نقیزاده از چهرههایی است که اغلب مردم او را در عرصه سینما و تلویزیون میشناسند، اما شاید کمتر کسی بداند او در جنگ حضور داشته و با دوربینش لحظات نابی را از رزمندگان به ثبت رسانده است. او عکاس سپاه محمد رسولالله بوده و عکسهای زیادی از فرمانده شجاع و مشهور این لشکر یعنی حاج ابراهیم همت دارد.
نقیزاده که روزگاری با امیرحسین فردی و گلعلی بابایی در محله جی تهران دوران کودکی خود را گذرانده، راه خود را از این دو دوست دوران کودکی جدا کرده و به جای ورود به دنیای کتاب و نویسندگی به دنیای سینما و تلویزیون آمده است.
او این روزها در «معراجیها» نقش حاجی کمالی را بازی میکند که مسئول تفحص شهدا و هماهنگی برای تشیع و خاکسپاری پیکر آنهاست.
به بهانه بازی او در سریال معراجیها به نویسندگی و کارگردانی مسعود دهنمکی - که این روزها از شبکه یک در حال پخش است - با اصغر نقیزاده به گفتوگو نشستیم.
کمی درباره نقشتان در معراجیها و چگونگی حضورتان در این سریال بگویید.
من در این سریال نقش حاج آقا کمالی را بازی میکنم که مسئول تفحص پیکر شهدا و خاکسپاری آنها در کل کشور است.
آقای دهنمکی سال گذشته با من تماس گرفت و گفت برای حضورم در معراجیها، سه نقش را در نظر گرفته که باید یکی را انتخاب کنم. یکی راننده مینیبوسی که اکنون محمدرضا شریفینیا آن را بازی میکند، دیگری نقش پدر شهید زمانی که مهران رجبی ایفاگر آن است و نقش حاجی کمالی. آقای دهنمکی پیشنهاد بازی در نقش راننده مینیبوس را به من داد و روی آن اصرار داشت ولی بعد از گفتوگویی که با هم داشتیم به این نتیجه رسیدیم که من برای بازی در نقش حاجی کمالی مناسبتر هستم و این نقش به بازی من نزدیکتر است.
راستش را بخواهید من در بازی چنین نقشی با چنین خصوصیاتی بهترین گزینه کارگردانان هستم مانند زندهیاد حمیده خیرآبادی که گویا او را برای بازی در نقش مادر ساخته بودند.
هنگامی که مقابل دوربین رفتید فیلمنامه معراجیها کامل نوشته شده بود؟
فیلمنامه یک مجموعه را نمیتوان کامل خواند و معمولا همه فیلمنامه را در اختیار بازیگر قرار نمیدهند بلکه درباره نقش و سکانسهایی که بازی میکند، توضیحاتی میدهند، اما درباره معراجیها باید بگویم فیلمنامه قبل از شروع تصویربرداری آماده شده بود.
از آنچه در فیلم معراجیها و نیز آنونسهای این سریال مشخص است حضور شما در نقش یک رزمنده است یعنی در ادامه سریال بینندگان شما را در نقش رزمنده خواهند دید؟
بله من در فلشبکهای (رفتن به گذشته) این سریال در جبهه نقش یک رزمنده را بازی میکنم که مجروح شده و بعد از جنگ مسئول تفحص میشود.
قبول دارید برای بازی در این نقش کمی کلیشه شدهاید؟
خیر! من این نقش را میشناسم و بازی در چنین صحنههایی را بلدم. در موضوع دفاع مقدس و دانستن ویژگیهای اخلاقی و رفتاری رزمندگان، به دلیل حضورم در جنگ آدم کاربلدی هستم و این ویژگیها را بخوبی میشناسم و به همین دلیل میتوانم نقش آنها را بهخوبی بازی کنم.
البته باید یک نکته دیگر را متذکر شوم. ما برای بازی در یک نقش انتخاب میشویم و انتخاب به عهده ما نیست. این کارگردانان هستند که من را برای این گونه نقشها انتخاب میکنند پس این نمیتواند معنای کلیشه داشته باشد. هر تهیهکنندهای به من زنگ میزند مطمئنا بازی در نقش یک رزمنده را به من پیشنهاد میدهد. من هم نمیتوانم آن را رد کنم چون این شغل من است و نمیتوانم به امید بازی در یک نقش متفاوت در خانه بنشینم.
پس میتوان گفت خود شما نیز اینگونه نقشها را دوست دارید و به آنها علاقهمند شدهاید؟
اگر علاقه نداشته باشم چه کار میتوانم بکنم. این موضوع دو وجه مثبت و منفی دارد. از خداوند شاکرم که میتوانم با بازیگری در آثار سینمایی و تلویزیونی جنگی نام رزمندهها را زنده نگه دارم، کسانی که برای این مملکت جنگیدند، شهید شدند یا به اسارت درآمدند یا به افتخار جانبازی نائل شدند. من عاشق آنها هستم و از این که نام آنها را زنده میدارم بسیار خوشحالم. ولی نکته منفی این که تقریبا هیچ فیلمسازی سراغ من نمیآید مگر این که بخواهد درباره جنگ و دفاع مقدس اثری بسازد البته من به خاطر نکته مثبتی که برشمردم از این وضع ناراضی نیستم.
برای رسیدن به نقش حاجآقا کمالی از تصورات ذهنی خود درباره جنگ استفاده کردید یا براساس فیلمنامه کار را جلو بردید؟
آنچه در معراجیها میبینید ذهنیت کارگردان است که در قالب فیلمنامه نوشته شده است. من فقط بازی میکنم، وقتی دهنمکی برای بازی در این نقش سراغ من میآید و من را انتخاب میکند میداند تجربه کار دارم و میتوانم آنچه در ذهن اوست را دربیاورم.
چندمین باری بود که با دهنمکی همکاری کردید؟
اولین بار بود که مقابل دوربین آقای دهنمکی حاضر شدم.
شما با کارگردانان زیادی در حوزه دفاع مقدس و جنگ تحمیلی کار کردهاید. کار کردن با دهنمکی چگونه بود؟
من نمیتوانم درباره ویژگیهای هنری و ساختاری آثار دهنمکی صحبت کنم. زیرا این از عهده من خارج است و وظیفه منتقدان آثار هنری است ولی از نظر اجرا از کار کردن با او راضی هستم. آدمی دقیق و منظم که اگر برنامهای بریزد و آن را قطعی کند حتما انجامش میدهد. وقتی قرار میگذاشت ساعت شش صبح گروه را برای تصویربرداری آماده کند حتما این ساعت همه عوامل مهیای کار بودند. نظم و سرعت عمل او به قدری بالاست که معراجیهایی که قرار بود طی دو سال آماده شود در عرض شش ماه تمام شد.
شما در آثار زیادی از ابراهیم حاتمیکیا هم حضور داشتید به نظرتان کدام یک از منظر اجرا و کار گروهی بهتر هستند؟
آقای دهنمکی بهتر بود، ولی این که آیا از نظر هنری هم برتری دارد یا خیر را از منتقدان سینمایی بپرسید. ما بازیگریم و هر نقشی را که به ما میدهند بازی میکنیم. یک اثر هنری چه در قالب فیلم سینمایی و چه در قالب سریال باید همه اجزای آن را کنار هم دید و خوبی و بدی آن را درجهبندی کرد. من مانند یک ابزار نقاشی هستم که در دست یک نقاش قرار میگیرم و خوب نقاشی کردن و خلق یک اثر هنری خوب به عهده نقاش است.
معمولا شما در بازیهایتان کمی طنز را به کار وارد میکنید که میتواند بداهه یا در فیلمنامه نقش طنز نوشته شده باشد.
من در نقش حاج کمالی به شکل بداهه طنز وارد نکردم و هر آنچه میگویم در متن وجود داشت ولی در کل با طنز موافقم و دوست دارم نقشی را که بازی میکنم کمی طناز باشد.
داستان این سریال براساس رفتن به گذشته و آینده طراحی شده است. آیا با این روند موافقید و معتقدید این به داستان کمک میکند؟
بله به پیشبرد و درک داستان سریال کمک زیادی کرده و این رفت و برگشتها به ما کمک میکند حرفمان را بزنیم.
بخش اصلی داستان سریال به تنشهایی که بین دو نوع تفکر دانشجویان ایجاد شده، میپردازد که در این میان شما میانهرو و اعتدالگرا هستید. نظرتان درباره این گونه نمایش روابط و دودستگی دانشجویان چیست؟
این روابط تغییر میکند. باید اجازه دهید سریال کمی پیش برود و بیشتر دیده شود.
دانشجویانی که در حال حاضر مخالف خاکسپاری شهدا در دانشگاه هستند با سفری که به صورت ناخواسته انجام میدهند و به مناطق جنوب کشور میروند با واقعیتهایی روبهرو میشوند و به حقایقی دست میبایند که حرف دل کارگردان است. نام اولیه این سریال هم بر اساس این سفر «راهیان نور» بود که بعد به معراجیها تغییر کرد.
در بیشتر آثاری که بازی کردهاید اجرای نقش فرعی را به عهده داشتهاید. آیا دوست دارید در یک اثر نقش اصلی را به شما بدهند؟
دوست داشتن من یک چیز است و واقعیت چیز دیگر. همانطور که گفتم من نه میتوانم بمانم تا فلان کارگردان سراغ من بیاید و نه میتوانم یک نقش را رد کنم تا شاید زمانی نقش اصلی به من برسد. بازیگری شغل من است و از این راه امرار معاش میکنم.
از طرفی مگر نقش اصلی با فرعی فرقی هم میکند؟ اگر نقش فرعی در کار نباشد نقش اصلی کامل نمیشود. باید توجه داشته باشیم این نقشها را نباید فرعی بنامیم بلکه باید بگوییم فلان نقش مکمل داستان است. برای من کوتاه و بلند بودن نقش اهمیت ندارد بلکه مهم درست اجرا کردن آن است.
یکی از ویژگیهای دهنمکی استفاده زیاد از چهرههاست تا جایی که در آثار او سیاهه بلندی از بازیگران مطرح و نامدار دیده میشود. این مساله در دیده شدن یا دیدهنشدن نقش شما تاثیر نگذاشت؟
فیلم و سریال مانند خودرویی است که یکسری اجزای متصل دارد که فعالیت میکنند تا ماشین حرکت کند. هر کسی باید کار و وظیفه خودش را انجام دهد و چیزی به نام این که فردی به دیگری کمک کند یا این که کسی کاری کند که بیشتر دیده شود، وجود ندارد.
بازی هر کسی دست خودش است که میتواند آنقدر خوب بازی کند که بخوبی دیده شده یا برعکس نسبت به نقش خود بیتفاوت باشد.
بنابر این تعریف فرقی نمیکند در اثری باشم که پر از بازیگر کاربلد باشد یا در اثری حضور یابم که همه عوامل آن تازهکار باشند. من همیشه برای بهتر بازی کردن و تجربه آموختن در نقش خودم تلاش میکنم.
مجید احمدی /جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد