این حکم بیش از همه باعث عصبانیت آن دسته از افرادی شد که خویشاوندان خود را در 18 روز اعتراضات مصر در سال 2011 از دست دادند. این افراد که در بیرون دادگاه حضور داشتند، اعلام کردند این حکم زمینه ساز بروز انقلاب دیگری در مصر خواهد شد.
به گزارش منابع خبری، درگیری بین نیروهای پلیس و تظاهرکنندگان از زمان تبرئه حسنی مبارک تاکنون حداقل مرگ چهار نفر را رقم زده است.
علاوه بر مبارک، حبیب العادلی، وزیر کشور او و شش نفر از مشاورانش نیز براساس این حکم تبرئه شدند.
این حکم فقط مربوط به کشتار تظاهرکنندگان نبود بلکه مبارک، دو پسرش و یکی از سرمایهداران معروف مصری به نام حسین سالم از اتهام فساد نیز تبرئه شدند.
بسیاری در مصر معتقدند مبارک و وزارت کشور تحت نظر او مسئول اصلی این کشتارها بودند. شلیک گلوله فقط با دستور مستقیم مقامات بالاتر انجام میشود و انتظار نمیرود رژیمی که چنان سابقه بدی در زمینه تضییع حقوق شهروندان داشت در زمان مقابله با تهدیدها یکباره مهربان شود.
تصاویر و ویدئوهای فراوانی وجود دارد که با کمک آنها میتوان براحتی نیروهای پلیس خاطی را شناسایی کرد؛ اظهارات برخی نیروهای پلیس نیز وجود دارد که نشان میدهد این افراد مستقیما از مقامات بالاتر خود دستور شلیک دریافت کرده بودند.
وجود همین موارد باعث شد اعلام حکم برائت مبارک، تعجب همگان را رقم بزند. شاید هم این حکم توسط افرادی طراحی شده باشد که در کودتای نظامی سال گذشته و سقوط دولت مرسی نقش مهمی داشتند.
واقعیت این است که انقلاب با معنای تمام و کمالش در مصر رخ نداد. یک انقلاب نیازمند آن است که رژیمی کنار رفته و حکومت جدیدی جایگزین آن شود یا اینکه ساختار قدرت دستخوش تغییرات بنیادین شود. این اتفاق هیچگاه در مصر نیفتاد.
مبارک از قدرت کنار رفت، اما رژیم او هنوز بر سر کار بود. بنابراین بیمعناست از یک رژیم بخواهیم خود را محاکمه کند؛ این در حالی است که قوه قضاییه مصر متشکل از قضاتی است که همگی توسط مبارک منصوب شدهاند.
دادگاه قانون اساسی که اولین پارلمان پس از انقلاب 25 ژانویه را منحل کرد نیز توسط مبارک منصوب شده بود.
دستگاه امنیتی، بروکراسی داخلی، رسانههای دولتی، ساختارهای سرمایهداری و مهمتر از همه نیروهای نظامی و ارتش طی این سه سال شاهد هیچ تغییری نبودهاند.
در واقع میتوان این نیروها را به مثابه یک دولت در سایه دانست که در مقابل هرگونه اصلاحاتی مقاومت میکند. هر انقلاب ناقصی که نتواند ظرفیتهای بالقوه خود را بشناسد باعث احیای این دولتهای در سایه میشود.
پس از وقوع تحولات سالهای گذشته در کشورهای عربی، این جمله بارها شنیده شد: انقلابهای ناقص، خطری جدی برای ملتها به حساب میآید.
این موضوع برای مصر عینیت یافته است، زیرا شرایط این روزهایش به مراتب بدتر از دوران مبارک است. شاید دلیل شکست محمد مرسی و اخوان المسلمین نیز درک نکردن همین واقعیت در مورد انقلابهای ناقص باشد.
در کنار اشتباه اخوانیها در مورد همکاری نکردن با شخصیتهای میانهرو، آنها این تصور غلط را داشتند که میتوان بر رژیمی حکومت کرد که با آنها همچون یک نهاد خارجی رفتار میکرد.
انقلاب مصر رنج فراوانی را متحمل شد، اما به ثمر و نتیجه خاصی نرسید. هنوز مسئول ریخته شدن خون افراد کشته شده مشخص نیست، شرایط اقتصادی وخیمتر شده و تمام احزاب سیاسی که در انقلاب سال 2011 نقش داشتند توسط رژیم مجازات شدند.
این حکم در واقع باعث افزایش تعداد ناراضیها شده و حرکت آنها علیه رژیم را شدت خواهد بخشید.
موج دیگری از انقلاب در مصر در حال شکلگیری است و اگر ظرفیتهای واقعی خود را بشناسد، مطمئنا به سرنوشت انقلاب 25 ژانویه دچار نخواهد شد. همانطور که معترضان مصری این روزها میگویند: یک انقلاب در حال شکلگیری و رشد است.
منبع: الجزیره انگلیسی
مترجم: حسین خلیلی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد