به گزارش جامجم، بعد از ظهر بیست و هفتم بهمن سال 80 ماموران کلانتری 116 مولوی هنگام گشتزنی دریکی از محلههای شهر، متوجه دو سرنشین یک دستگاه موتورسیکلت شدند که در حوالی مغازهای توقف کرده بودند. ماموران با ظنین شدن به این دو نفر آنها را به طور نامحسوس زیر نظر گرفتند و با بررسی شماره پلاک موتورسیکلت آنها، متوجه سرقتی بودن آن شدند. در این مرحله ماموران با اخطار به آنها خواستند تا تسلیم شوند، اما دو موتورسوار بدون توجه به این اخطارها بسرعت ازمحل دور شدند. در ادامه یکی از ماموران با کمک راکب موتورسیکلت عبوری به تعقیب متهمان پرداخت.
در ادامه این تعقیب و گریز یکی ازسارقان که مسلح بود، برای فرار از دست ماموران به سمت آنها شلیک کرد که گلوله به راکب موتورسیکلت اصابت کرد.
با زخمی شدن مرد جوان که حسن نام داشت، مامور جوان او را بلافاصله به بیمارستان منتقل کرد، اما به دلیل شدت خونریزی تسلیم مرگ شد. همزمان با شروع تحقیقات پلیسی، هویت دو سارق فراری شناسایی شد. متهمان از مجرمان سابقهدار بودند که چند بار به اتهام سرقت دستگیر و روانه زندان شده بودند. یکی از آنها به نام علی نیز از چندی قبل به اتهام قتل برادرش و فردی به نام عباس تحت تعقیب پلیس است.
با مشخص شدن این موضوع روند رسیدگی به پرونده وارد مرحله جدیدی شد. در حالی که جستجوهای پلیس برای یافتن وی آغاز شده بود، سرنخهایی به دست آمد که نشان میداد علی در خانه خواهرش در جنوب تهران پنهان شده است. در این مرحله کارآگاهان به مخفیگاه این متهم اعزام شده و او را قبل از فرار دستگیر کردند.
در بازرسی از آنجا سلاح کلت، 57 عدد فشنگ، بی سیم، دستبند و تعدادی مدارک جعلی کشف شد. متهم با انتقال به پلیس آگاهی تهران بازجویی شد و در اظهاراتش گفت: من قاتل عباس نیستم. برادرم به نام حسین او را کشت و من هم به دلیل این جنایت، برادرم را کشتم و جسدش را در خارج از شهر آتش زدم.
متهم به قتل ادامه داد: میدانستم پلیس مرا به اتهام قتل تحت تعقیب قرار داده،به همین دلیل زندگی مخفیانهای را آغاز کردم و برای تامین هزینههای زندگی کیفقاپی میکردم. چندی قبل حوالی میدان قیام با دوستم قصد کیفقاپی داشتیم که ماموران تعقیبمان کردند و در جریان این تعقیب و گریز به سوی ماموران شلیک کردم که یکی از آنها کشته شد. پس از دستگیری متوجه شدم فرد کشته شده پلیس نبوده بلکه موتورسواری بوده که بیگناه کشته شده است.
در ادامه تحقیقات، متهم پس از بازسازی صحنه قتل روانه زندان شد و ابتدا به اتهام قتل برادرش در دادگاه محاکمه شد و با توجه به گذشت پدرش ، از جنبه عمومی جرم به ده سال حبس محکوم شد. این در حالی بود که با صدور کیفرخواست دیگری که وی در آن پرونده مرتکب قتل مردی به نام حسن شده بود، دوباره در دادگاه محاکمه شد و با توجه به درخواست اولیای دم حسن، مبنی بر قصاص متهم ، عامل جنایت در تیر سال 82 از سوی قاضی شعبه 1156 جزایی تهران به قصاص ، پنج سال حبس و تحمل 90 ضربه شلاق محکوم شد. با تائید حکم در دیوان عالی کشور، پرونده برای اجرا به واحد اجرای احکام دادگستری دادسرای جنایی تهران ارسال و شمارش معکوس برای اجرای این حکم آغاز شد.
با گذشت 13 سال از جنایت، اولیای دم مقتول با مراجعه به دادسرای جنایی تهران رضایت خود را اعلام کردند و قاتل از مجازات مرگ نجات یافت و فرصت تازهای برای زندگی پیدا کرد.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد