اینکه یک رویداد فرهنگی بزرگ سیامین دوره خود را پشت سر میگذارد، اتفاق خوبی است و شاید خیلی از ما را به این فکر بیندازد که نخستین بار چه زمانی برگزار شده است.
هر چند هنوز اطلاعات خیلی زیادی درباره این موضوع منتشر نشده و هر چند دبیرخانه جشنواره هم به علت فشار کاری سنگینی که این روزها دارد نتوانست اطلاعات چندانی درباره نخستین دورههای جشنواره در اختیارمان بگذارد، اما باز هم اطلاعات مختصری را در اختیارمان قرار داد: جشنواره موسیقی فجر در سال 1364 و با نام اولیه «جشنواره سراسری سرود و آهنگهای انقلابی» شکل گرفت؛ اولین دوره این جشنواره با شرکت 20 گروه در تهران برگزار شد تا آغازی بر مهمترین رویداد موسیقی کشورمان در سالهای آینده باشد.
پس از گذشت چهار سال از عمر این جشنواره که با عنوان «سرود و آهنگهای انقلابی» برگزار شده بود، برای نخستین بار دوره پنجم آن با عنوان«پنجمین جشنواره موسیقی فجر» کار خود را آغاز کرد. این اتفاق در سال 1368 روی داد که طی آن طراحی آرم و نشانه و نماد نیز برای جشنواره موسیقی فجر صورت گرفت.
جشنواره موسیقی فجر در سال 1370 و در هفتمین دوره خود برای اولین بار شکل بینالمللی به خود گرفت و بخش «معرفی موسیقی ملل مسلمان» به آن اضافه شد. در این جشنواره یک گروه موسیقی از تاجیکستان(گروه استاد آدینه هاشماف و گروه دولتمند خلف)، یک گروه از هند با رهبری استاد بسمالله خان (نوازنده مشهور شهنای) و استاد هابیل علیاف از جمهوری آذربایجان با آواز نصرالله ناصحپور به اجرای برنامه پرداختند. از این پس بود که هر ساله جشنواره موسیقی فجر میزبان گروههای موسیقی از کشورهای مختلف دنیا بود. این روند ادامه داشت تا اینکه سال 1376 در جشنواره سیزدهم موسیقی فجر برای اولین بار بخشی تحت عنوان«ویژه بانوان» به آن اضافه شد که پس از انقلاب در نوع خود اتفاقی مهم و شاید جنجالی بود.
دو سال بعد یعنی در جشنواره پانزدهم موسیقی فجر برای اولین بار ده کشور آنهم از کشورهای صاحب موسیقی در جشنواره شرکت کردند. در دوره شانزدهم نیز بخشی تحت عنوان ساز سازی به جشنواره اضافه شد. در این دوره همچنین برای اولین بار در طول برگزاری جشنوارههای موسیقی فجر، بخشی با عنوان پایاننامه در فهرست این جشنواره قرار گرفت.
در دوره بیستم، نگاه جشنواره به طور خاص و ویژه به بحث پژوهش در موسیقی بوده و در دوره بیست و سوم، بخش رقابتی در جشنواره موسیقی فجر راهاندازی شد و در دورههای بعدی نیز موضوع جوانگرایی در جشنواره مطرح شد. به هر روی جشنواره موسیقی فجر طی این سالها فراز و فرودهای بسیاری را از سر گذرانده و تلاش داشته تا در جریان موسیقی کشورمان اثرگذار باشد. امروز این جشنواره به ایستگاه سیام خود رسیده و به عنوان مهمترین رویداد موسیقی داخل ایران شناخته میشود.
همین بررسی کوچک، تغییر و تحولات جشنواره طی سالهای مختلف را بخوبی نشان میدهد و میتوان عمدهترین تغییر را مربوط به نام جشنواره دانست. چهار دوره با عنوان «جشنواره سراسری سرود و آهنگهای انقلابی» برگزار شده، سپس در دوره پنجم به جشنواره موسیقی فجر تغییر نام داده است.
با محمد گلریز تماس گرفتیم تا درباره حال و هوای روزهایی که جشنواره با نام «جشنواره سراسری سرود و آهنگهای انقلابی» برگزار میشده، صحبت کنیم. هر چند او هم نامها و اتفاقها را خیلی پررنگ در خاطر نداشت، اما به گفته خودش در این جشنواره حضور جدی داشته و سرودهای انقلابی را اجرا میکرده است.
او در این باره میگوید: به خاطر دارم در دورههای نخست جشنواره با حضور گروه ارکستر روی صحنه میرفتم و سرودهای انقلابی را اجرا میکردم. اوایل انقلاب این سرودها خیلی پررنگ بود و جشنواره هم به معنای واقعی جشنواره موسیقی انقلاب بود.
او اظهار میکند: پس از این دوره متاسفانه جشنواره کمکم شکل دیگری به خود گرفت و از سرودهای انقلابی خالی شد تا جایی که میتوانم بگویم طی ده دوره گذشته جشنواره این موضوع به صفر رسیده است و دیگر خبری از سرودها و موسیقی انقلاب نیست.
این خواننده سرودهای انقلابی میافزاید: مردم در دورههای اول جشنواره که سرودهای انقلابی روی صحنه میرفتند استقبال بسیار خوبی از اجراها داشتند و به مرور خاطره روزهای انقلاب میپرداختند. حتی مهمانانی از کشورهای دیگر هم در این اجراها حضور داشتند و محتوای موسیقی انقلاب را میشنیدند و با آن آشنا میشدند.
گلریز با بیان اینکه باید درباره شرایط کنونی جشنواره موسیقی فجر از مسئولان فرهنگی کشور سوالاتی پرسیده شود، گفت: هرچند خطمشی ما در جامعه و امور فرهنگی این است که منکر انواع موسیقیها نشویم اما در انقلاب و قانون اساسی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وظایفی دارد که حفظ موسیقی انقلاب و اشاعه آن هم در دستورکارش قرار دارد و وقتی این موارد روز به روز کمرنگتر میشود چه کسی باید پاسخگو باشد؟
او ادامه داد: وقتی امروز در جشنواره موسیقی فجر هیچ یادی از آنها که برای انقلاب زحمت کشیدند، نمیشود و حتی یادی از هنرمندان شهید موسیقی هم به میان نمیآید از چه کسی باید درباره این موضوعات سوال کرد؟ ما نمیخواهیم منکر وجود دیگر موسیقیها باشیم، اما امروز در جشنواره چیزی که وجود ندارد موسیقی انقلاب است. البته در جشنوارههای دیگر فجر هم متاسفانه شاهد این اتفاق تلخ هستیم.
گلریز در پایان سخنانش اظهار میکند: اگر کاری هم در جشنواره اجرا شود با موضوعات کلی چون وطن است و هیچکس بهطور شفاف از انقلاب حرفی نمیزند. من بهعنوان یک عضو کوچک از جامعه موسیقی انقلابی از مسئولان این سوالات را پرسیدم و امیدوارم کسی پاسخگو باشد.
انتقادات گلریز اما پرسش دیگری را هم در ذهن من ایجاد کرد، اینکه چرا دیگر گروههای سرود پررنگ نیستند؟ و چرا سرودخوانیها دیگر به خاطرهها پیوستهاند؟ این موضوع و دیگر موضوعاتی که این خواننده سرودهای انقلابی مطرح کرد، مرا بر آن داشت تا با یک کارشناس موسیقی هم صحبت کنم.
عماد توحیدی، کارشناس موسیقی و نوازنده میگوید: موسیقی هم مانند هر پدیده دیگری در بستر تاریخ و در زمانهای مختلف شکلهای متفاوتی به خود میگیرد و مخاطبان هم بنا به نیاز همان روز با آن مواجه میشوند.
او میافزاید: اوایل پیروزی انقلاب اسلامی جامعه نیاز به شور و شوق و انگیزههایی داشت که موسیقی هم بنا برآن نیازها شکل و قالبی به خود گرفت و سرودهای انقلابی از سوی هنرمندان اجرا و ارائه شد که مورد نیاز مردم بود و به آن توجه نشان میدادند.
این کارشناس ادامه میدهد: پس از آن هم جنگ تحمیلی اتفاق افتاد و باز هم مردم احساساتی مشابه داشتند و شنیدن موسیقی نزدیک به این احساس را میطلبیدند، اما پس از آن وقتی التهابات جنگ هم فروکش کرد کاربرد موسیقی هم در زندگی مردم تغییر کرد.
توحیدی به نکته دیگری هم اشاره کرده و میگوید: در تعریف تصنیف، سرود و... خلط مبحث وجود دارد و نمیتوان مرز یا تعریف مشخصی ارائه کرد که بهطور مثال «این پیروزی خجسته باد» حتما سرود نام دارد و کارهای دیگر تصنیف هستند. واقعا هیچ معیار مشخصی برای این موضوع وجود ندارد.
او موسیقی فجر را ویترین هر موسیقی که در جامعه وجود دارد و تولید میشود، دانست و اظهار کرد: فجر ویترین هر چیزی است که در جامعه اتفاق میافتد. وقتی موسیقی دیگر جلوه بیرونی نداشته باشد و مردم طی ایام سال خیلی به آن اقبال نشان ندهند طبعا در فجر هم نمیتواند حضور پررنگ و مثمرثمری داشته باشد.
این نوازنده با تاکید بر اینکه موسیقیهای ایام انقلاب اسلامی شنیدنی و از نظر همه قابل احترام هستند، اظهار کرد: در دوران انقلاب مردم نیاز داشتند آنچه را که در جامعه رخ داده به شکل و بیانی مستقیم بشنوند اما امروزه جامعه و بخصوص نسل جدید دیگر بیان مستقیم را نمیپذیرد و خودش تصمیم میگیرد چگونه درباره هر اثر و یا اتفاقی فکر کند و آن را انتخاب کند.
او اظهار کرد: موسیقی بر اساس نیاز روز پیش میرود، صدا و سیما هم که یکی از متولیان سرودهای انقلابی بود امروزه این کارها را به شکل دیگری انجام میدهد و آن را با حال و هوای سالهای اول انقلاب و جنگ پیش نمیبرد، چرا که میداند در این صورت نمیتواند تاثیر موفقی بر مردم داشته باشد.
توحیدی البته درباره کمرنگ شدن سرود در جامعه هم توضیحاتی ارائه کرده و بیان میکند: در دهه 60 و 70 امور تربیتیها در مدرسه فعال بودند و گروههای سرود را راهاندازی میکردند، اما از زمانی که این معاونت در آموزش و پرورش تعطیل شد تنها راه آشنایی بچهها با موسیقی در مدارس ما از بین رفت. حالا هم این خلأ بخوبی احساس میشود و میبینیم که نسل جدید سرود را نمیشناسد.
او ادامه میدهد: از وقتی سرودخوانی در مدرسهها از میان رفت فاتحهاش خوانده شد، چون نسلهای بعدی دیگر سرود نخواندند و سرود از خاطرهها پاک شد. البته مساله سیاستهای کوتاهمدت فرهنگی ما همیشه مسالهساز بودهاند. سیاستها آنقدر کوتاهمدت هستند که هر مدیر تازهای به خواست خود آنها را تغییر میدهد. نمونهاش را میتوان در تعطیلی موسیقی در فرهنگسراها مشاهده کرد. هر چند کسی که با موسیقی آشنا شده و علاقه داشته باشد دیگر رهایش نمیکند. آنها که درفرهنگسراها کلاس میرفتند حالا در آموزشگاهها موسیقی یاد میگیرند.
زینب مرتضاییفرد / گروه فرهنگ و هنر
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد