حرف و حدیثها درباره پادشاهی، هر چند سال یک بار با مرگ یا بیماری یکی از پادشاهان این کشور، افزایش مییابد و این مساله درباره ملک عبدالله نیز صدق میکند. سعود بن سیفالنصر، شاهزاده سعودی و نوه سعود بن عبدالعزیز تنها پادشاه عربستان که پیش از مرگش از قدرت برکنار شد، دراین باره هشدار داده و میگوید: «فتنه و اختلافات بر سر جانشینی عبداللهبن عبدالعزیز در خاندان آلسعود مانند آتش زیر خاکستر است.»
خاندان آلسعود از سال ۱۹۳۲ میلادی بر عربستان حکمرانی میکنند. ملک عبدالعزیز، به عنوان اولین پادشاه عربستان منشوری داشت که در آن گفته شده بود: «تازمانی که پسران من زندهاند قدرت به نوههایم نخواهد رسید.» از این حیث برخلاف نظامهای سلطنتی دیگر که قدرت از پدر به پسر میرسد، درخاندان سعودی قدرت به برادران پادشاه انتقال مییابد و به همین علت است که در این کشور قبیلهای، شاهزادهها با پادشاهان سعودی اختلاف سنی زیادی ندارند. به همین دلیل بافت قدرت در عربستان سعودی پیچیده میشود و این پیچیدگی همواره هوس رسیدن شاهزادگان سعودی به قدرت را تشدید کرده است. از زمان مرگ ملک عبدالعزیز موسس دولت آلسعود در سال ۱۹۵۳ تاکنون پنج پادشاه پس از وی به قدرت رسیدهاند. با مرگ ملکعبدالله ششمین پادشاه این خاندان و دهمین فرزند ملک عبدالعزیز، سلمان بن عبدالعزیز، ولیعهد کنونی به قدرت خواهد رسید. فردی که 80 سال دارد و گفته میشود دچار بیماری است و نمیتواند بخوبی صحبت کند. هرچند ملک عبدالله پادشاه کنونی عربستان، شاهزاده «مقرن» برادر دیگرش را در سمت بیسابقه «ولیعهد ولیعهد» منصوب کرده تا سنت به شاهی رسیدن برادران براساس وصیت پدر نقض نشود، اما گفته میشود پادشاه آینده که براساس قانون سلطنتی حق «تعیین ولیعهد» را دارد، در تلاش است تا پسرخودش، محمد را ولیعهد کند و به این ترتیب سنت بنیانگذار آلسعود برای همیشه به تاریخ خواهد پیوست. اگر شاهزاده سلمان در مقام پادشاه بزرگترین تولیدکننده نفت جهان، شجاعت این را داشته باشد که ولیعهدی را از نسل اول (پسران) به دوم (نوادگان) منتقل کند، آنوقت در شبهجزیره آرام خاورمیانه، دوران تازهای شروع خواهد شد. به این ترتیب باید گفت برخلاف تمام بحثهای این روزها، مهمترین تغییر قدرت در عربستان نه مرگ پادشاه فعلی که انتخاب ولیعهد آینده خواهد بود و مرکز ثقل آن «جنگ قدرتی» که میگویند در همین جاست.
کشوری در کنترل یک خانواده
عبدالعزیز بن سعود سال 1932 پس از غلبه بر دیگر قبایل این سرزمین توانست بر اریکه قدرت تکیه بزند و سلسله پادشاهی آلسعود را بنیان گذارد؛ سلطنتی که تا به امروز با به تخت نشستن پسران وی همراه بوده است. وی در مدت حیات خود به منظور تحکیم قدرت خویش از طریق ایجاد پیوند خانوادگی با قبایل مختلف کشور، به روایتی با 235 زن ازدواج کرد که حاصل آن دستکم 43 پسر و بیش از 50 دختر بود و در نتیجه اکنون شمار اعضای خاندان سلطنتی افزایش یافته و 20 تا 30 هزار نفر برآورد میشود. شاهزادهها تمام دستگاههای حکومتی عربستان را در چنگ خود داشته و پستهای کلیدی را بین خود تقسیم کردهاند.
با به قدرت رسیدن فهد بن عبدالعزیز در سال 1982 شاخه آل فیصل، یا همان «آلسدیری» در راس قدرت قرار گرفت. آلسدیری به هفت برادر تنی گفته میشود که همه از فرزندان ملک عبدالعزیز آلسعود، پادشاه عربستان و همسر او حصه سدیری هستند. ملک فهد چهارمین فرزند پسر عبدالعزیز، بنیانگذار پادشاهی عربستان بود. عبدالعزیز سال 1953 میلادی درگذشت و پس از او پسرانش به نامهای سعود (1964ـ 1953)، فیصل (1975 ـ 1964)، خالد (1982ـ 1975) و فهد (2005 ـ 1982) حکومت کردند. فهد از سال 1995 و به دنبال سکته مغزی، عملا قدرت را به ولیعهد و برادر ناتنی خود امیر عبدالله سپرد. فهد هفت برادر تنی داشت که سلطان (وزیر دفاع)، نایف (وزیر کشور) و سلمان (حاکم ریاض) از جمله آنها به شمار میرفتند. سلطان و سلمان از نزدیکترین مشاوران سیاسی فهد بودند. فهد علاوه بر برادران تنی خود، هفت برادر ناتنی دیگر داشت. این برادران ناتنی عموما از زنانی هستند که پدر فهد از خانواده سدیری اختیار کرده بود. پس از فهد، ملک عبدالله به پادشاهی رسید و امیر سلطان بن عبدالعزیز وزیر دفاع این کشور به مقام ولیعهدی تعیین شد، اما وی نیز به دلیل بیماری و کهولت سن سال 2011 درگذشت. بعد از او نایف به ولیعهدی منصوب شد که او هم در تاریخ شانزدهم ژوئن 2012 درگذشت. پس از مرگ نایف، سلمان، برادر ناتنی ملک عبدالله به ولیعهدی او انتخاب شد و به دنبال آن مقرن برادر تنی ملک عبدالله نیز به عنوان ولیعهد ولیعهد منصوب شد. وی پیش از بندر بن سلطان، رئیس سرویس اطلاعاتی خارجی عربستان سعودی بود.
گروههای بانفوذ
در کنار خاندان پرجمعیت آلسعود یکی دیگر از نیروهای شریک در قدرت را باید روحانیون سعودی دانست. عربستان سعودی یکی از معدود کشورهایی است که رهبران مذهبی و علما تا به این اندازه در آن صاحب نقش هستند.
قبایل نیز یکی دیگر از نیروهایی است که در ساخت قدرت در عربستان سعودی عنصر مهمی تلقی میشود. عربستان دارای هشت قبیله اصلی و حداقل 15 قبیله فرعی است.
خانوادههای بازرگانان سنت گرا که داراییهای آنها با آلسعود نیز برابری میکند از دیگر گروههای ذینفوذ و تاثیرگذار بر سیاست و حکومت در عربستان هستند. در دوران طولانی سلطنت عبدالعزیز، خانواده سلطنتی در زمینه مسائل مالی، وابسته به حمایت خانوادههای بازرگانی بودند. پس از تبدیل شدن نفت به یک منبع درآمد ثابت برای دولت، رابطه آلسعود و خانوادههای بازرگان نیز تغییر کرد؛ زیرا آلسعود دیگر نیازی به حمایت مالی اقوام بازرگان نداشت.
نظامی ناکارآمد
نظام سعودی از آغاز پیدایش هیچگاه از یک نظام سیاسی مطلوب وکارآمد برخوردار نبوده است، به همین دلیل این رژیم هیچگاه رشد سیاسی متناسب با توانایی اقتصادی خود نداشته و پس از چند دهه از ظهور آن همچنان براساس سنتهای قبیلهای عمل میکند. جنگ قدرت و نیز دیدگاهها و توانمندیهای نهچندان قوی رهبران سعودی هیچگاه به این دولت اجازه نداده است که به اصلاح واقعی سیستم سیاسی خود بپردازد. این روند موجب ناکارآمدی وسیع در سیستم سیاسی عربستان شده که در شرایط بحرانی کنونی منطقه و جهان آثار خود را در زمینههای مختلف نشان داده است. تصمیمات نسنجیده و فردی ناشی از رقابتهای مجهول موجب شده تا عربستان به جای داشتن نقشی مثبت، در جهتی منفی عمل کند که یک نمونه بارز آن را امروزه در کاهش قیمت نفت میتوان دید؛ اقدامی که دودش به چشم همه ملتهای محروم منطقه میرود.
رحیم محمدی / جامجم
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
ابراهیم قاسمپور در گفتوگو با جامجم مطرح کرد؛
ضرورت اصلاح سهمیههای کنکور در گفتوگوی «جامجم»با دبیر کمیسیون آموزش دیدبان شفافیت و عدالت