زندگی​نامه​های ورزشی

پاس گل ورزش به ادبیات

1 ـ یارمهربان یکی از القاب کتاب است و یار یک واژه کاملا ورزشی. این یار مهربان گاهی روایت زندگی یک «‌یار» است؛ یاری که یک ورزشکار محبوب است.
کد خبر: ۷۴۳۸۱۸
پاس گل ورزش به ادبیات

ورزشکاری به عنوان یک چهره ملی و حتی فراملی و گاهی بومی خوش می‌درخشد و بر قلب‌ها سنجاق می‌شود. اینجاست که داستان زندگی یک قهرمان ورزشی مورد توجه قرار می‌گیرد؛ قهرمانی که همه دوست دارند بدانند چه شد و چه کرد که به اوج رسید و توانست قله‌های ترقی را طی کند. گاهی هم این زندگی روایت سقوط می‌شود. قهرمانی محبوب که به یکباره همه چیز را از دست می‌دهد و از نهایت افتخار به سراشیبی می‌افتد. هر دو نوع قصه می‌تواند کتاب‌هایی را بسازد که در سطح جهانی کتاب‌های بسیار محبوب محسوب می‌شوند و در بازار نشر ایران از آن غافل هستیم. از این کتاب‌ها همه ساله هزاران هزار نسخه در آن در بازارهای کتاب به فروش می‌رسد. این کتاب‌ها چه دارند که مورد توجه قرار می‌گیرند؟ راز آنها بسیار ساده است؛ آنها ستاره‌ها را در دسترس‌تر قرار می‌دهند و یار را مهربان‌تر جلوه می‌دهند.

2 ـ کتاب‌های زندگی‌نامه ورزشی حاصل جمع ورزش و ادبیات محسوب می‌شوند. در جهان این کتاب‌ها پاس گلی است که ورزش به بازار نشر می‌دهد. مردمانی که با یک ورزشکار زندگی کرده‌اند و با او خندیده‌اند و گریسته‌اند، با مرور خاطرات یک ورزشکار، درواقع خاطرات خود را ورق می‌زنند. با این کتاب‌هاست که می‌توانند علامت سوال‌های ذهن خود را پر کنند. آنها به‌عنوان تماشاگر، از بیرون ماجراهای ورزشی را دنبال کرده‌اند، اما وقتی کتاب را می‌خوانند به دنبال این هستند که سفری از درون ماجراهایی داشته باشند که کلیت آن را در ذهن دارند. اینجاست که واژه‌ها، تصویرهایی را ایجاد می‌کنند که پیش از این مخفی مانده بودند و حالا پازل‌ها تکمیل می‌شوند. علاقه‌مند به ستاره‌ای مدت‌ها با یک ستاره همذات‌پنداری می‌کرده، حالا بیشتر به او نزدیک می‌شود و در یک عملکرد ذهنی، به جای او می‌نشیند. اینجاست که کتاب‌های خاطره‌نویسی ورزشی می‌تواند قفسه کتابفروشی‌ها را پر کند و خیلی زود خالی شوند و کتاب‌های زندگی‌نامه ورزشی، چه از نوع بیوگرافی و چه از نوع اتوبیوگرافی (زندگی‌نامه‌های خودنوشت) به پرفروش‌ترین‌ها تبدیل شوند.

3 ـ کتاب‌های بیوگرافی پاس ورزش به ادبیات است، اما این به آن معنا نیست که این کتاب‌ها دارای ارزش ادبی بالایی باشند. این کتاب‌ها هرچند گاهی بسیار خوب نوشته می‌شوند، گاهی نویسنده‌های قهاری در حین نوشتن زوایای روان‌شناختی یک ستاره را مورد ارزیابی قرار می‌دهند، اما این به آن معنا نیست که کتاب‌های ورزشی، کتاب‌های ادبی مهمی محسوب می‌شوند، اما از یک نگاه این کتاب‌ها بسیار مهم هستند. این کتاب‌های زندگی‌نامه در طبقه کتاب‌های عامه‌پسند قرار می‌گیرند؛ کتاب‌هایی که مخاطب با آنها راحت‌تر ارتباط می‌گیرد. این کتاب از شاخصه‌های ستاره‌ها استفاده و مردم را به کتاب وصل می‌کند. این‌گونه کتاب‌ها می‌توانند بویژه کودکان و نوجوانان را با کتابخوانی آشنا کنند و باعث شوند به کتابخوانی عادت کنند. این‌گونه است که کتاب خاطرات یک ستاره باعث می‌شود یک ستاره یک نفر را با واژه‌ها آشنا کند و آشتی بدهد. این مقوله‌ای است که هم از نظر اقتصادی می‌تواند به بازار نشر کمک کند و هم می‌تواند از نظر فرهنگسازی مفید باشد.

4ـ زندگی‌نامه‌نویسی ورزشی هیچ تفاوتی با دیگر زندگی‌نامه‌ها ندارد. همان اصول و قواعدی که بر دیگر زندگی‌نامه‌ها حاکم است در این نوع کتاب‌ها هم دیده می‌شود. بسته به این که کتاب بیوگرافی باشد یا اتوبیوگرافی شیوه روایت تفاوت دارد. طبیعی است که در زندگی‌نامه‌های خودنوشت، کل ماجرا از نگاه اول شخص بیان می‌شود و این ستاره است که اتفاقات رخ داده را از چشم خودش بیان می‌کند. در این نوع نگارش گاهی قضاوت‌ها بشدت یکجانبه است و همه چیز و همه اتفاقات با بیانی یکسویه مورد بررسی قرار می‌گیرد. گاهی این کتاب‌ها می‌تواند افشاگری یک ستاره باشد و یک موضوع را برملا کند. مثل روایت تونی شوماخر در کتاب سوت آخر که دروازه‌بان سابق تیم ملی آلمان غربی همبازیان خود را به دوپینگ متهم کرد یا حمله زلاتان ابراهیموویچ به پپ گوآردیولا، سرمربی بارسلونا که او را به باند بازی متهم کرده بود.

در زندگی‌نامه‌هایی که یک نویسنده حرفه‌ای سراغ یک ستاره ورزشی می‌رود، شیوه روایت معمولا گزارشی است، روایتی که در آن سراغ چهره‌های نزدیک به ستاره‌ها هم می‌رود و در مورد زندگی آنها واکاوی کاملی می‌شود. در این نوع کتاب‌ها گاهی شرایط اجتماعی و سیاسی تولد آن ستاره هم بررسی می‌شود.

5 ـ در کشوری که از نظر تعداد روزنامه‌های ورزشی در صدر جهان است و هر روز صفحات زیادی به ورزش اختصاص می‌یابد از نظر داشتن کتاب‌های زندگی‌نامه ورزشی تقریبا آماری نزدیک به صفر دارد. البته این وضع در حالت کلی در مورد کتاب‌های ورزشی حاکم است و سهم کتاب‌های ورزشی در آمار فروش چیز چندان دندان‌گیری نیست. البته نباید یک نکته را فراموش کرد که در همین بازار هم می‌توان سهم کتاب‌های زندگی‌نامه را در میان ترجمه بالا دید. آنجا که وقتی کتاب زندگی‌نامه الکس فرگوسن بیرون آمد، به یکباره سه ترجمه از این کتاب چاپ شد و نسبتا هم خوب فروخت. پس می‌توان پیش‌بینی کرد که این نوع کتاب می‌تواند جای خوبی را درمیان کتاب‌های منتشر شده داشته باشد. ورزش ایران از نظر داشتن چهره‌های ورزشی شاخص هم چیزی کم ندارد؛ چهره‌هایی که از نهایت فقر با گذراندن سختی‌های فراوان توانسته‌اند خود را بالا بکشند و به نهایت افتخار برسند. در قفسه کتابفروشی‌ها، اما هنوز قصه زندگی خیلی خالی است، علی دایی، حسین رضازاده، هادی ساعی، احمدرضا عابد زاده و خیلی‌های دیگر، اما واقعا چرا هیچ قصه‌ای از فوتبال شیرازه نمی‌گیرد و تبدیل به کتاب نمی‌شود؟

6 ـ شاید عمده مساله به ریشه‌های فرهنگی ما برمی‌گردد. در جامعه ایرانی حریم شخصی بسیار اهمیت دارد و اندرونی خانه‌ها و زندگی‌ها چیزی نیست که چشم اغیار به آن نظر داشته باشد. در فرهنگ ما زندگی شخصی روی دایره ریخته نمی‌شود. این نکته بسیار حائز اهمیت است و برای همین خیلی از بزرگان ورزش ما راضی نمی‌شوند زندگی‌نامه آنها نوشته شود که طبیعی است احترام به این خواسته آنها واجب نیست. در فرهنگ ایرانی پرده‌داری هم جایگاهی ندارد و معمولا آدم‌ها ترجیح می‌دهند کاری به زخم‌های خوب شده نداشته باشند و بگذارند زخم‌ها زیر پوست‌ها مخفی بماند، برای همین است که خیلی از زندگی‌نامه‌ها نوشته نمی‌شوند، اما کاش لازم باشد که مترجمان جور این کمبودها را بکشند و با ترجمه زندگی‌نامه‌های مطرح خارجی این خلا را پر کنند تا ما هم از بازار داغ زندگی‌نامه‌ها سهمی داشته باشیم.

افشین خماند / گروه ورزش

آلکس فرگوسن‌

‌ زندگی‌نامه من

فرگوسن هنگامی کتاب دیگری از زندگی‌نامه خود منتشر کرد که یک سال از بازنشستگی او از مربیگری منچستریونایتد می‌گذشت.‌ فرگوسن در کتابش که زندگی‌نامه من نام داشت از دیوید بکام انتقاد کرد و حملاتی را هم متوجه یکی دیگر از شاگردان سابق خود یعنی روی کین نمود.‌

فرگوسن در این کتاب نوشته است که انتقاد او از دیوید بکام به خاطر عملکردش در فینال جام حذفی سال ۲۰۰۳ مقابل آرسنال، سر آغاز اختلاف او با دیوید بکام بود.

سرمربی سابق منچستریونایتد در کتاب زندگی‌نامه خود نوشته است: «از لحظه‌ای که بازیکن منچستریونایتد تصور کرد که از مربی خود بزرگ‌تر و بالاتر است، دیگر جایی در تیم ندارد و باید برود.» فرگوسن درباره بکام نوشته: «دیوید فکر می‌کرد که بزرگ‌تر از الکس فرگوسن است.‌ این موضوع باعث سقوط او شد.»

فرگوسن همچنین در کتاب خود درباره بازیکن سابق رئال مادرید، نوشته که پس از ازدواج دیوید بکام با ویکتوریا آدامز، یکی از اعضای گروه «اسپایس گرلز»، نگران شیوه زندگی پر زرق و برق او بوده است: «از بین بازیکنانی که مربیگری آنها را بر عهده داشتم، دیوید تنها بازیکنی بود که ترجیح داد مشهور شود.‌ هدف او، شهرت در بیرون از دنیای فوتبال بود.‌ من با زندگی پرزرق و برق و رواج زندگی ستاره‌ها راحت نیستم.»

فرگوسن در این کتاب همچنان به پرتاب لنگه کفش در رختکن به سمت صورت دیوید بکام هم اشاره کرده است.‌ فرگوسن می‌گوید فحاشی بکام باعث شد او چنین کاری انجام دهد.‌ انتشار این کتاب واکنش‌های مختلفی در میان اهالی فوتبال به وجود آورد و خیلی‌ها از فرگوسن به واسطه مطالب مطرح شده در آن انتقاد کرده‌اند.‌ با این وجود فرگوسن در واکنش به انتقادهایی که به کتاب زندگینامه او مطرح شده است، گفت: من این کتاب را برای هواداران فوتبال نوشته‌ام تا بفهمند در طول 27 سال بازی در منچستر یونایتد چه تصمیم‌هایی گرفته‌ام و چه صحبت‌هایی را به رسانه‌ها نگفته‌ام.‌ این کتاب برای آگاهی هواداران فوتبال است.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها