نمیدانم تا چه اندازه با مجموعه رمانهای فانتزی «نغمهای از آتش و یخ» نوشته جورج ر.ر.مارتین آشنایی دارید، یا سریال تلویزیونی آن را که تا سه ماه دیگر فصل پنجمش نیز از راه میرسد دیدهاید، ولی برای تجربه بازی جدید Telltale که بیشتر براساس سریال Game of Thrones ساخته شده تا داستانهای آن، دانستن این نکته میتواند مفید باشد که دنیای این داستانها برای شخصیتهایش حفاظی ندارد. زندگی در بیشتر مواقع منصفانه پیش نمیرود و در ازای انجام کارهای خوب برای انسانهای شرافتمند، معمولا پیامدهای بدی اتفاق میافتد. نه اینکه خوبی مفهومش را از دست داده باشد، ولی قضیه اینجاست که در سرزمین وستروس، سیاست همهکاره است. خاندانهای بسیاری وجود دارند و خوبی به یکی از آنها، دشمنی یک یا تعدادی دیگر را در پی خواهد داشت.
Telltale با اولین قسمت بازی سریالی خود که قرار است شش قسمت باشد، بخوبی چنین دنیایی را ترسیم کرده است. لطفا توجه داشته باشید که این بازی به هیچ عنوان شروع خوبی برای آشنا شدن با مجموعه Game of Thrones نیست؛ زیرا برای طرفداران کنونی آن طراحی شده و تا حد زیادی روی دانش و شناخت شما از داستان سریال حساب میکند تا جایی که قصه بازی با یک اسپویلر وحشتناک بزرگ از فصل سوم سریال شروع میشود. پس تا زمانی که حداقل سه فصل اول سریال یا سه کتاب اول را نخواندهاید، سراغ بازی نروید؛ چون اصلا بازی به فکر جذب مخاطب جدید نیست. با اینکه شخصیتهای آشنای زیادی در بازی وجود دارد، اما سازندهها بخوبی خاندان فارستر را به دل ماجرا اضافه کردهاند و شخصیتهای اصیلی خلق کردهاند. در انتهای بازی نیز طبق سنت سریال، با یک شوک بزرگ و کاملا ناگهانی شما را تا انتشار قسمت بعدی که احتمالا حدود دو ماه دیگر منتشر میشود، در انتظار نگه میدارد.
داستان بازی در مورد خاندان فارستر است، مردمی از شمال وستروس که به خاندان استارک وفادار هستند. در طول بازی هدایت سه شخصیت مختلف را بهعهده خواهیدگرفت که عبارتند از گَرِد تاتل ملازم لرد فارستر، اتان فارستر که باید در غیاب پدرش از دژ خاندان خود یعنی Ironrath مراقبت کند و میرا فارستر، خواهر بزرگتر اتان که کنیز مارجری تایرل شده و با انتخاب دیالوگهای مختلف در طول دو ساعت گیمپلی بازی میتوانید قصه را براساس انتخابهای خود روایت کنید.
هر یک از این شخصیتها نقش مجزایی برای کمک به آینده خاندان فارستر دارند که به اقتضای آن با تصمیمهای دشواری نیز مواجه میشوند. بخشهای مربوط به گَرِد بیشتر مجموعهای از اکشن مبتنی بر کلیدزنی یا QTE است که ساختار ساده و سرراست دارد، اما دو کاراکتر دیگر با دیالوگهایی بر پایه دیپلماسی و سیاست سروکار دارند که بهمراتب سختتر بوده و تنش و هیجان زیادی بر بازیکن وارد میکند.
از طرف دیگر ماموریت اصلی گرد، رساندن پیغامی مخفی به یک فرد خاص است که از لحاظ قصه خوب به آن پرداخت نشده؛ زیرا هرگز دلیل محکمی برای فاش کردن آن به شما نمیدهد. بهعبارتدیگر هیچ فشاری برای بازگو کردن آن به شما وارد نمیشود و اگر راز را فاش کنید، کاملا عمدی این کار را کردهاید تا ببینید نتیجه آن چه خواهد شد. بخشهای مربوط به اتان، غنیترین قسمتهای داستانی این قسمت از بازی به شمار میرود و دیالوگهای بسیار خوبی نیز برای آن نوشته شده است. شما مجبور خواهید شد با رهبر خاندان رقیب مذاکره کنید و در عین حال به توصیههای دو مشاور خود نیز گوش فرا دهید. همچنین باید آگاه باشید که مشاوران خود را نرنجانید نه به این دلیل که تاثیر چشمگیری در این قسمت بازی دارد، بلکه قطعا در قسمتهای بعدی روی آینده خاندان فارستر تاثیرگذار خواهد بود.
در سوی دیگر و بسیار دورتر از دو شخصیت اصلی، میرا در سرزمین پادشاهی، پایتخت وستروس قرار دارد که هم فضای بازی را از تیرگی و خاکستری بودن بخشهای دو شخصیت دیگر خارج میکند و هم تجربه کردن نقش کوچک آن در سیاستبازی و دعوای قدرت بین مارجری تایرل و ملکه سرسی بهشدت داستان بازی را جذابتر کرده است. انتخاب اینکه تا چه اندازه به مارجری درخواست کمک بدهید یا اینکه برای خشنودی سرسی تا چهحد سر خم کنید، انتخابهای بسیار جالبی است.
یکی دیگر از نکات درخشان بازی این است که Telltale برای صداپیشگی شخصیتهایی همچون مارجری تایرل، رمزی اسنو، تیریون لنیستر و ملکه سرسی از بازیگران اصلی آنها در سریال استفاده کرده و حتی مدل کاراکترها و چهرهها نیز تا حد زیادی به آنها شبیه است، طوری که ویژگی بارز چهره سرسی یعنی ابرو بالا بردنش را میتوانید در بازی نیز ببینید. بزرگترین ضعف بازی را میتوان به گلیچهای ایجاد شده در انیمیشنها نسبت داد و بیشتر زمانی که صحنه میخواهد تغییر کند، غیب شدن ناگهانی کاراکترها توی ذوق میزند. درضمن گاهی تکسچرهای لباسها نیز درهم فرو میرود که خب تماشای پارچهای که از داخل فلز عبور میکند، چندان جالب نیست.
سبک گرافیکی بازی با اینکه امضای Telltale را روی خود دارد، اما دیدن براشهای هنرمندهای محترم در تصاویر پسزمینه و تکسچرهای محیط اغلب حواس بازیکن را پرت میکنند. البته بیشتر تصمیمهایی که در بازی اتخاذ خواهید کرد، تاثیر چندانی روی روند قسمت اول نخواهند داشت و به نوعی به این قسمت به دید «قصه تازه شروع میشود» نگاه کنید. در عوض وعدهای که بازی از اتفاقات و قسمتهای بعدی میدهد یا دستکم خیال میکنیم چه چیزهایی اتفاق خواهد افتاد، ماموریتی است که این قسمت بهعنوان پیشدرآمد بازی سریالی Game of Thrones بخوبی انجام داده است. تصمیمهای دشوار، معرفی شخصیتهای اصیل جذاب در موقعیتهای مناسب و پایان توفانی بسیاری از ما را به آینده بازی و قسمتهای بعدی امیدوار کرده و شک نداریم طرفداران این مجموعه از تجربه قسمت اول بازی لذت خواهند برد.
مجید رحمانی / کلیک (ضمیمه یکشنبه روزنامه جام جم)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد