کیهان: موشک (گفت و شنود)
گفت: یکی از فتنهگران فراری و پناهنده به انگلیس در مصاحبهای گفته است؛ اگر ایران به پیشنهاد آمریکا تن ندهد، باید منتظر حمله نظامی باشد!
گفتم: اگر آمریکا قدرت حمله به ایران را داشت تا حالا هزار بار این کار را کرده بود.
گفت: این فتنهگر میگوید؛ ما هم در گذشته اهل مقاومت بودیم ولی حالا به این نتیجه رسیدهایم که باید دست از مقاومت کشید.
گفتم: آنها در گذشته هم اهل مقاومت و ایستادگی نبودند و اگر فداکاری و ایثار رزمندگان نبود، الان باید چکمه سربازان آمریکایی را واکس میزدند.
گفت: از حق نگذریم، این جماعت در آن روزهای آتش و جنگ هم از دور فقط شعار میدادند.
گفتم: یارو به رادیو زنگ زد و گفت؛ از قول من به اوباما بگوئید اگر روزی صد تا موشک هم به تهران بزند، ما یک قدم هم عقبنشینی نمیکنیم. مجری گفت؛ آفرین، احسنت به غیرت شما، حالا بفرمائید که جنابعالی از کجا زنگ میزنید؟ یارو گفت از دوبی!
قدس: مش غضنفر و پرواز بی ام و
پِریشبا آخِرشبی هَموجور که داشتِم از یَک چِراغون وَرمِگِشتِم، تو وَکیلاباد نِزدیکایِ هاشمیه ناسَن دیدُم وِسط بلوار یَکعالَم خِلایق لوکّه رِفتنُ دِرَن با گوشیاشا عَسکُ فیلُم مِگیرَن.
مویَم نِگَر داشتُمُ خودُمِ کِشال دادُم وِسط جمعیتُ دیدُم هَمّه چاردُوَرِ یَک ماشین خاریجیِ مَقبول که رو ریلایِ قِطارشهریه لوکّه یَن.
اولِش فِکِر کِردُم ای واگنِ جِدیدِ قِطارشهریِ که شهردِری بِجایِ چین از آلمان وَردِشته آوُرده ولی وَختی پولیسُ اُرجانس گزارش5 آمَدَن، تازَش فهمیدُم یَرِگه رارَنده یِ ای بی ام وِ دِشته با 200تا سرعت مِرَفته خِنَشا که ناسَن مِزِنه به یَک زانتیایِ یُ فرمون از دستِش وِل مِره یُ کِلّه مُکُنه سمتِ وِسط بلوارُ میه رو چِمنا مِزِنه درختارَم توخ توخ مُکُنه یُ بعدَم مِپِرّه رو هوا یُ مِزِنه میله های آهنی وِسط بلوارَم قِلِفتی مِکِنّه یُ میه مُیُفته رو ریلایِ قِطارشهری.
خُلِصه هَمّه منتظر بودَن اُرجانس بیه نعشِ رارنده یُ چِفتیش رِ بِکیشه بیرونُ روشا پارچه سِفیت بِندِزه یُ مایَم پول پرتاب کُنِم روشا ولی وَختی آمَدَن دَر ماشین رِ واز کِردَن، هردوشا از مایَم سالمتر بودَنُ فِقَط لِنگِ رارَنده یَک خُردو مویِ کِرده بود.
حالا مو یِ مَش غضنفر موندُم اگِر بِجایِ ای بی ام و یِ آلمانی یَک پُرایدِ ایرانی مُبود، اووَختِ شب غیرِ او لِنگِ رارَنده که مِشکَست، لِنگِ دِگَشُ دَستاشو کِلَّش که کِنده مِرفتُ مَغزِش که پیشینگه درختا مِرفت رِ چیجوری مُخواستَن پیدا کُنَن!
آرمان: از کلیپ عروسی تا عزا
گاهی اوقات اخبار و اتفاقات باعث می شود تا آدم مجبور بشود در یک یادداشت هم از عروسی بنویسد و هم از عزا. امروز در مورد داستان نویسی برای کلیپهای عروسی تا اتفاقات مربوط به مراسم ختم برای شما نوشتیم، بفرمایید؛
عروسی زری و شاپور تحریر شد!
باور کنید با شنیدن ایجاد برخی مشاغل مو به تن انسان سیخ می شود، اخیرا برخی از آتلیههای عروسی به دنبال نویسنده هستند تا برای کلیپ عروسی داستان بنویسند، بر این اساس:
الف- بنده دیگر طنز نخواهم نوشت، نان در کلیپ عروسی است، ما رفتیم.
ب- فکر کنید اگر این اتفاق ۷۰ سال پیش باب می شد الان از جمالزاده به جای دارالمجانین، کلیپ عروسی زری و شاپور به یادگار مانده بود.
ج- اگر این کلیپ یک سال پس از عروسی ساخته میشد دست مان بازتر بود آنوقت می توانستیم دست روی سوژههای اکشن، جنایی و پلیسی هم گذاشته و روی آگاتاکریستی را کم کنیم و سری جدید هرکول پوآرو را بنویسیم.
د- نگذارید به حساب ضعف نگارنده اما انصافا مورد دیگری به ذهنم نمی رسد پس دور هم باشیم و حالشو ببریم!
عرضه یک کاسب میگ میگی
اخیرا در مورد روش مایکرویوی(یعنی زود تند سریع خودمان!) صحبت کردیم، ظاهرا این ویروس در حال شیوع است و حتی توانسته رکورد ابولا را هم بشکند. جدیدترین مبتلایان به آن برخی از جراید هستند که توانستند تنها یک روز پس از فوت مرتضی پاشایی درحالیکه هنوز مراسم خاکسپاری صورت نگرفته بود، ویژه نامه ای به نام ایشان و به کام خودشان منتشر کنند، بر این اساس:
الف- میگ میگ(کلا).
ب- قبلا فقط یک مدل کاسب داشتیم بعد یک مدل کاسب دیگه روانه بازار شد و هم اکنون کاسب مطبوعاتی هم به این جمع اضافه شد،فرض کنید طرف با کت و شلوار و ریش پروفسوری پر و کیف سامسونت،کاسب است!
ج- از این روش ها به ما هم یاد بدهید، چهار ساعت می نشینیم و یک ستون طنز می نویسیم.
د- شاید دوستان از زمان شروع بیماری هنرمندان تصمیم به انتشار مجله میگیرند که با این حساب از الان هرکس بالای هفتاد سال سن داشت، زیر چشمش گود افتاده بود، وقت دکتر داشت و از غذا خوردن افتاده بود،سوژه خوبی خواهد بود،آنها میمیرند تا شما حالشو ببرید!
آگهی استخدام عزادار
اگر شما همشهری بنده باشید و یا به یک مراسم ختم در این شهر رفته باشید،عده ای را میبینید که در زمان خاکسپاری بالای سر میت و صاحبان عزا میایستند و خاک تو سر آنها می ریزند،احتمالا این افراد را خاک تو سر ریز می نامند، هدف از گفتن این مثال اثبات این نکته بود که بفهمید چقدر عزاداری گروهی و پر شور برگزار می شود، منتهی مراسم های عزاداری که اخیرا در تهران و خصوصا برای هنرمندان فوت شده برگزار می شود به ما نشان می دهد.
الف- به تعدادی عزادار جهت حضور در مقابل دوربین های عکاسی،فیلمبرداری، موبایل و تبلت نیازمندیم.
ب- به تعدادی خودنما که یک شبه می شوند رفیق تو رگی متوفی نیازمندیم، لازم به ذکر است حتما باید چند خاطره شخصی از خودتان و مرحوم رو کنید.
ج- یکی از بازیگران بزرگ سینما که چند سال پیش فوت کرد در سالهای پایان عمر، فیلم هایش ۵۰ میلیون تومان نمی فروخت اما پس از مرگ استاد همه شد، پس در خرج کردن استاد خساست به خرج ندهید.
د- عمر دست خداست و مرگ هم حق است، پس از گرفتن عکس سلفی با صغیر و کبیر در مراسم ختم غافل نشوید، عکس سلفی با میت در مراسم ختم مرحوم سیمین بهبهانی مد شد، به هرحال همه که نباید در زمان حیات هنرمند او را بشناسند یا او را دیده باشند،فرصت طلب و باهوش باشید.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد