرا ابتدا چنین اعترافی کردید؟
ماموران گفتند و من هم قبول کردم، اما در جریان زورگیری نبودیم.
اگر قصد زورگیری نداشتید و زورگیر هم نبودید، پس چرا سابقه زورگیری در پروندهتان ثبت شده است؟
من که سابقه زورگیری ندارم، همدستم این سابقه را دارد که خودش توضیح داد برای شوخی از یک نفر زورگیری کرد، بعد هم برایش پرونده درست شد.
شما جرم دیگری هم دارید و آن جعل عنوان مامور انتظامی است، چرا این کار را کردید؟
من این کار را نکردم، همجرمم به مقتول گفت ما مامور هستیم و تو چرا مزاحم دختر جوان شدی؟ همجرمم قبلا مامور پلیس بود که بعدها اخراج شد، او از این عنوان استفاده کرد. این موضوع ربطی به من ندارد.
تو میگویی زورگیر نبودی و قصد زورگیری هم نداشتی، سابقه هم نداری و کسی که جعل عنوان کرده دوستت بوده، وقتی دوستی تا این حد زندگی تو را خراب کرده، چرا به سراغش میرفتی و اصلا چرا با او رفاقت میکردی؟
من سن زیادی نداشتم. از اینکه او قلدرانه رفتار میکرد، خوشم میآمد و همراهش میرفتم، اما اشتباه کردم.
چاقو را از کجا آورده بودی؟
همینطوری در جیبم میگذاشتم. چاقو از مدتها قبل در جیبم بود.
بیدلیل که نمیشود چاقو در جیب باشد، حتما از آن استفاده میکردی، مثلا وقتی قصد زورگیری داشتی؟
نه اینطور نیست. من هیچوقت از آن چاقو استفاده نکردم.
به موضوع قتل برگردیم. تو مرتکب قتل شدی و توضیح دادی که چطور متهم را زدی، اما نگفتی بعد از قتل چه کار کردی؟
پس از اینکه ضربات بر بدن مرد جوان وارد و یکباره خون از بدنش جاری شد، خیلی ترسیدم و اصلا نتوانستنم آنجا بایستم و دوستم هم گفت فرار کنیم. من هم به حرفش گوش کردم و با هم متواری شدیم.
چطور بازداشت شدید؟
شاهدانی آنجا بودند که مشخصات ما را دادند. بعد هم ماموران ردیابی و مرا بازداشت کردند. دوستم هم شناسایی شد و ما را به اداره آگاهی بردند، بعد از آن به همه چیز اعتراف کردیم.
مقتول قبل از مرگش گفته بود کسانی که او را زدند، همان افرادی بودند که زورگیری کردند، با این حال باز هم میگویید شما زورگیر نبودید؟
اصلا چه فرقی میکند که من به قصد زورگیری درگیر شده باشم یا قصد دیگری. قبول دارم قتل کار من بود و میخواهم بگویم از این کار بشدت پشیمان و متاسف و شرمندهام. به هر حال من باعث شدم جوانی جانش را از دست بدهد و این عذاب تا پایان عمر با من است و از آن خلاص نمیشوم.
اولیای دم برای تو درخواست قصاص کردهاند و این درخواست میتواند مجازات مرگ برایت در پی داشته باشد، دراین باره فکر کردهای؟
من خیلی شرمنده آنها هستم. در مدتی که زندان هستم و قبل از اینکه محاکمه شوم، مرتب به این موضوع فکر میکردم که واقعیت را بگویم یا نه. بعضی از زندانیان میگفتند منکر شو و بگو کار تو نبود، برخی هم میگفتند واقعیت را بگو تا شاید بتوانی رضایت بگیری، اما حرف هیچکدام از آنها برایم مهم نبود، چون چیزی در درونم بود که تمام این مدت عذابم میداد. عذاب وجدانی که دارم، قطعا بیشتر از ترسی است که از مرگ دارم. گاهی فکر میکنم اگر قصاص شوم، راحتتر هستم، چون دیگر شبها کابوس نمیبینم و خانواده خودم و خانواده مقتول از وجودم ناراحت نیستند. به خاطر عذابی که به خانواده مقتول دادم و باعث شدم آنها تا آخر عمرشان رنج بکشند، عذاب زیادی تحمل میکنم. خانواده خودم هم در عذاباند. آنها یا در مسیر زندان هستند یا دنبال کسی میگردند که همراهیشان کند تا بتوانند رضایت اولیای دم را بگیرند. زندگی برایشان نگذاشتهام. کابوس این را دارند که هر لحظه تماسی گرفته شود و به آنها بگویند برای آخرین ملاقات بیایید.
اما هنوز که حکمی صادر نشده است.
به هر حال من میدانم حکم آدمکشی قصاص است و اگر نتوانم رضایت بگیرم، چه مجازاتی در انتظارم است. وقتی خانواده زندانیانی که میآیند تا برای آخرین بار آنها را ببینند و بعد آن فرد به سلول انفرادی منتقل میشود، از درون آتش میگیرم و به این فکر میکنم که چقدر احمق بودم و چه کاری کردم و به خانواده خودم و آن جوان چه عذابی دادم.
در دادگاه از اولیای دم خواستی تو را ببخشند، چقدر امیدواری این درخواست را قبول کنند؟
من در تمام این مدت خیلی ناراحت بودم و گریه میکردم و فکر میکنم آنها متوجه شدهاند چقدر پشیمان هستم و عذاب میکشم. امیدوارم درک کنند من چقدر سختی میکشم، البته قصاص حق آنهاست و حرفی نمیتوان به آنها زد، اما خواهش میکنم مرا به خاطر مادرم و خانوادهام که در این مدت بدون هیچ گناهی عذاب میکشند، ببخشند.
مادر مقتول هم بدون هیچ گناهی، فرزندش را از دست داد.
من که حرفی ندارم و قبول دارم. من این عذاب را به آنها تحمیل کردم و باید مجازات شوم، اما حرفم این است که با قصاص من، فرزند آنها برنمیگردد. میدانم آنها میخواهند یک فرد مجرم دوباره به جامعه برنگردد، اما قول میدهم دیگر کار خلافی نکنم و مزاحمتی برای جامعه نداشته باشم. من در زندان توبه کردم و نمازم را میخوانم، برای مقتول هم نماز میخوانم و دعا میکنم. در زندان سعی میکنم با کسی درگیر نشوم و مزاحمتی ایجاد نکنم و نظم زندان را بههم نزنم. قول میدهم اگر به جامعه برگردم، زندگی سالمی را در پیش بگیرم. اگر هم اولیای دم بخواهند قصاص کنند، قبول میکنم. من جوانی کردم، ترسیدم و نتوانستم تصمیم درستی بگیرم. از ابتدا هم کارم اشتباه بود و نباید با خودم چاقو حمل میکردم. در آن صورت اگر درگیری هم اتفاق میافتاد، دیگر کسی جانش را از دست نمیداد، همدیگر را میزدیم و تمام میشد. من جوان ثروتمندی نبودم و به خاطر کمبودهایی که در زندگی داشتم، میخواستم همه چیز را خراب کنم و به همین دلیل هم دست به کارهای ناشایست و قدرتنمایی میزدم. از درگاه خدا طلب عفو کردهام، از اولیایدم هم خواهش میکنم به جوانیام رحم کنند.
مریم عفتی
شما چه فکر میکنید؟
برای ما به شماره 300011224 پیامک بزنید و بنویسید درباره این پرونده چه فکر میکنید؟ آیا سینا لیاقت بخشش دارد؟ چه کسانی در این قتل مقصر هستند و چرا؟ (ضمیمه تپش)
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگوی «جامجم» با نماینده ولیفقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران عنوان شد