با وجود این، به مناسبت تولد هفتادوپنج سالگی غلامحسین امیرخانی، پیشکسوت خوشنویسی ایران و عضو پیوسته فرهنگستان هنر، مراسمی برپا شد تا به گفته مهدی محقق، کسانی که راه او را میپیمایند و او را اسوه خود قرار میدهند، بداننددر این مملکت افرادی چون او تجلیل میشوند و تجلیل از آنها در واقع قدردانی از علم و هنر است.
به گزارش جامجم، کم نبودند موسپیدان و مدیران فرهنگی که به احترام امیرخانی شنبه شب ایستادند و از یک عمر تلاش او برای احیای سنتی ترین هنر این مرز و بوم قدردانی کردند، اما شاید کمتر کسی فکرش را میکرد که وقتی خود امیرخانی پشت تریبون قرار گیرد جدای از زندگی هنری، از 30 سال ورزش مستمر و فوتبالیست بودنش سخن بگوید.
در ابتدای این مراسم، مهدی محقق، رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی با اشاره به خوشنویسانی که خطوط مختلف را ابداع کردند، اظهار کرد: ما باید قدر این هنر را دانسته و آن را گرامی بداریم و امروز نیز مراسم نکوداشت یکی از بازماندگان این هنر را برگزار کردهایم که من هم افتخار نوشتن مقدمهای را بر یکی از کتابهایی داشته ام که خوشنویسی آن را استاد امیرخانی بر عهده داشته است.
خوشنویسی هنر اصیل ایرانی است
در ادامه مراسم، محمد سلحشور از استادان خوشنویسی به ذکر ویژگیهای اخلاقی امیرخانی پرداخت و گفت: استاد امیرخانی بعد از انقلاب با حداکثر آرای اعضای انجمن خوشنویسان ایران به ریاست این انجمن انتخاب شد، رفتارش به گونهای بود که انضباط را به شاگردانش میآموخت و با روی گشاده مدیریت میکرد که همین بزرگترین امتیاز او بود که انجمن را به سمت شکوفایی هدایت کرد.
سلحشور با اشاره به نقش امیرخانی در رشد و توسعه خوشنویسی در کشور گفت: درطول تاریخ بیش از پنج خوشنویس زن نداشتهایم، اما امروز 1200 خوشنویس زن ممتاز داریم که همه با واسطه و بیواسطه شاگرد استاد امیرخانی بودهاند.
در ادامه این مراسم، محمدعلی اسلامی ندوشن در خصوص ارتباطش با امیرخانی گفت: دو کتاب مرا امیرخانی خوشنویسی کرده و به زیبایی به چاپ رسیده است. یکی «سرو سایه فکن» و دیگری «بهار در پاییز» و سابقه دوستی ما نیز به 25 سال قبل در مراسم بزرگداشت فردوسی در سازمان فرهنگی یونسکو بازمیگردد.
او در ادامه افزود: من علاقهای به هنر خوشنویسی هم دارم زیرا هنر اصیل ایرانی است و کلام را به زیبایی خط آراسته میکند که این گرانبهاست.
انتقاد از یک کودتای فرهنگی
بهروز غریبپور، مدیرعامل پیشین خانه هنرمندان نیز در این مراسم با اشاره به جفاهایی که در حق امیرخانی صورت گرفت، گفت: متاسفانه بسیاری اوقات در ایران رفتار مناسبی با بزرگان فرهنگ و هنر این کشور صورت نمیگیرد. زمانی که انجمن خوشنویسان استاد امیرخانی را کنار گذاشت و در یک کودتای فرهنگی ناگهان روش امیرخانی را در دادن سمت و لقب استادی به کنار نهادند و یکباره 75 استاد خوشنویس به جامعه اضافه شدند، باید از خودمان بپرسیم ما و شما کجا بودیم؟
او با بیان اینکه ما مسئولیت داریم در برابر بیعدالتی دفاع کنیم و این مردانگی و جسارتی میخواهد که من این ویژگی را از استاد امیرخانی یاد گرفتم، تاکید کرد: هیچ کس جای استاد امیرخانی را نخواهد گرفت چون هنر او که خوشنویسی است مهم نیست، بلکه دوست داشتن دیگران و نوعدوستی اوست که مهم است و به همین دلیل فکر میکنم به این زودیها کسی نتواند جای امیرخانی را بگیرد.
شانسهای زندگی یک هنرمند
ادامه این مراسم به اهدای لوح سپاس و تجلیل انجمن آثار و مفاخر فرهنگی به غلامحسین امیرخانی اختصاص یافت که با حضور مهدی محقق، حجتالاسلام دعایی، محمدعلی اسلامی ندوشن، شیرین بیانی و محمد سلحشور انجام شد. لوح سپاسهایی نیز از سوی موسسه محک، علی شیرازی و دیگر علاقهمندان این هنرمند به او هدیه شد.
امیرخانی پس از این تجلیل با قدردانی از همه کسانی که سهمی در زندگی فرهنگی او ایفا کردهاند، گفت: همه ما در حلقه خوشنویسی این مملکت دارای یک مقام مشترک هستیم که همان محبت و عشق است. عشق راهنمای کسانی است که در مسیر آن قرار میگیرند و جان و جوانی خود را صرف آن میکنند.
این خوشنویس با اشاره به دست تقدیر و نقش آن در زندگیاش بیان کرد: «اولین شانس من مادرم بود و نشنیده ام که کسی مادری چون من داشته باشد، مادری که در لحظه وداعش با دنیا، اصرار داشت چشم من به او در این حالت نیفتد و او در آن لحظات واپسین هم حاضر نبود من رنجیده خاطر شوم. دومین شانس زندگی من پدرم بود که اهل مطالعه بود و شاهنامه و قرآن را در طول سال میخواند. او از نسل جنگ اول جهانی بود که تبعاتش جمعیت ایران را نصف کرد، مردم ایران در آن سالها با فقر، گرسنگی، وبا و سختی گذران زندگی میکردند و جنگ دوم جهانی هم ضربت دوم را وارد آورد و هیچ گاه ندیدم پدر من در این دوران سخت زبان به شکوه و ناشکری بگشاید.»
او شانس سوم زندگی خود را وجود همسرش خواند و گفت: همسر من 13 سال از پدر خانهنشین من و 18 سال از مادرم مراقبت و پرستاری کرد و این نامش بجز شانس و سعادت من در زندگی چه میتواند باشد.
رئیس انجمن خوشنویسان ایران، 17 سال شاگرد استاد سیدحسین میرخانی بود، که هنرش کمال و تداوم هنر عماد و کلهر بود و شاگردی احسان الله استخری را از شانسهای دیگر زندگی خود عنوان کرد.
او آخرین شانس خود را در زندگی پرداختن به ورزش ذکر کرد و تصریح کرد: من برخلاف بسیاری هنرمندان اهل ورزش بودم و 30 سال تیم ورزشی داشتم و فوتبال بازی میکردم.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد