سیاست روز : رفیق بی کلک مادر
حسین هدایتی: مادرم، قسم داده که پرسپولیس را نخرم.
عبارت فوق یادآور کدام یک از گزینههای زیر است؟
الف) سلطلان غم مادر
ب) رفیق بیکلک مادر
ج) مادر من مادر من / تو یاری و یاور من
د) هر چی مامانم اینا بگه
علی لاریجانی: نباید به حرفهای اوباما در این خصوص اعتماد کرد زیرا وی ... صحبت میکند.
نقطهچین بالا را پرکنید.
الف) یگانه
ب) دوگانه
ج) سگانه
د) گرگانه
رئیسجمهور سودان: ما برای تجاوز به خاک یمن به این کشور نرفتیم.
به نظر شما ارتش سودان برای کدام یک از گزینههای زیر وارد خاک یمن شده است؟
الف) هواخوری
ب) زمینخوری
ج) کتکخوری
د) یک چیز دیگر خوری!
آرمان : تلفات در صف مرغ
امروز توی اداره غوغا بود. همان صبح که داشتیم کارت میزدیم، مرادی آمد و گفت: برو تعاونی برنجت را بگیر. گفتم: برنجم؟ گفت: اداره به هر کارمند 50کیلو برنج میدهد. گفتم: آفرین به اداره. گفت: ولی میگویند کیفیت ندارد. تعاونی اگر بخواهی 50 کیلو را میگیرد جایش رب گوجه میدهد. پرسیدم: برنج ایرانی است؟ گفت: نمیدانم.
توی اتاق صدا به صدا نمیرسید. هر کس درباره برنج یک چیزی میگفت. یکی میگفت این کار گداپروری است نه کارمندپروری. یکی میگفت این برنجها هندی است و آرسینیک دارد. یکی میگفت پاکستانی است و نیکوتین دارد. یکی میگفت نپالی است و نیترات دارد. یکی هم میگفت داعش مواد غذایی را به مواد شیمیایی آغشته میکند. از محمدی پرسیدم چرا به جای برنج رب گرفتی؟ گفت: لابد خودشان میدانند برنجها مشکلی دارند و رب را هم گذاشتهاند. خوبی رب این است که درش بسته است لااقل خیالت راحت است.
فقط توی اداره غوغا نبود. بیرون اداره یک نیسان آمده بود و گونی برنج را با وسایل آشپزخانه عوض میکرد. تمام بانوان اداره ریخته بودند سرش. مرادی میگفت: قصابی سرچهارراه هم روی شیشهاش نوشته که برنج را با گوشت عوض میکند. به مرادی گفتم لابد این برنج خیلی مرغوب است و گرنه اینها این طوری نمیکردند. چه کسی برنج آلوده را با گوشت راسته عوض میکند؟ گفت هیچ کس، مگر این که گوشت، گوشت راسته نباشد. گفتم: داری تهمت میِزنی؟ گفت: تقصیر خودت است که سوال میکنی.
از صبح خبر اصلی در اداره این بود که برنجها آلوده و بیکیفیت هستند. حتی برخی میگفتند بچههای نگهبانی دم کردهاند و کور شدهاند. اما از ظهر شایع شده بود که بقال سر کوچه همین برنج را میدهد کیلویی یازده هزار تومان. برخی میگفتند یک طلافروشی هموزن گونی برنج، طلا میدهد. خلاصه که از صبح تا عصر آن قدر گونی را به دوش کشیدیم و این ور آن ور رفتیم که از پا افتادیم.
توی آن غوغای برنج، بنده خدایی آمده بود و فقط یک امضا میخواست. دنبال کارش را گرفتم. گفتم: ببخشید امروز اینجا این طوری است، برنج میدهند آخر. گفت: دم در دیدم. باز اینجا خوب است. یک بار توی ادارهای مرغ میدادند واویلا شده بود. گفتم: یعنی کشته داد؟ گفت: نه در حد زخمی. گفتم: اینجا کسی زخمی نشد، اسپاسم عضلانی شدیم اغلب. گفت: حالا برنجش خوب است؟ گفتم: شایعه زیاد میگویند اما انشاءالله گربه است.
باقی بقایتان
کیهان: غار
گفت: اوباما در مصاحبه با نیویورکتایمز گفته است با وجود تعامل با ایران، همه گزینهها هنوز هم روی میز است و روی میز باقی میماند!
گفتم: حرف مفت میزند. اگر آمریکا توان مقابله نظامی با ایران را داشت حتی یک روز هم معطل نمیکرد.
گفت: اوباما گفته است البته امیدواریم تا 10 سال بعد که محدودیتهای هستهای ادامه دارد، ساختار نظام ایران تغییر کند و آیندگان نسبت به آمریکا نگاه دیگری داشته باشند.
گفتم: دو نفر برای شکار شیر رفته بودند. یکی شلیک کرد و شیر زخمی به آنها حمله کرد، اولی بالای درخت رفت و دومی وارد یک غار شد ولی هر از چند دقیقه از غار بیرون میآمد، رفیقش از بالای درخت گفت؛ خب! همان جا بمان، چرا بیرون میآیی و یارو گفت؛ آخه یک شیر دیگر هم درون غار است!
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگوی «جامجم» با نماینده ولیفقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران عنوان شد