زن جوان تصور می‌کرد شغل همسرش او را خوشبخت می‌کند

جدایی از شوهر پزشک

چند وقتی می‌شد که با خودش کلنجار می‌رفت. بیتا هیچ وقت تصور نمی‌کرد شغل شوهرش تا این اندازه در زندگی‌اش تاثیر بگذارد و پای آنها را به دادگاه خانواده باز کند. روزی که با سیامک آشنا شد، شنیدن این‌که او یک پزشک است کافی بود تا جواب مثبت بدهد. روزی که با سیامک ازدواج کرد تصور می‌کرد که خوشبخت‌ترین زن دنیا خواهد شد.
کد خبر: ۷۹۰۹۰۰
جدایی از شوهر پزشک

زندگی با یک پزشک شاید آرزوی هر دختری باشد و این را بیتا خوب می‌دانست. شاید یکی از مهم‌ترین دلایل ازدواج بیتا با سیامک همین بود. اما وقتی قدم به دنیای زندگی متاهلی گذاشت و با سیامک زیر یک سقف رفت تازه متوجه اشتباه خود شد. او که تا آن زمان به گرفتاری‌های شغل شوهرش فکر نکرده بود، وقتی زندگی مشترکش را آغاز کرد، متوجه شد نمی‌تواند با این گرفتاری‌ها کنار بیاید. تا جایی که به فکر جدایی افتاد.

قاضی عموزادی، رئیس شعبه 268 دادگاه خانواده، پرونده بیتا را باز می‌کند و بعد از بررسی از زن جوان می‌پرسد: فقط یک سال است که ازدواج کرده‌ای؛ چرا می‌خواهی از شوهرت جدا شوی؟

بیتا بعد از چند لحظه سکوت، ماجرای زندگی‌اش را این‌طور تعریف می‌کند: آقای قاضی شاید باورتان نشود ولی من نمی‌توانم با یک پزشک زندگی کنم. من و سیامک در زندگی مشترکمان هیچ اختلافی نداریم، ولی بعد از ازدواج متوجه شدم زندگی در کنار یک پزشک چقدر سخت است. من شوهرم را نمی‌بینم و او هر روز و هر شب یا در مطبش است یا در بیمارستان. شاید خنده‌دار باشد اما آرزو داشتم شوهرم یک شغل دیگر داشت تا در کمال آرامش و آسایش در کنارش زندگی می‌کردم. ما شب و روز نداریم. درست در ساعت‌هایی که شوهرم کارش را تعطیل کرده و در کنار من است با او تماس می‌گیرند و به بیمارستان می‌رود. وقتی می‌خواهیم با هم به مهمانی برویم، به دلیل کار زیاد شوهرم مجبور می‌شویم آن مهمانی را لغو کنیم. بیشتر اوقات هم مجبورم تنهایی به مهمانی بروم و این موضوع خیلی ناراحتم می‌کند.

این زن می‌گوید: شاید ازدواج با یک پزشک آرزوی خیلی از دخترها باشد، اما تحمل زندگی در کنار این مرد برای من سخت شده و بعد از کلی کلنجار رفتن تصمیم به جدایی گرفتم. من می‌دانم که اگر در کنار این مرد زندگی کنم در آینده با وی به مشکل زیادی برمی‌خورم و زندگی‌مان به میدان جنگ تبدیل خواهد شد. کنار آمدن با شغل شوهرم برایم سخت است. برای همین تصمیم گرفتم قبل از هرگونه مشکل و دعوایی از شوهرم جدا شوم.

قاضی می‌پرسد: مهریه‌ات را هم می‌خواهی؟

زن جوان می‌گوید: روزی که سیامک به خواستگاری‌ام آمد 1366 شاخه گل یاس و 500 سکه به عنوان مهریه تعیین کرد. اما حالا که می‌خواهم از او جدا شوم، مهریه‌ام را هم می‌بخشم. من هیچ چیزی از شوهرم نمی‌خواهم و فقط می‌خواهم از این زندگی خلاص شوم و از شوهرم برای همیشه جدا شوم.

وقتی صحبت‌های بیتا تمام می‌شود، قاضی از وی می‌خواهد از طلاق منصرف شود، ولی بیتا همچنان بر جدایی اصرار می‌کند و در نهایت قاضی شوهر وی را به دادگاه احضار می‌کند تا صحبت‌های او را هم بشنود و بعد از آن درخصوص این پرونده تصمیم‌گیری کند.

در جلسه دوم رسیدگی به این پرونده، سیامک با قبول حرف‌های همسرش گفت: من پزشک هستم و همسرم از روز اول، این موضوع را می‌دانست. من قسم خورده‌ام و باید نسبت به بیماران متعهد باشم. من بیتا را دوست دارم، اما نمی‌خواهم او را مجبور به ادامه زندگی کنم. او علاقه‌ای به این زندگی ندارد و اجبار من برای ادامه آن مشکلی را حل نمی‌کند. همسرم مهریه‌اش را بخشیده اما من حاضرم بخشی از آن را که در توانم است، پرداخت کنم.

قاضی عموزادی پس از شنیدن حرف‌های مرد پزشک، این زوج را به مشاوره معرفی کرد تا شاید از تصمیم‌شان منصرف شوند.

نگاه کارشناس

جوانب کار را در نظر بگیرید

دکتر حسن عشایری،‌ روان‌شناس: در پرونده‌های طلاق موضوعات مختلفی درخصوص علت و انگیزه‌های جدایی وجود دارد، ولی در کلیت ماجرا وقتی دقیق‌تر شویم متوجه می‌شویم در همه آنها برآورده نشدن انتظارات طرفین باعث شده به فکر جدایی بیفتند. همچنین میزان تصویر مثبت از طلاق و حرف‌های دیگران نیز تاثیر بسیار زیادی بر درخواست طلاق دارد. زن یا مرد زمانی که به فکر جدایی می‌افتند، احتمالا در شرایطی قرار می‌گیرد و همین می‌شود که بدون در نظر گرفتن عواقب طلاق راهی دادگاه خانواده شود. یعنی در ابتدا انتظاراتش در زندگی برآورده نشده و بعد از آن حرف‌ها و دخالت دیگران در زندگی‌اش تاثیر بسیار زیادی گذاشته است. بعد از آن نیز با خودش می‌گوید جدا می‌شوم و اتفاق خاصی هم در زندگی‌ام نمی‌افتد. او به تنها چیزی که فکر نمی‌کند عواقب طلاق و جدایی است و در آن لحظه فقط دوست دارد از همسرش جدا شود و دیگر با وی زیر یک سقف زندگی نکند. همین می‌شود که پرونده‌های زیادی در دادگاه خانواده باز می‌شود. پرونده‌هایی که خیلی از آنها هم به طلاق کشیده می‌شود. نکته دیگر این‌که اگر زن یا مرد پیش از ازدواج با طرف مقابلشان همه جوانب را بررسی کرده و کورکورانه تصمیم نگیرند به طور حتم خیلی کم اتفاق می‌افتد که کارشان به جدایی بکشد. بنابراین بهتر است زنان و مردانی که به جدایی فکر می‌کنند پیش از هرگونه اقدامی به عواقب این‌کار فکر و همه چیز را در نظر بگیرند، بعد از آن راهی دادگاه خانواده شوند و درخواست طلاق بدهند.

سیما فراهانی / تپش (ضمیمه چهارشنبه روزنامه جام جم)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۱
بی نام
Iran, Islamic Republic of
۱۵:۳۷ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۳
۰
۰
اخه این هم شد دلیل طلاق؟؟؟چقدر مسخره .خوب عزیز من اونهم كارش سنگینه دیگه. پس بااین منطق نباید با دكتر ومهندس وخلبان ازدواج كرد.بعضیها خوشی زده زیردلشون بخدا. خوب دركش كن دیگه با طلاق اوضاعت خوب میشه؟؟ فكر سرنوشت بعد طلاق هستی؟؟

نیازمندی ها