به گزارش جامجم، ظهر بیست و پنجم فروردین امسال زن جوانی در گرگان پس از خروج از خانه به طرز مرموزی ناپدید شد.
در ادامه شوهر این زن با مراجعه به پلیس گفت: همسرم راننده سرویس مدرسه بود. ساعت 18 برای آخرین بار با او حرف زدم که گفت تا یک ساعت دیگر به خانه باز میگردد، اما پس از آن تلفن همراهش خاموش شد و دیگر به خانه بازنگشت.
همزمان با شروع تحقیقات دو روز بعد مردی با مرکز فوریتهای پلیسی 110 تماس گرفت و از کشف جسد زن جوانی در یکی از جادههای حاشیهای گرگان خبر داد. ماموران پس از حضور در محل دریافتند، زن جوان بر اثر ضربههای متعدد چاقو به قتل رسیده و هیچ گونه مدارک هویتی همراه ندارد.
کارآگاهان جنایی برای پی بردن به هویت مقتول پروندههای افراد گمشده را بررسی کرده و متوجه شدند جسد متعلق به راننده سرویس مدرسه است. با مشخص شدن این موضوع روند رسیدگی به پرونده وارد مرحله جدیدی شد. کارآگاهان در ادامه تحقیقات متوجه شدند خودروی پراید و طلاهای مقتول نیز سرقت شده است.
بنابراین این فرضیه که زن جوان قربانی سرقتی مرگبار شده، قوت گرفت. تحقیقات کارآگاهان پلیس آگاهی استان گلستان برای رازگشایی ازاین جنایت و دستگیری قاتل یا قاتلان ادامه داشت تا این که یک روز بعد از کشف جسد، خودروی مقتول بدون سرنشین در یکی از محلههای شهر پیدا شد. از سوی دیگر کارآگاهان به سرنخهایی دست یافتند که نشان میداد، زن جوان قرار بود به ملاقات یک مغازهدار برود. با کشف این سرنخ، این مرد تحت تعقیب پلیس قرار گرفت تا این که هفته گذشته وی از سوی پلیس شناسایی و برای تحقیقات به اداره آگاهی منتقل شد.
این مرد در اظهاراتش به پلیس گفت: مقتول مشتری مغازهام بود. او پیش از این از من کالایی خرید و در قبال آن یک فقره چک داد. او با من تماس گرفت و خبر داد که به مغازهام میآید و پول را میپردازد تا من چک امانتی را به وی تحویل دهم که دیگر از او خبری نشد تا این که متوجه قتل او شدم.
با ثبت اظهارات این مرد، ماموران به تحقیق دراین رابطه پرداختند که مشخص شد گفتههای وی صحت دارد و او در مرگ زن جوان نقشی ندارد. در ادامه تحقیقات ، پلیس روی صاحب چک در اختیار مقتول، متمرکز شد.
این مظنون تحت تعقیب پلیس قرار گرفت تا این که روز جمعه در یکی از محلههای شهر گرگان دستگیر شد.
او با انتقال به پلیس آگاهی به قتل زن جوان اعتراف کرد و گفت: مدتی پیش با مقتول آشنا شدم. برای خرید نیاز به چک داشت که من چک درخواستی را به او دادم. روز حادثه به مقابل آپارتمانم آمد تا همراه هم برای گرفتن چک نزد مرد مغازهداری برویم. او در راهپله تعادلش را از دست داد و به پایین سقوط کرد. زن جوان قدرت حرکت نداشت. خیلی ترسیده بودم، بنابراین چاقویی را از خانه برداشتم و ضربهای به وی زدم که باعث مرگش شد. بعد جسدش را داخل گونی گذاشته و در حاشیه شهر رها کردم. برای این که ردی از خود بر جای نگذارم، طلاهای مقتول را سرقت کردم تا با صحنهسازی انگیزه را سرقت نشان دهم. طلاهای سرقتی را هم در باغچه خانهام دفن کردم.ماموران با ثبت اظهارات این مرد به خانه او اعزام شده و در بازرسی از باغچه، طلاهای مقتول را کشف کردند.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد