این نوارها جز این که ما را به سالهای دور پرتاب میکنند خاصیت دیگری ندارند. مساله اینجاست که دستگاههای ضبط صوت هم کمکم از جمع وسایل خانه اخراج شدهاند و به فرض نگهداری نوار کاست ضبط صوتی برای استفاده از آن وجود ندارد.
استفاده فردی و گروهی از نوار کاست
نوارها همدم لحظات تنهایی پیر و کودک و جوان بود. هر کس با توجه به سلیقهای که داشت نوار مورد علاقهاش را پیدا میکرد و با آن روزگار میگذراند. بچهها عاشق نوارهای قصه بودند و بزرگترها غرق در نوای ترانههای سنتی و جدید میشدند. دانشآموزانی که بچه درسخوان بودند نوارهای آموزش زبان گوش میکردند و مومنان اهل دل هم به صدای نوحه و سخنرانی و تلاوت قرآن گوش جان میسپردند.
دستگاه حجیم پخش صدا یا به اصطلاح «ضبط صوت» هم به صورت انفرادی و هم جمعی مورد استفاده قرار میگرفت. همه ما این تصویر را در ذهن داریم که گروهی جوان به قصد تفریح و گشت و گذار عازم خارج از شهر شدهاند و در کنار زیرانداز و قابلمه و قوری یک ضبط صوت هم به همراه دارند. در مجالس عروسی ضبط صوت به مهمانان خدمترسانی میکرد و در مجالس عزاداری و سخنرانی هم میزبان، گفتهها و شنیدههای مراسم را ضبط میکرد.
نقش کلیدی خودکار بیک
نوجوانهای امروزی ارتباط بین خودکار بیک و نوار کاست را درک نمیکنند. ولی قدیمیها میدانند دستگاه ضبط و پخش پس از مدتی آبش با نوار داخل یک جوی نمیرفت و به اصطلاح نوار را جمع میکرد. نوار مغناطیسی دور هد ضبط گیر میکرد و برای خودش چند دور می چرخید. هنگام گوش دادن به یک نوار، صدا نامفهوم میشد و چند ثانیه بعد سکوت میکرد. در این لحظه باید با مهارت خاصی نوارهای جمع شده را از دور هد بیرون میکشیدید و با یک خودکار بیک آن را به داخل جعبه مستطیلی شکل نوار کاست برمیگرداندید. البته خودکار بیک کاربردهای دیگری هم داشت. مثلا بعضی وقتها موتور ضبط ضعیف میشد و نوار را عقب و جلو نمیبرد. در این گونه مواقع ملت آستینهای همت را بالا میزدند و خودشان با یک عدد خودکار لحظه پخش نوار را جابهجا می کردند. بعضیها هم اقدام به پیشگیری میکردند و قبل از خراب شدن ضبط، مسئولیت عقب و جلوکردن با خودکار را خودشان به عهده میگرفتند.
رفت و برگشت خبرنگارها در نشستهای خبری
با آمدن واکمن بازار نوار کاست دوباره رونق گرفت. واکمن ضبط صوت کوچکی بود که حمل و نقل راحتی داشت. با آمدن واکمن جوانها میتوانستند در تاکسی و خیابان نوار مورد علاقهشان را گوش کنند. خبرنگاران هم به واکمن روی خوش نشان دادند و آن را به ماموریت های خبریشان بردند. در نشستهای خبری اتفاق جالبی رخ میداد. هر چند دقیقه یکبار خبرنگاری به نزدیک میکروفن میآمد و واکمنش را چک میکرد که درست ضبط میکند یا نه. بعد از گذشت نیم ساعت خبرنگارها نوار را بیرون میآوردند و برمیگرداندند تا روی آن طرفش ضبط شود. هر خبرنگار با خودش چند نوار به همراه داشت تا اگر صحبتها بیشتر از یک ساعت به طول انجامید از نوار بعدی استفاده کند. امروزه با آمدن دستگاههای «امپیتری پلیر» که میشود صدها ساعت صدا را رویشان ضبط کرد یادآوری دردسرهای واکمن خندهدار و خاطرهانگیز است.
رنگ و لعاب نوار کاست
نوارهای کاست در دو مدل 60 و 90 دقیقه ای در بازار موجود بود. نوارهای 90 دقیقهای مرغوبتر بود، اما دستگاههای پخش ضعیف قادر به چرخاندن این نوارها نبودند. برچسبهایی که روی دو طرف نوار میخورد آن را زیباتر میکرد. در بازار برچسب برندهای مطرح مثلا «سونی» موجود بود و جوانها برای آن که نوار کاستشان را دوستداشتنی کنند از این برچسبها رویش میچسباندند. برای نوشتن عنوان نوار بعضیها از چیزی به اسم حروف برگردان استفاده میکردند. در دورهای که امکان تایپ و گرفتن پرینت برای همه وجود نداشت برگه «حروف برگردان» ظاهر نوار را شکیل میکرد. مثلا روی نوار با حروف برگردان مینوشتی «علیرضا افتخاری» و هر وقت می خواستی آن را از بین نوارهایت بیرون میکشیدی.
ضبطهای دولبه و دوکاسته
بچهمایهدارها دستگاههای ضبط دو کاسته داشتند که میشد با آن نوار تکثیر کرد. کسانی که از این ضبطها نداشتند باید دو تا ضبط را کنار هم میگذاشتند و سکوت میکردند تا محتویات این نوار روی آن یکی منتقل شود، اما مزیت ضبط دوکاسته این بود که صدای اطراف را نمیگرفت و کیفیت نوار اصلی را حفظ میکرد. بعضی از این ضبطها دو لبه هم بودند؛ به این معنا که وقتی نوار به انتها میرسید به صورت خودکار برمیگشت و آن طرفش پخش میشد. هر بار روی نوار چیز جدیدی ضبط میشد کیفیتش پایینتر میآمد. این اصطلاح که فلان ترانه «هوا داره» زیاد شنیده میشد. یکی از تفریحات مردم این بود که برنامههای خوب رادیو مثل «صبح جمعه با شما» (جمعه ایرانی امروز) را ضبط کنند و در طول هفته دوباره بشنوند. در حال حاضر بخشهایی از این برنامهها روی اینترنت قابل شنیدن است که احتمالا به وسیله همین افراد روی فضای مجازی آپلود شده است. الان دیگر هیچ خوانندهای آلبومش را روی «نوار کاست» منتشر نمیکند. خوانندهها به نوار صرفا به چشم یک کالای خاطرهانگیز نگاه میکنند و در وصفش ترانه میخوانند. مثل رضا یزدانی و آن ترانه معروفش: «کنار طاقچه یه ضبط صوت با چن تا نواره/ که هر یه دونَش واسم هزار تا خاطره داره.»
احسان رحیمزاده / چمدان (ضمیمه آخر هفته روزنامه جام جم)
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد