در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
با وجود این که در تمام این سالها بارها هنرمندان از مردم خواستهاند به حقوق مولف احترام بگذارند، باز هم شاهد بودیم تنها در یک روز صفحات دانلود آلبوم جدید چاوشی بارها کلیک شد. البته چاوشی در تمام این سالها، آنقدر از خودش چهره سرشناسی ساخته که حتی در محافل دوستانه هم نهتنها تکتک آلبومها و قطعات او نقد و بررسی میشود، بلکه هوادارانش حتی درباره دانلود صفحات او هم به اظهارنظرهای مختلف میپردازند. مثلا گروهی معتقدند چاوشی هنرمندی درونگراست و همین درونگرایی از او هنرمندی محافظه کار پدید آورده است. او تا سالها به دلیل موفق نشدن در اخذ مجوز برای آلبومهایش، در حاشیه بود و حتی اتفاقاتی که به خاطر همکاریاش با داریوش مهرجویی بر سر فیلم سنتوری بر او رفت، او را عقبنشینتر از قبل کرد. در واقع چاوشی شاید دوست داشته باشد مثل سایر هنرمندان در عرصه حاضر باشد، کلیپ بسازد، روی صحنه برود و کنسرت برگزار کند، اما همین روحیه درونگرایی مانع این اتفاقات میشود. او از پس خوردن میترسد. او از در بوته نقد و نظر قرار گرفتن گریز میکند و اینها شاخصههای یک فرد درونگراست. این عده معتقدند هنرمندی که چنین جسارتی ندارد در صحنه حاضر شود و با مخاطبش تعامل رودررو داشته باشد، طبعا کارش به دانلود غیرقانونی آلبومش کشیده میشود.
در نوترین آلبوم چاوشی با عنوان «پاروی بیقایق» رگههای این محافظهکاری و عدم جسارت را بیشتر میبینیم. در این آلبوم همهچیز تکتک و به صورت مجزا خوب به نظر میرسد، اما در واقع ترکیب عوامل جالب درنیامده است. ترانههای این آلبوم شاید نسبت به سایر آلبومهای چاوشی از پختگی بیشتری برخوردار است؛ آن هم بعد از تجربه نسبتا موفق این خواننده در گزینش شعرهای کلاسیک در آلبوم قبلیاش با عنوان «من خود آن سیزدهم». با وجود این در آلبوم جدید، هارمونی میان موسیقی، صدای خواننده و ترانه گوشنواز نیست. چاوشی در این آلبوم از بازیهای نمایشی حنجرهاش در آلبومهای قبلی (بخصوص آلبوم ژاکت) فاصله گرفته و سعی کرده این بازیها را بموقع خرج کند. از طرفی صدای چاوشی در این آلبوم به اوج پختگی نزدیک شده است. صدای او در این آلبوم، همان صدای خشدار و زخم خورده خوانندهای است که هوادارش از او آهنگهای اندوهگین و تلخ را انتظار دارد. همان آهنگهایی که به نوعی در آلبوم موفق «یه شاخه نیلوفر» از او شنیده بود. اتفاقا در آلبوم جدید، مخاطب همان صدا را با پختگی حتی بیشتر از چاوشی میشنود، اما لذت نمیبرد. پس مشکل کار از کجاست؟ صدا پخته شده، موسیقی بی نقص و عالی است و ترانه هم قابل دفاع است، آن هم در شرایطی که آهنگهای چاوشی در این آلبوم به طور کامل از فضای موسیقی ترنس و بیسدار آهنگهایی مانند «چمدان» یا «ستمگر» یا حتی «هفتههای تلخ» فاصله گرفته است و به آهنگهایی مانند «هر روز پاییزه» که سازهای الکتریک در آن بیشتر استفاده شده بود، نزدیک میشود؛ اما مشکل از چیست؟
مشکل این است که چاوشی در آلبوم جدید سعی کرده فاخر باشد، اما خروجی کار به هیچ وجه قابل دفاع نیست. آهنگها فقط بیایراد هستند، ولی دلنشین نیستند. هیچ کدام از قطعات دهگانه آلبوم (بجز تا حدی دزیره) این قابلیت را ندارند که توسط شنونده بعدها زمزمه شوند. به نوعی انگار چاوشی یک ترانه خوب انتخاب کرده، یک آهنگ خوب ساخته و بین آهنگ این متن را میخواند. انگار به جای خواندن، دکلمه میکند و به این دکلمه تحریر بخشیده است. آن هم تحریرهایی که بارها و بارها در قطعات مختلف از او شنیدهایم. البته او تلاش کرده در این آلبوم نوآوریهای بسیاری هم انجام دهد. مثلا در قطعه «خواب» که به زعم نگارنده دومین قطعه موفق آلبوم بعد از «دزیره» محسوب میشود، او موفق شده عالم هولناک و کابوس وار خواب را در یک فضای موسیقایی در نُتهای التهاب آفرین و ترانهای وهمناک ارائه دهد. گرچه در همین قطعه هم شنونده نمیتواند جز موتیف ترانه «حالا یه نفر این خواب منو تعبیر کنه»، بندهای دیگر را با خواننده زمزمه کند.
در مجموع باید گفت اگرچه چاوشی در این آلبوم کماشتباهتر و پختهتر ظاهر شده، اما نتیجه کار کمتر جسورانه و میراتر از آب در آمده است. قطعاتی که زیباست، ولی تنها برای چند بار شنیدن؛ زیرا بعدها مخاطب نه ریتمی از آن در خاطرش میماند که آن را زمزمه کند و نه ترانهای را توانسته حفظ کند. با این حال باید چاوشی را نقد کرد تا باز هم بخواند و جسور شده و روز به روز بهتر شود. بیشک او یکی از موفقترین خوانندگان اکنون ماست.
سجاد روشنی / گروه فرهنگ و هنر
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
نماینده جنبش جهاد اسلامی فلسطین در ایران در گفتگوی تفصیلی با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفت و گوی اختصاصی «جامجم» با سید ابراهیم محمد الدیلمی، سفیر یمن در تهران تشریح شد