تا پیش از صدور بیانیه مشترک لوزان، آنچه درباره سرفصلهای مذاکرات تهران و کشورهای عضو 1+5 مطرح میشد، بیشتر معطوف به گمانهزنیها یا فضاسازیهایی بود که با هدف تغییر دستورکار مذاکرهکنندگان منتشر میشد، اما اکنون با تفاهم هفت کشور مذاکرهکننده در هتل بوریواژ لوزان میتوان بهطور مشخص جزئیاتی را مورد بررسی قرار داد که قرار است تا سه ماه آینده مبنای اصلی توافق جامع هستهای را شامل شود.
گرچه میتوان بیانیه مشترک لوزان را از زوایای مختلفی مورد بررسی قرار داد، اما در یک نگاه کلی، روشن است که این تفاهم سیاسی، خط قرمزهای دوطرف برای دستیابی به یک توافق جامع را مدنظر قرار داده است.
در سالهای گذشته از مذاکرات هستهای، تهران بارها بر این نکته تاکید کرده است که «لغو تحریم های ناعادلانه» و «پذیرش حق غنی سازی اورانیوم در ایران»، دو اصل غیرقابل تخطی تهران برای حضور در گفتوگوهای هستهای است.
چارچوبی شفاف که نشان از آن دارد که ایران بجز توسعه دانش هستهای و استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای، دغدغهای دیگر ندارد.
طرف مقابل نیز خط قرمز خود برای این گفتوگوها را ممانعت از «امکان دسترسی ایران به سلاح هستهای» عنوان کرده و هرچند به شهادت گزارشهای سرویسهای امنیتی غربی، آنها خوب میدانند که کشورمان بهدنبال تولید سلاح هستهای نیست، ولی مدتهاست تلاش دارند تا امتیازگیریهای خود را در قالب یک «ادعای مشروع» صورتبندی کنند.
هیأتهای مذاکرهکننده غربی همزمان، با تکرار این ادعا که این تحریم بوده که تهران را به مذاکره وادار کرده، تلاش میکنند تا سازمان تحریمها را حفظ کرده و یکی از اساسیترین خطوط قرمز ایران در مذاکرات را نادیده بگیرند.
ادعای غرب مبنی بر کارآمدی تحریمها درحالی است که تهران از سال 2003 یعنی پیش از وضع تحریمها، بهطور مداوم به گفتوگوهای هستهای پرداخته و خواستار استفاده از دیپلماسی برای پایان دادن به سوءتفاهمها درباره پرونده هستهای خود بوده است.
به نظر میرسد بیانیه مشترک لوزان که گام مهمی برای حل و فصل یکی از تاریخیترین مناقشات بینالمللی بهشمار میرود، هر سه خط قرمز مذاکرات را رعایت کرده و هرچند هنوز حرف و حدیثهایی درباره نحوه لغو تحریمها وجود دارد و قطعا در ادامه مذاکرات، وضع آن باید روشن شود، ولی بوضوح حق ایران برای غنی سازی اورانیوم در خاک کشورمان را پذیرفته و در آن سخن از لغو تحریمها به میان آمده است.
از دیگر سو، این تفاهم سیاسی برای همیشه بر بهانه مهم ایرانهراسان درباره ادعای «گریز هستهای» مُهر ابطال زده و راه را برای توسعه دانش هستهای کشورمان هموار میکند.
اگر کشورهای طرف مذاکره ایران در ادعاهای خود صادق باشند و تنها هدفشان از ورود به گفتوگوهای هستهای، از بین بردن خطر دستیابی یک کشور دیگر به سلاح هستهای باشد، باید از بیانیه مشترک لوزان احساس پیروزی داشته باشند و زمینه را برای تبدیل شدن ایران به یک الگوی بینالمللی که حاضر به اعتمادسازی حتی فراتر از الزامات حقوق بینالملل است، فراهم کنند.
همچنین تهران در صورت اجرایی شدن چنین توافقی میتواند خود را پیروز مذاکرات بداند، زیرا با لغو تحریمها هم قدرت مانور اقتصادی خود را افزایش یافته خواهد دید و هم با ادامه غنیسازی اورانیوم و تحقیقات روی نسلهای پیشرفتهتر سانتریفیوژها، از موقعیت برتر علمی و صنعتی در رقابتهای بینالمللی برخوردار خواهد بود.
بنابراین در نظر گرفته شدن سهگانه خطقرمزها در تفاهم لوزان، فارغ از ژستهای تبلیغاتی سیاستمداران در مقابل دوربینهای تلویزیونی و فکتشیت های مصلحتی صادر شده برای استفادههای داخلی، فرصتی تاریخی برای جهان است تا بهگونهای مسالمتآمیز هم مدلی کارآمد برای ممانعت از اشاعه تسلیحات هستهای در اختیار داشته باشد و هم بتواند با حفظ حقوق کشورهای مختلف، فرصتی عادلانه برای پیشرفتهای علمی، اقتصادی و صنعتی در اختیار ملتها قرار دهد و همین مهم، از بیانیه مشترک لوزان، فرصتی برای تبدیل شدن به یک تجربه مهم بینالمللی ساخته که تاریخ باید در آینده بر اهمیت آن در حفظ صلح جهانی شهادت دهد.
مصطفی انتظاریهروی - گروه سیاسی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد